📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۰۲ دی ۱۳۹۸
میلادی: ۲۳دسامبر۲۰۱۹
قمری: الإثنين، ۲۶ربيع ثاني ۱۴۴۱
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا قاضِیَ الْحاجات (۱۰۰مرتبه)
- سبحان الله و الحمدلله (۱۰۰۰ مرتبه)
- یا لطیف (۱۲۹ مرتبه) برای کثرت مال
❇️ وقایع مهم شیعه
نداریم
📆 روزشمار:
▪️۹روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️۱۷روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت ۷۵روز)
▪️۳۷روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت ۹۵روز)
▪️۴۷ روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️۵۴روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
✅ با ما همراه شوید...
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
🕊🌹🔹
🌹
🔹
#کتاب_دختر_شینا🌹🕊
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل یازدهم ..( قسمت ۴ )🌹🍃
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
لباس هایشان را که بوی ترشی و ماست گرفته بود عوض کردم. معصومه را شیر دادم و خواباندم. خدیجه هم کمی غذا خورد و گوشه ای خوابش برد. جایشان را انداختم و پتو رویشان کشیدم و رفتم دنبال کارم سفره را شستم. برای شام کتلت درست کردم هوا کم کم تاریک می شد داشتم با خودم تمرین می کردم که صمد آمد. بهش چی بگویم از دستش عصبی بودم باید حرف هایم را می زدم. صدای در که آمد، بچه ها از خواب بیدار شدند و دویدند جلوی راه صمد. هر دویشان را بغل کرد و آمد توی آشپزخانه یک کیسه نایلونی کوچک دستش بود سلام داد. سر سنگین جوابش را دادم. نایلون را گرفت طرفم و گفت: این را بگیر دستم خسته شد. تند و تند بچه ها را می بوسید و قربان صدقه شان می رفت. مثلا با او قهر بودم گفتم: بگذارش روی کابینت. گفت: نه نمی شود باید از دستم بگیری. با اکراه کیسه نایلون را گرفتم یک روسری بنفش در آن بود روسری پشمی بزرگی که به تازگی مد شده بود. با بته جقه های درشت. اول به روی خودم نیاوردم اما یک دفعه یاد حرف شینا افتادم. همیشه می گفت: مردتان هر چیزی برایتان خرید بگویید دستت درد نکند چرا زحمت کشیدی حتی اگر از آن بدتان آمد و باب دلتان نبود. بی اختیار گفتم: چرا زحمت کشیدی این ها گران است. روسری را روی سرم انداختم. خندید و گقت: چقدر بهت می اید چقدر قشنگ شدی. پاک یادم رفت توپم از دستش پر بود و قصد داشتم حسابی باهاش دعوا کنم گفت: آماده ای برویم؟! گفتم: کجا؟! گفت: پارک دیگر.گفتم: الان! زحمت کشیدی. دارد شب می شود. گفت: قدم جان من اذیت نکن اوقات تلخی می شود ها فردا که بروم دلت می سوزد. دیگر چیزی نگفتم کتلت ها را توی ظرف در داری ریختم. سبزی و ترشی و سفره و نان و فلاسک هم برداشتم و همه را گذاشتم توی یک زنبیل بزرگ. لباس هایم را پوشیدم و روسری را سرم کردم. جلوی آینه ایستادم و خودم را برانداز کردم. صمد راست می گفت روسری خیلی بهم می آمد. گفتم: دستت درد نکند چیز خوبی خریدی گرم و بزرگ است. داشت لباس های بچه ها را می پوشاند. گفت: عمداً این طور بزرگ خریدم چند وقت دیگر هوا که سرد شد سر و گوشت را درست و حسابی می گیرد.
