eitaa logo
شهید جهاد مغنیه
90 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
889 ویدیو
15 فایل
آقازاده های مقاومت رابشناسیم☺ به واجبی بپردازیم که فراموشش کردیم.💐🌸🏵 نشر مطالب با ✨سه صلوات براے ظهـور آقا✨ به هر نحوے مجـ☺ـاز است. @ansarion 👈 ڪانال دیگر ما ارتباط باخادم کانال jihadmughnieh
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام رفقا🌸 حالتون چطوره؟🌼 میدونید امشب چه شب مهمیه؟؟؟ ✅درروایت هایی هست که باتوجه به اونا میشه گفت شب ۲۳ رمضون از بقیه ی شبهای قدر مهم ترهست. به همین مناسبت میخوایم باتوسل به 🌹حضرت مادر🌹 شروع کنیم و ان شاءالله امشب حاجت هامون مخصوصا فرج آقا رو از ایشون بخوایم.❤️💛 التماس دعا🌺💐 @jihadmughnieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روی لبها... نوروقدرو وکوثروطاها... باتوسل به مادر دعاکنیم برای فرج❤️ حاج مهدی رسولی التماس دعابچه های ☺️ @jihadmughnieh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چادرت را بتکان روزی مارا بفرست... ای ماااادر❤️💖 با توسل به مادر دعا کنیم برای فرج❤️ @jihadmughnieh
❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛💛 ❤️ سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی به قدری خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد. شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم باور نگاهم نمیشد. دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند. با همین چشمهای به خون نشسته ساعتی پیش نگران جان ما نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود. با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم : 《عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!》 دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن صبوری ام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم : 《عباس میدونی سر حیدر چه بالیی اومده؟ زخمی بود، اسیرش کردن، الان نمیدونم زندهاس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!😭》 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره مظلومش برای کشتن دل من کافی بود. حیایم اجازه نمیداد نغمه ناله هایم رانامحرم بشنود که سرم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم. بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره درآغوشش جا شدهام که ناله مردی سرم را بلند کرد. عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی قلب دست روی سینه گرفته و قدمهایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر ناله ای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد. نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد. پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز پایداری پرستارانش وسیلهای برای مداوا نداشت. بیش از دو ماه درد غیرت و مراقبت از ناموس در برابر داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود...😔 @jihadmughnieh
امشب با دل شکسته آمده ام که بگویم :... @jihadmughnieh
این بار نمی گوییم : می گوییم : 🏴😔 @jihadmughnieh
اینبار با آیه ی قشنگ‌قرآن☺️👇 ✅آل عمران آیه (۱۱۰) كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ... ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﻣﺘﻲ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ] ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﺪ ، ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﻭ ﺯﺷﺖ ﺑﺎﺯﻣﻰ ﺩﺍﺭﻳﺪ ، ﻭ [ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺗﺤﻘﻴﻖ ، ﻣﻌﺮﻓﺖ ، ﺻﺪﻕ ﻭ ﺍﺧﻠﺎﺹ ] ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻳﺪ ...(١١٠) 🤔 حالا یک سوال:🤓🤔 چرا خدا میگه شما بهترین😃مردمید؟؟ویژگیمون رو میگه چون امربه معروف ونهی از منکر میکنید...😎😎 حالا اگه این واجب رو فراموش کنیم...چه فرقی با بقیه داریم😔؟؟ @jihadmughnieh
کسی که خیلی وازته دل دوسش داری رو تصور کن😍😍😍☺️☺️❤️❤️❤️❤️ خب حالا تصور کن که اون فرد خیلی نارحته...😳☹️ کارش گیره... میاد بهت میگه: فلانی التماس دعا...خیلی کارم لنگه واسم دعاکن🙏🏻 اون یک کلمه گفت اما . . . . . تو چه حالی میشی؟ 😰دلشوره 😔ناراحتی حتی تو خلوت خودت گریه😭 براچی؟ برااینکه نمیتونی ناراحتیشو ببینی... کاری هم غیر دعا از دستت بر نمیاد... ✅حالا رفیق امام زمان(عج) گفتن . . . برامن خیلی دعا کن💔 . . . دعاکن هم فرج من بیاد هم مشکل تو حل بشه... امشب شب قدره✨ چجوری دعا میکنیم؟ اللهم عجل لولیک الفرج💘💔 دل شکسته...خریدنی تره... @jihadmughnieh
