#خاطرات_شهدا 🌷
💠 #برشی_از_کتاب_سربلند🚩
✨با غرولند #شاکی بودم که به خاطر کار کنگره باید بعداز ظهرها هم توی #پادگان بمانم. گفت: باید به این فکر کنی که داری #برای_خدا کار میکنی!
✨شهدا همیشه توی #جنگ بودن، کاری نکن که سرهنگ و سرگرد ببینه، برای رضای خدا کار کن تا خودش جوابت رو بده.
موقع خداحافظی، دستی زدم روی شانه اش؛ زود این #ستاره هارو زیاد کن که سرهنگ بشی. گفت: ممد ناصحی! آدم باید ستاره هاش برای خدا زیاد باشه، ستاره سرشونه #میاد_و_میره.
✨ هر روز در #پادگان می دیدمش.می خواستم از کارش سر در بیاورم، آدمی که مدت ها باهم #شیطنت می کردیم، یک دفعه از این رو به آن رو شده بود.
حرف های #خوبی میزد. حال #خوشی داشت، تا به هم می رسیدیم، ازش می خواستم #نصیحتم کند
✨حتی با چند جمله یا یک نکته سفارش میکرد: هر روز #قرآن بخون، حتی شده یه صفحه یا یه آیه.خیلی تو #روحت اثر می ذاره؛ اما وقتی #بامعنی می خونی تو #فکرت هم اثر می ذاره.
✨سوره ی قیامت را دوست داشت و زیاد از آن حرف می زد؛ مخصوصا شش آیه ی اولش.می گفت: وقتی خدا می گه #اثر_انگشتت رو درست کرده، حس می کنی خدا همیشه دنبالت هست. باید خدا رو با تمام وجود #باور کرد.
#شهید_محسن_حججی🌷
شادی روحش #صلوات
لینک خرید کتاب سربلند:
https://forush.co/76/335692/
🍃🌹🍃🌹
#هیاتـ_جوانانـ_حسینے_یاسوجـ
@jhyasuj
⭕️ از #قرآن تغذیه کن همراه ده پانزده نفر از بچه ها ناهار
می خوردیم که علی آقا رو به برادرش کرد و گفت : « محمود، شاید دیگر ما همدیگر را نبینیم. بگذار #نصیحتی به تو بکنم،
سعی کن به درجه ای برسی که خوردن یکی دو لقمه نان کفایتت بکند. بقیه را از #قرآن تغذیه کن. » .
اونقدر با اسم بی بی انس گرفته بود
که اگه توی بهترین لحظههای زندگیش از #حضرت_فاطمه (س) میگفتی شروع میکرد به اشک ریختن.
یه روز رفتم تو اتاقش دیدم واسه خودش مجلس #روضه گرفته از حضرت زهرا (س) میخوند و گریه میکرد. .
سالروز آسمانی شدن یکی از سرداران بزرگ ما،عارف جبهه ها،«علی آقا ماهانی»و همچنین برادر بزرگوارشان «شهید محمود ماهانی..» #شهید علی ماهانی
سمت: جانشین مسئول مخابرات لشکر ۴۱ ثارالله
تاریخ شهادت:۸ مرداد ۱۳۶۲
محل شهادت: دشت مهران
نام عملیات : والفجر ۳ پیکر این سردار عزیز پس از ۱۵ سال به کرمان بازگشت. .
#اللهمارزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
#شادی_روح_شهدا_صلوات🌷
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
Eitaa.ir/jhyasuj