eitaa logo
هیاتـ جوانانـ حسینے یاسوجـ
309 دنبال‌کننده
728 عکس
394 ویدیو
64 فایل
لینک کانال در سروش:https://splus.ir/jhyasuj لینک کانال در ایتا: https://eitaa.com/jhyasuj http://jhyasuj.blog.ir/:وبلاگ سخنرانیهای قدیمی دکتر هدایت خواه : @javananehoseiny ارتباط با ادمین : @Seyedd_ir @smcg1401
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 💠شهادت را برای همسرم خواستم 🔰زمانی که آقا صادق به  می رفتند من برایشان نامه ای💌 می نوشتم و در بین لباس یا قسمتی از چمدانش 💼می گذاشتم که . 🔰سال گذشته وقتی ایشان برای بار اول به رفتند من دو تا نامه نوشتم📝 که یکی برای خودشان بود که گفتم در روبه حرم حضرت ابولفضل(ع) ایستاده و این نامه را از طرف من بخوانید🗣 🔰و دیگری را بعد از در حرم امام حسین(ع) بیانداز و ❌! با اینکه مطمئن بودم نمی خواند ⚡️اما نمیدانم چرا آن دفعه نامه را خوانده بود☺️. 🔰من در نامه آقا صادق را از آقا خواسته و نوشته بودم:✍« آقا جان تو رابه جان خواهرت (س) قسم می دهم که تمام مسلمانان مشتاق را به نهایت ، ارج و قرب واسطه شوی در نزد حق تعالی👌. 🔰 ، پاره ی تنم در مسیر تو قدم گذاشته😍 و به تو می سپارمش! آقا جان آرزوی در سر دارد من نیز عاشق شهادتم🌷 اما آتشم به اندازه ی عشق و علاقه صادق تند نیست🚫 🔰آرزویی همچون برادر زاده ی شیرین زبانت را دارد و شهادت شیرین تر از عسل🍯 است برایش.» که این نامه را خوانده بود وقتی به خانه🏡 برگشت خوشحال بود و گفت: باور نداشتم که اینگونه از ته دلـ❤️ برایم بخواهی تا . 🔰من در اوایل نمی توانستم این دعا را بگویم و  برایم بود ⚡️اما می دیدم که دراین دنیا عذاب می کشد😔، بعد ها متوجه شدم که من شده ام و آقا صادق را فقط برای خودم می خواهم اما از سال گذشته به این فکر افتادم که بهتر است کمی هم آقا صادق را بخواهم. راوی:(همسر شهید) 🌹🍃🌹🍃 @jhyasuj
هیاتـ جوانانـ حسینے یاسوجـ
ز جام #روضه ی #ارباب کام او تر شد دلش لبالب نور و یقین و باور شد #خزان، بهارِ #حسین_ولایتی فر شد #
🌷 🕊❤️ 💠مرا کربلایی کرد 🔸 همین روزا بود که رفقا داشتن واسه کاروان زیارتی هیأت ثبت نام📝 می کردند.حسابی دلم گرفته بود💔 نمی دونستم هزینه💶 سفر رو از کجا جور کنم⁉️ 🔹روم نمی شد با کسی در میون بزارم😔.یه شب بعد ، حسین رو دیدم. مثل همیشه گرم احوالپرسی کرد.در مورد سفر پرسید؟! 🔸گفت مصطفی امسال میای یا نه❓ بهش گفتم کارم گره خورده. (تو اون شرایط روم نشد بگم که مالی دارم).تا اینو شنید، دستمو گرفت و با خودش برد یه گوشه 🔹گفت: چه مشکلی داری؟!چه گره ای تو کارت افتاده⁉️هیچ نزدم، با این که دلم لک زده بود واسه ⚡️اما نمی تونستم بهش بگم حتی پول ویزا گرفتن هم ندارم😔 🔸حسین گفت: رفیق اگه کم آوردی من هستم!اگه مشکلت مالیه رو حساب کن👌.خیلی خوشحال شدم😃گفتم از کجا می خوای جورش کنی؟! 🔹گفت من با یه شخصی صحبت کردم ، قبول کرد برا چند نفر که واسه نیاز مالی دارن، هزینه ای رو بده💰.قرار گذاشتم هر وقت توانایی شو داشتن، پول رو پس بدن✔️. 🔸با اینکه هیچ راهی جز این نداشتم، روم نشد قبول کنم🙁.گفتم دمت گرم. اگه جور نشد بهت خبر می دم.اونم گفت پس من منتظر خبرت می مونم😊. به حسین زنگ زدم 📞و حسین هم سریع، پول رو بهم داد. 🔹اون سال با کمک آقا فر ما کربلایی شدیم☺️.قدم قدم کنار هم به سمت حضرت عشقـ❤️ رفتیم.امسال اما حسین 🌷.رفیقمون زود تر از همه ما رفته . 🔸این روزها که بچه های هیئت دوباره دارن واسه زیارت ثبت‌نام📝 می کنند، من تو دلم با حسین حرف میزنم :رفیقی که معرفتت رو ثابت کردی✅،مشتی ترین، اگه هنوز می تونم صدات کنم،یعنی اگه هنوز لیاقت رفاقت با تو رو دارم، ازت یه خواهش دارم🙏.ازت می خوام امسال هم رفیقتو کنی‌! «راوی :مصطفی رحمانی» 🌹🍃🌹🍃 @jhyasuj