قرار عاشقی همین الانه ها☺️
معنی این دعای قشنگ قابل تامله: خدایا بلا برما بزرگ شدو آنچه پنهان بود آشکار شد‌وپرده برافتادوزمین تنگ شد و آسمان خودداری کرد...😩 واز تودرخواست یاری میشود... و شکایت به سمت توست...و درسختی وآسانی تکیه برتوست،🙏🏻 خدادرود فرست برمحمدوآل محمد صاحبان امرولایت کسانی که بر ما اطاعت از آنهارا واجب کردی و اینطور منزلت آنهارا به ما نشان دادی...😇 پس اینطور برماگشایشی بفرست... گشایشی سریع ونزدیک مانند چشم برهم زدن یانزدیک تر از آن... ای محمد(ص)و ای علی(ع) ای علی(ع)و ای محمد(ص) مراکفایت کنید که شماکفایتم میکنید ویاری ام کنید که شمایاری کننده ام هستید❤️❤️ ای مولای ما ای صاحب الزمان(عج) فریاد...فریاد...فریاد... مرادرک کن...مرادرک کن...مرادرک کن... الان...الان...الان... سریع تر...سریعتر...سریعتر... ای مهربان ترین مهربانان بحق محمد(ص)وآل پاکش☺️❤️ آمین @jihadmughnieh
خواهرا برادرا توالغوث الغوت العفو العفو امشب یادامام زمان(عج)هم باشیم❤️😭 اولین وآخرین خواسته ما اللهم عجل لولیک الفرج❤️❤️ @jihadmughnieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب غوغا کنید... پ.ن:اگه الانتون شب هم نیس الان سر به سجده بزارین فقط برای یک جمله: ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ @jihadmughnieh
شهید جهاد مغنیه
چادرت را بتکان روزی مارا بفرست... ای ماااادر❤️💖 با توسل به مادر دعا کنیم برای فرج❤️ #محمدحسین_پوی
✅نوحه ای که به چهار زبان دنیا ترجمه شد... ✅نوحه ای که وزارت ارشاد گفت به اندازه ی ۱۰۰ ملیون تبلیغ برای چادر کارکرد داشت... ✅اصلا از کسی که از۱۵ سالگی با عشق اهل بیت نوحه میخونه کمتر از این توقع نمیره... ❤️امام علی(ع):قلب نوجوان مانند مزرعه است هر چیزی که درآن بکاری پرورش میابد...❤️ @jihadmughnieh
❤️باتوکل به نام اعظمت❤️ بسم الله قاصم الجبارین💪 @jihadmughnieh
سلام رفقا☺️ شرمنده اگه این چندشب کم کاری کردیم☹️✋ به بزرگواری خودتون ببخشید✨ ✅ان شاءالله جبران میکنیم صبرکنید وترکمون نکنید😉❤️ @jihadmughnieh
دوستای مشهدی میدونن الان نزدیک اذانه😄 التماس دعا برا همه❤️ مخصوصا فرج❤️☺️ @jihadmughnieh
#سخن_پدر هرکس اینطوری باشه هیچ وقت احساس تنهایی نمیکنه👆🏻🤗 @jihadmughnieh
اول:آمِروا بالمعروف بعد:وَنهوا عن المنکر میدونیم ینی چی؟🙃🤔 ینی انقدررررر از خوبیهای اطرافیانمون مثل: پستهای قشنگ،🙂 پروفایلهای معنیدار،😄 لباسهای پوشیده،😊 خصوصیات اخلاقی خوبشون تعرف کنیم که فکرشم نکنن برن طرف بدیها😉🙃 رفقا همه توی جبهه ی منفی خیلی طرفدار دارن😲... ✅نگیم میفهمه چقدر کارش خوبه،خودش میفهمه این صفتش خوبه... ✅بشون بگیم،بیان کردن خعلیی تاثیر داره تعریف کردن اثر داره✨ کلاسمون نمیاد پایین😂👌 ✨ما وقتی یک پیاممون خیلی فروارد میشه... یک پستمون لایک میخوره... یک نفر از تیپمون تعریف میکنه... چقدر قندتو دلمون آب میشه؟😄🙄 درسته کارها باید برای خدا باشه اما قدم قدم...🚶🏻🏃 مخصوصا برای کسایی که هنوز خودشون رو جزءقشر خاکستری میدونن مثل بچه ها ونوجوون ها این خیلی اثرگذاره👌👌 اگه مثبتها هوادار داشته باشه... همه کمتر میرن سمت منفیها... ✅یادمون باشه"فقط"امرونهی نکنیم☺️ @jihadmughnieh
شهید جهاد مغنیه
#واجب_فراموش_شده اول:آمِروا بالمعروف بعد:وَنهوا عن المنکر میدونیم ینی چی؟🙃🤔 ینی انقدررررر از خوبی
یه خاطره بگم؟😁😁 یبار تو مترو رسما تنها خانم های باحجاب مترو من و مادرم بودیم...😁🙄 هممممه اینجوری نگامون میکردن😒😕 تااینکه یک خانوم با دختر دوسه سالش اومدن تو... اون دختر کوچولو یک چادر خوشگل رنگی با کش که انداخته بود پشت گوشش سرش بود. انقدر ناااز بود...😘❤️ من هم سریع یک خرما درآوردم جلوهمه از ایییین طرف مترو بلند شدم رفتم اوووونطرف...خرمارو دادم بهش یک ماچ محکم کردمش وبلند گفتم: آفریییین به حجابت😍 خیلی دختره خوشحال شدو خوشش اومد... مامانش هم تشکرکرد... اون دختره😃 مامانش☺️ من😋😘 بقیه ی مسافرا🙄😳 مطمئنم اینها توذهن بچه ها میمونه✌️🏻👍🏻 @jihadmughnieh
ده دقیقه ی دیگه... دعای فرج❤️ قرار عاشقیمون❤️☺️👇
معنی این دعای قشنگ قابل تامله: خدایا بلا برما بزرگ شدو آنچه پنهان بود آشکار شد‌وپرده برافتادوزمین تنگ شد و آسمان خودداری کرد...😩 واز تودرخواست یاری میشود... و شکایت به سمت توست...و درسختی وآسانی تکیه برتوست،🙏🏻 خدادرود فرست برمحمدوآل محمد صاحبان امرولایت کسانی که بر ما اطاعت از آنهارا واجب کردی و اینطور منزلت آنهارا به ما نشان دادی...😇 پس اینطور برماگشایشی بفرست... گشایشی سریع ونزدیک مانند چشم برهم زدن یانزدیک تر از آن... ای محمد(ص)و ای علی(ع) ای علی(ع)و ای محمد(ص) مراکفایت کنید که شماکفایتم میکنید ویاری ام کنید که شمایاری کننده ام هستید❤️❤️ ای مولای ما ای صاحب الزمان(عج) فریاد...فریاد...فریاد... مرادرک کن...مرادرک کن...مرادرک کن... الان...الان...الان... سریع تر...سریعتر...سریعتر... ای مهربان ترین مهربانان بحق محمد(ص)وآل پاکش☺️❤️ آمین @jihadmughnieh
