eitaa logo
شهید جهاد مغنیه
90 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
891 ویدیو
15 فایل
آقازاده های مقاومت رابشناسیم☺ به واجبی بپردازیم که فراموشش کردیم.💐🌸🏵 نشر مطالب با ✨سه صلوات براے ظهـور آقا✨ به هر نحوے مجـ☺ـاز است. @ansarion 👈 ڪانال دیگر ما ارتباط باخادم کانال jihadmughnieh
مشاهده در ایتا
دانلود
43.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 🌷 دی ماه سال ۱۳۹۹ بود،تقریبا چند روز مانده به سالروز شهادت جهادمغنیه که مصادف بودباشهادت‌حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) ، مدرسه ی ما برای سالروز شهادت بی بی مراسم داشت و از ما برای تولید محتوا و نظردادن برای برنامه کمک خواسته بود. می خواستم از این فرصت پیش آمده برای معرفی این شهید نهایت استفاده را بکنم ، از واحد فرهنگی مدرسه درخواست کردم که چون سالروز این شهید بزرگوار مصادف شده بود با شهادت‌حضرت زهرا (سلام الله علیها) ،کلیپی در جهت معرفی این شهید بزرگوار تهیه کنم تا در مراسم به نمایش بگذارند. واحد فرهنگی هم با کمال میل پیشنهادم را پذیرفت😅 من هنوز با نرم افزار کلیپ سازم مانوس نشده بودم و تقریبا میشه گفت که اول های کارم بود،کمی نا امید بودم و تصمیم داشتم بگویم که از این کار منصرف شدم و کلیپ نمی سازم ولی انگار خوده شهید در گوشم زمزمه می کرد که کمکم می کند. همینطور هم شد!!! من که اول کارم بود،یک کلیپ تقریبا ده دقیقه یا یک ربع به دو شبانه روز درست کردم،خودم نه ، انگار همه ی کارها رو خود شهید و حضرت مادرانجام می‌ دادند. آن کلیپ درست شد و هنگام پخش آن ،ندیده بودم کسانی را که انقدر بااشتیاق به کلیپی نگاه کنند. کمتر کسانی بودند که در آن مراسم،شهید را می شناختند،از این رو این معرفی برایشان تازگی داشت. 👆🏻کمکتان را برای ساخت این کلیپ هرگز فراموش نمی کنم حضرت مادر و شهید جهاد مغنیه!!! 💟 @Fz_jihad 👈🏻 جهت ارسال خاطرات 💟 @jihadmughnieh
🌷 🌷 🌿محافظت یک روز ظهر،داشتم از مدرسه برمی گشتم خونه. اون روز به طرز عجیبی خلوت تر از روزای قبل بود. چون مدرسه ی ما تو حاشیه ی شهر بود، خطر داشت اون موقع از روز،یه دختر تو کوچه و خیابون تنها باشه. چند قدم که از مدرسه دور شدم یه چندتا پسر به اصطلاح(لات) رو دیدم که تقریبا از رو به رو داشتن به سمت من می اومدند.خیلی می ترسیدم. سعی کردم خونسردی خودمو حفظ کنم. یه هو چشمم به پیکسلی که روی کیفم بود افتاد،عکس داداش جهاد بود. ازش کمک خواستم،دقیقا یادم نیست اون لحظه بهشون چی گفتم ولی ازشون خواستم که برام برادری کنند و مواظبم باشند.🙏 اون پسرا تا قبل از اینکه به چند قدمی من برسند،باهم شوخی می کردند و تو سرو کله ی هم میزدند و... ولی وقتی به نزدیکای من رسیدند، مؤدب شدند😳😅 و بدون اینکه کوچک ترین توجه یا آزاری به من برسونن،از کنارم مؤدبانه ردشدند... و من این خاطره از داداش جهاد رو "محافظت" نامیدم... ممنونم برادرم✋🏻🌷 💟 @Fz_jihad 👈🏻جهت ارسال خاطرات 💟 @jihadmughnieh
🌷 🌷 چند‌ وقت بود که نماز صبح هام رو اول وقت بیدار نمیشدم و خوابم می برد. خیلی برا این قضیه ناراحت بودم. قبلا از یکی از دوستام شنیدم که ایشون شب که می خواستن بخوابن،به یک شهید متوسل شدند که شهید برای اذان صبح صداشون کنند و واقعا هم همینطور شد، موقع اذان صبح،یکی محکم میکوبید به در اتاقش و اسمشو صدا میزد، وقتی که بیدار شد،دید خانواده خوابن و موقع اذان صبحه!!! .. شب که می خواستم بخوابم، به عکس شهیدجهاد که رو صفحه ی گوشیم بود یه نگاه کردم و تو دلم گفتم : شما که از وضع نماز صبح های من با خبر هستین، بابت این موضوع خیلی ناراحتم. ازتون خواهش می کنم منو برا اذان صبح بیدار کنین. یک هو یادم افتاد شهید جهاد نماز شبشون ترک نمی شد. با یک ناراحتی شدید تری به شهید گفتم : اگه میشه برا نماز شب... و گوشیمو روی بیصدا گذاشتم و خوابیدم. دقیقا یک ساعت مونده به اذان صبح، دیدم گوشیم با صدای خیلی خیلی بلندی اذان پخش می کنه!!! (تنظیماتش به هم ریخته بود) من که قبلا حال نداشتم موقع آلارم گوشی،پاشم خاموشش کنم،از ترس بیدار نشدن بقیه،چنان به هوا پریدم که خودمم باورم نمیشد... فرمانده جهاد،خوب کارشونو بلدند. یک جوری بیدارم کردند که اصلا خواب از چشمام پرید😅 خلاصه اون شب به لطف فرمانده،هم نماز شب خوندم هم نماز صبح رو اول وقت!!! (فرمانده جهاد، از خدا خیلی ممنونم که شما رو سر راه زندگیم قرار داد) 🌷🕊 💟 @Fz_jihad 👈🏻 جهت ارسال خاطرات 💟 @jihadmughnieh