2.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان پیرمرد قد خمیده‌ای که از العماره راهی کربلا بود ... (تقریبا ۳۰۰ کیلومتر راه) @jhyasuj
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک دقیقه با حکیم نود درجه + همونطور که برا حاجی شدن باید در ذی الحجه مشرف بشی برا #کربلا یی شدنم باید #اربعین مشرف بشی #هیاتـ_جوانانـ_حسینے_یاسوجـ @jhyasuj
🌷 💠سفــرکربـلا 🔸اولین بار را در این موسسه دیدم. پسر بسیار با ادب و شوخ و خنده‌رویی😍 بود. او در موسسه کار می کرد و همان جا زندگی و استراحت می‌کرد. بود و در مدرسه درس می‌خواند📚. 🔹من ماشین🚙 داشتم. یک روز راهی بودم که هادی گفت: داری می ری کربلا⁉️گفتم: آره، من هر با چند تا از رفیق‌ها می‌ریم، راستی جا داریم تو نمی‌خوای بیای؟ گفت: جدی می‌گی😃؟ من آرزو داشتم بتونم هر شب جمعه برم کربلا❤️. 🔸ساعتی⌚️بعد با هم راهی شدیم. ما توی راه با رفقا می‌گفتیم و می‌خندیدیم😄، می‌کردیم، سر به سر هم می‌گذاشتیم اما هادی ساکت بود🤐.بعد اعتراض کرد و گفت: ما داریم برای می ریم. بسه، این قدر شوخی نکنید❌. 🔹او می گفت، اما ما گوش نمی‌دادیم🚫. برای همین رویش را از ما و بیرون جاده را نگاه می کرد.به کربلا که رسیدیم، ما با هم به زیارت رفتیم. اما هادی می گفت: اینجا جای زیارت دسته جمعی نیست❌. هر کی باید بره و تو حال خودش باشه😊، ما هم به او محل نمی‌گذاشتیم و کار خودمان را می‌کردیم! 🔸در مسیر برگشت🚙، باز همان روال را داشتیم. می‌کردیم و می‌خندیدیم. هادی می‌گفت: من دیگر با شما نمی‌آیم⛔️، شما قدر زیارت (ع) آن هم را نمی‌دانید😔.اما دوباره هفته‌ بعد که به شب جمعه می‌رسید از من می‌پرسید کی می‌ری کربلا❓ 🔹هادی گذرنامه‌📖 معتبر نداشت❌، برای همین، تنها👤 رفتن برایش خطرناک بود. دوباره با ما می آمد و برمی‌گشت. ⚡️اما بعد از چند هفته‌ دیگر به شوخی‌های ما توجهی نداشت؛ او برای خودش مشغول و دعا بود. توی کربلا هم از ما جدا می‌شد💕. خودش بود و اباعبدالله (ع). 🔸بعد هم ساعتی⌚️ که معین می‌کردیم می‌آمد کنار ماشین. روزهای خوبی بود. هادی خیلی چیزها به ما یاد داد😊. 🌹🍃🌹🍃 @jhyasuj
هیاتـ جوانانـ حسینے یاسوجـ
همیشه میگفت تُو کُل دنیا چیزی برای #ترس وجود نداره تنها کسی که باید ازش ترسید #خداوند هست و بس...
🌷 🔰عليرضا بريری يكي از شهدای دلاور🌷 است كه در پي پيمان‌شكنی تروريست‌ها👹 به همراه چند تن از در شرايط آتش‌بس⛔️ به رسيد. 🔰نام خانوادگی او ما را به ياد يكي از ياران اباعبدالله الحسين(ع) در مي‌اندازد كه تا پاي جان❤️ بر سر عهدش با جانان ماند و كربلايي شد✌️. 🔰ارادتي خاص به داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه مي‌خورد😞. علاقه زيادي به شهداي غرب🌷 كشور داشت. هميشه هم مي‌گفت شهداي جنگ كه در مناطق غرب به شهادت رسيدند ما بودند. 🔰از همان ابتدا حرف از شهادتـ🕊 در خانواده ما بود. هميشه وقتي به عمويشان مي‌رفت مي‌گفت فكر كن عكس من📸 را روزي بر سنگ مزار حك كنند و بنويسند . وقتي اين صحبت‌ها را مي‌كرد بسيار شاد😃 و خوشحال بود. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @jhyasuj
🔴⚠ . . . ⚠️پروژه و قداست زدایی . . ⛔زنانی در حال رقص و آواز در ورزشگاهی در مذهبی ترین شهر عراق . . ❌پروژه حرمت شکنی فقط به ایران ختم نمی‌شود بلکه سازی نسبت به مقدسات و ائمه در تمام در جریان است!!! . . 💢مردم باید نسبت به مقدسات بی حس شوند و این خیلی خطرناک است چون آن چیزی که ایران را در اغتشاش ۸۸ نجات داد همین حس بود ... . . 🔸🔹🔸🔹 Eitaa.ir/jhyasuj
2.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محک شیعه ، عدم واکنش قوی دستگاه دیپلماسی به اتفاقات کربلا چه عوارضی دارد ، اهداف پشت پرده اتفاقات کربلا چیست ؟ Eitaa.ir/jhyasuj