شهید جهاد مغنیه
❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛💛 ❤️ #کتابخونی_در_قرنطینه #تنها_میان_داعش #قسمت_چهلم سرش به تنش سالم بود، اما از
❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛💛 ❤️ هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت درد کشیدن جان داد.😭 یک نگاهم به قامت غرق خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدرپر میزد که اگر اینجا بود، دست دلم رامیگرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. جهت مقام امام مجتبی(ع) را پیدانمیکردم.نفسی برای دعا نبود که باگریه به حضرت التماس میکردم به فریادمان برسد. میدانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی میشد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش میچرخید برای حال حلیه کافی بود و میترسیدم مصیبت شهادت عباس، نفسش را بگیرد. عباس برای زنعمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و میدانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره میکند.یقین داشتم خبرحیدرجانشان رامیگیرد و دل من به تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک مصیبت نشسته و در سیلاب اشک دست و پا میزدم. نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان منتظر حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آنها را به درمانگاه آورد. قدمهایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمیشد چه میبینند و همین حیرت نگاهشان جانم را به آتش کشید. دیدن عباس بی دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، درآغوشش کشیدم. تمام تنش میلرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش میشکست و میدیدم در حال جان دادن است. زنعمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عموباورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفسشان بند آمده بود. زنعمو هردودستش را روی سر گرفته و با لبهایی که به سختی تکان میخورد حضرت زینب (س) را صدا میزد. حلیه بین دستانم بال و پر میزد، هر چه نوازشش میکردم نفسش برنمیگشت و با همان نفس بریده التماسم میکرد : 《سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!》 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و میدیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه میشکافد که چشمانش را با شانهام میپوشاندم تا کمتر ببیند. هر روز شهر شاهد شهدایی بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده میشدند یا از نبود غذا و دارو بیصدا جان میدادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل مدافعان شهر که همه گرد ما نشسته و گریه میکردند. میدانستم این روز روشنمان است ومیترسیدم از شبهایی که در گرما وتاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره باران داعش را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. شب که شد ما زنها دور اتاق کِز کرده و دیگر نامحرمی در میان نبود که از منتهای جانمان ناله میزدیم و گریه میکردیم. در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی میکردیم. همه برای عباس و عمو عزاداری میکردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم میسوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه خدا میبردم...💚💔 @jihadmughnieh
خدایاآن پیشانی بلند و نورانی را به من نشان بده🙏🏻 ✅دعای عهد صبحتون🙂✨ امام زمانی(عج)🙃✨❤️
روزه ی امروزتون قبول☺️ سفره ی افطارتون پر عشق❤️ دعاکنید که آقامون ظهور کننن تا قلب تمام جهان، پر عشق و بندگی بشه💛 اللهم عجل لولیک الفرج❤️☺️ @jihadmughnieh
این شبها این ماه رمضون شما نیستی اما... آگاهید به حالمون❤️ التماس دعا سردار حال اینروزهای زمین خوش نیست... @jihadmughnieh
یکی از اساسی ترین مشکلات ما ایرانیا میدونی چیه . . . . . وقتی باکسی مشکل داریم به خودش نمیگیم میریم به همه میگیم😕😂😂 @jihadmughnieh
یه دورانی تفریحم این بود هر موقع امتحان داشتیم از بغل دستیم میخواستم ماشین حسابشو بهم قرض بده که طرف استرس برش داره که کدوم سوال ماشین حساب میخواد... فقط سری اخر که برای امتحان دین و زندگی درخواست کردم یارو تشنج کرد دیگه گذاشتم کنار😂🙄 @jihadmughnieh