#بیقرار_شهادت
رابطه ی روحی ویژه ای با مادرش داشت.❤️
مادر ناصر تعریف میکند :
یک شب وقتی ناصر مهمانم بود ، صحبت از شهادت او پیش آمد .
با هم راحت بودیم و این حرفها اذیتمان نمیکرد.
به او گفتم : باید به من قول بدهی اگر شهید شدی ، در سرازیری قبر بهم چشمک بزنی .😉
گفت : قول میدهم ، قول مردانه !✋
شهید که شد...🕊
وقتی داشتن توی قبر میذاشتنش ، با زحمت خودم را بالای سرش رساندم و گفتم :
ناصر!
مادرجان!
قولت که یادت نرفته عزیز مادر ؟
خدا میداند ، همان موقع چشمانش یک بار باز و بسته شد.❣
همه شاهد این ماجرا بودند و صدای صلوات و تکبیر ، قطعه 24 را پر کرد .🌷🌷
من از پسرم راضی هستم.
او تا لحظه آخرهم پای قولش ایستاد.
منبع: دل نوشته/ نشر یا زهرا
#شهید_ناصر_کاظمی
@jihadmughnieh