قرار بود دوستش که دکتر داروساز بود بیاید دنبالمان آن ها ماشین داشتند کمی بعد آمدند سوار ماشین آن ها شدیم و رفتیم بیرون شهر. ماشین خیلی رفت تا رسید جلوی درپ ادگان قهرمان. صمدپ یاده شد رفت توی دژبانی. خانم دکتر معصومه را بغل کرده بود خیلی پی دلش بالا می رفت. چند سالی بود ازدواج کرده بودند اما بچه دار نمی شدند دیگر هوا کاملاً تاریک شده بود که اجازه دادند تویپ ادگان برویم. کمی گشتیم تا زیر چند درخت تبریزی کهنسال جایی پیدا کردیم زیر اندازها را انداختیم و نشستیم. چند تیر برق آن دور و بر بود که آنجا را روشن کرده بود. پاییز بود و برگ های خشک و زرد و روی زمین ریخته بود. باد می زید و شاخه های درختان را تکان می داد. هوا سرد بود. خانم دکتر بچه ها را زیر چادرش گرفت. فلاسک را آوردم و چای ریختم که یک دفعه برق رفت و همه جا تاریک شد. صمد گفت: بسم الله. فکر کنم وضعیت قرمز شد. توی آن تاریکی چشم چشم را نمی دید کمی منتظر شدیم اما نه صدای پدافند هوایی می آمد و نه صدای آزیر وضعیت قرمز صمد چراغ قوه اش را آورد و روشن کرد و گذاشت وسط زیر انداز. چای ها را برداشتیم که بخوریم. به همین زودی سرد شده بود. باد لای درخت ها افتاده بود. زوزه می کشید و برگ های باقی مانده را به اطراف می برد. صدای خش خش برگ هایی که دور و برمان بودند، آدم را به وحشت می انداخت. آهسته به صمد گفتم: بلند شویم توی این تاریکی جک و جانوری نیاید سراغمان. صمد گفت: از این ها حرف ها نزنی پیش آقای دکتر خجالت می کشم. ببین خانم دکتر چه راحت نشسته و با بچه ها بازی می کند مثلا تو بچه وه و کمری دوره برمان خلوت بودپرنده پر نمی زد. گاهی اوقات صدای زوزه سگ یا شغالی از دور می آمد باد می وزید و برق هم که رفته بود.
#یازهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد...
#یـــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🌹🍃
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
آرامش_3.mp3
7.77M
#آرامش۳
نیازمندی به محبتِ فرد یا افراد دیگری
برای حفظ آرامشِ زندگیمان
نشانهی ضعف در توحید و قدرت معنوی ماست.
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه
ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
💠🍃💠🍃💠
💫 مادر شهید :
از آیه قران مثال می زد و می گفت: خدا در قران گفته اگر بعد از من سجده بر کسی واجب باشد آن هم پدر و مادر است، خیلی تأکید به احترام پدر و مادر داشت، از عشق زیادی که به او داشتم راضی شدم برود سوریه چون نمی توانستم ناراحتی اش را ببینم. خیلی خیلی به رضا وابسته بودم.
🌹شهید
رضا
حاجی زاده🕊
#سیره_شهدا
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
••⚜••
«عاشقنمازبودڪه #حسین(ع)شد...»
#حسینیشدن...؛
یعنی محبت نمازْ بالانشین دلت باشد...!
وهیچ چیز،اشغال نکندجایش رامیان قلبت..؛
حتی زیرباران تیـــر!!!
حسینی،یعنی من....
عاشقنمازهستم!
#چقدرحسینیهستیم...؟!
#نمـــاز...
#التماسدعاۍفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️وقتی مجری صدای آمریکا از شنیدن صدای رهبری شوکه می شود و آنرا قطع می کند!
‼️رسانههای ضدایرانی دائما از موضوع کولهبری سوء استفاده کرده و در تلاش هستند تا مشکلات این حوزه را دستور نظام نمایش دهند درحالیکه صحبتهای رهبری و دستورات مکرر ایشان را در این باره سانسور می کنند!
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
🔴 سردار حاجیزاده در سلامت کامل به سر میبرد
🔻در پی انتشار شایعاتی از سوی برخی رسانههای مغزض عربی و بازنشر آن در فضای مجازی و رسانههای معاند خارجی مبنی بر شهادت سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه در حمله شب گذشته رژیم صهیونیستی به برخی نقاط در خاک سوریه، پیگیری ها حاکی از آن است که این خبر #کذب بوده و فرمانده نیروی هوافضای سپاه در سلامت کامل به سر میبرد.
#زود_باور_نکنیم
#زود_بازنشر_نکنیم
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴گریه #حسن_آقامیری برای مردم!!! کلیپ #حسن_آقامیری تو مجازی به قول خودشون ترکونده... این کلیپم هر چقدر میتونید پخش کنید تا جوونا آگاه بشن و فریب این #بازیگر را نخورند.
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
وعده ظهور رهبر انقلاب.mp3
924.4K
🔊 #صوت_مهدوی
🔴 بشارتی کمتر شنیده شده از #رهبر_انقلاب درباره #ظهور
🔆 ملت ایران این پرچم را تسلیم امام زمان خواهد کرد.
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
﷽کانال شهیدجهادمغنیه
ده هفتادی﷽.
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@jihadmughniyah 🕊
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