eitaa logo
『استوره ‌ے‌ مقاومت』
423 دنبال‌کننده
11هزار عکس
5هزار ویدیو
102 فایل
〖﷽〗 مافࢪزندان‌مڪتبےهستیم‌ڪہ‌ازدشمن امان‌نامه‌نمےگیࢪیم...!😎✌🏿✨' ‌ ‌ اطلاعات‌ڪانال راه‌ارتباطے @jihadmughniyah https://harfeto.timefriend.net/16911467292156 رفاقت‌تـا‌شهادت!🕊:)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹 🌹🌹🌹 💬راوی_پدر_شهید 🔅 وقت نماز صبح بود که بیدار شدم. رختخواب عبدالرضا دست نخورده بود. معلوم بود تاصبح نیومده خونه با دلواپسی پله هارو اومدم پایین با خودم گفتم : نماز خوندم میرم دنبالش. از زیر پله ها صدایی شنیدم چراغ رو روشن کردم. انگار کسی لایِ زیلو خوابیده بود پرسیدم : عبدالرضا! تویی ؟ چرا اونجا خوابیدی؟ گفت : دیر وقت اومدم ، دیدم درِ هال قفله ، دلم نیومد شما را بیدار کنم. با شـــ❤️ـهدا رفیق شو شهید شـــ🕊ـهیدت می کنه ...   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹  ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ ﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽. ╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮ @jihadmughniyah 🕊 ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
#سیره_شهدا کاظم یک ثانیه هم بدون وضو نبود. حتی از خواب هم که بیدار می شد دوباره وضو می گرفت ، بعد می خوابید. دقت عمل در نماز و واجباتش تک بود ، ما فقط استفاده می کردیم. به ما می گفت ، اگر خوب باشید دیدن امام عصر (عج) کار مشکلی نیست. پاک باشید ، با وضو باشید ، نماز اول وقت بخوانید... #شهیدکاظم_عاملو 📕 سه ماه رویایی « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »   🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴  ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ ﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽. ╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮ @jihadmughniyah 🕊 ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🖋 این شهید عزیز مستاجر بود و برای تامین زندگی زیر بار خیلی از شغل ها که موجب گرفته شدن حریتش میشد نرفت! وقتی هم دستش خالی بود به میدان کارگران شهر میرفت و بعنوان کارگر بنایی سرکار میرفت! گاهی لباس روحانیت به تن داشت و دست‌هایش اثر کچ کاری!! جمله سردار_ذوالنور در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر زیبایی بود: "گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود" 🌹 🌷   🏴 🏴 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴  ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ ﷽کانال شهیدجهادمغنیه ده هفتادی﷽. ╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮ @jihadmughniyah 🕊 ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
🌹‍شوخی های ابراهیم و دیگر دوستانش، همیشه لبخند را بر لبان تمامی دوستان می ‌نشاند. یکبار دوستان سپاهی از جنوب به گیلان غرب آمدند، ابراهیم به همراه برخی دوستان در کنار آن ها نشسته بود، تنها چیزی که از جمع می شنیدم صدای خنده بود. وارد جمع آنها شدم و به ابراهیم گفتم، چیکار می کنید؟! به شوخی گفت، میخوای گریه کنم؟! بعد خیلی عادی زد زیر گریه و اشک از چشمانش جاری شد..... .💓 📕 سلام بر ابراهیم۲ ، ص۱۱۳ « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌺🍃 💍تازه کرده بود که موضوع اعزام به سوریه جدی شد. نزدیک ایام بود. خیلی‌ها منتظرند که ایام عید فرا برسد تا از قوم و خویش‌ها دیدن کنند☺️تعطیلات نوروز برای خیلی‌ها مهم است. اما عباس باید این لذت را زیر پا می‌گذاشت.👌آتش درونش هر لحظه شعله‌ورتر می‌شد. به من گفت:«عیدم باشه میام.» گفتم: «گذرنامه چی میشه؟» گفت: «همه‌چی هماهنگه» 💢یک‌بار با آن و حالش زنگ ‌زد و گفت:«حسین! گذرنامه‌ها رو هماهنگ کردیم، حاجی اجازه داده. ممکنه بیست و پنجم اسفند بریم😍 شایدم بیفته تو ایام عید. شما پاسپورتاتون آماده باشه که هروقت گفتن بریم.» گفتم:«ما که از !»😌 ماجرای رفتنمان به سوریه در شرایط بسیار سختی اتفاق می‌افتاد. خیلی از را به ایران🇮🇷 آورده بودند و از بچه‌های ما هم چند نفری به شهادت رسیده بودند. در چنین شرایطی رفتن به سوریه، نیازمندِ بود💔 و عباس از دنیا دل کنده بود. ✍به روایت همرزم شهید 🌹 @jihadmughniyah 🕊 ♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡
نام مبارک امام(ره) که می آمد ، رنگ چهره اش عوض می شد . ولایتشان را با جان و دل قبول کرده بود .گاهی ماموریت مهم و حساسی پیش می آمد و می گفتند ، سید ، این ماموریت قلب امام رو شاد می کند و وقتی خبرش به ایشان برسد ، تبسم روی لب هایشان می نشیند . سید می خندید و می گفت ، ما همه به فدای یک تبسم امام . آن وقت تا پای جان می ایستاد و کار را به نتیجه می رساند.... 📕 خط عاشقی ، ج 5 @jihadmughniyah 🕊 ♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡
هیچ وقت با لباس نامرتب یا کثیف ندیدمش ؛ حتی توی اوج مبارزات ، این برام خیلی عجیب بود. توی نظم لنگه نداشت. یادمه وقتی از بیرون می ‌آومد و چادرش رو در می‌آورد ، حتما باید خیلی قشنگ و دقیق اون رو تا می ‌کرد و یه گوشه می ‌ذاشت. ولی بر خلاف ظاهر منضبطش اصلاً آدم خشکی نبود ؛ بلکه بر عکس خیلی هم خون‌ گرم و مهربون بود. هر وقت کسی رو برای اولین بار می ‌دید ، یه جوری باهاش گرم می‌ گرفت که انگار چند ساله می‌ شناسدش.... 📕مجله شاهد یاران ، ش۲۷ص۲۱ ┄┅┅✿💠❀🏴❀💠✿┅┅┄ @jihadmughniyah 🕊 ♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡ ┄┅┅✿💠❀🏴❀💠✿┅┅┄
•🌔 جهاد‌اکبر‌کردی...! 🦋͟⃟̑⸙꯭꯭ꦿ@jihadmughniyah ࿐ ╚════๑⃝⃖⸙ᬼ ᬼ⃝⃖๑════╝
محسن همیشه می گفت ، غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند !! محسن چیزی زیباتر از دنیا را دید ، شهادت ، خدا و زیبایی را دیده بود که حاضر شد ، دنیا را رها کند و برود... مدافع حرم 🦋͟⃟̑⸙꯭꯭ꦿ@jihadmughniyah ࿐ ╚════๑⃝⃖⸙ᬼ ᬼ⃝⃖๑════╝
♥️🍃 🔖 🌹 شهید مدافع حرم یدالله قاسم زاده ✅ مشارطه، مراقبه،محاسبه 📝 در دفترچه یادداشتش، از کارهایی که مقید به انجامشان بود لیستی تهیه کرده بود به این شرح: «خوش‌رفتاری با مردم، ذکر روزهای هفته، غذا خوردن با خانواده، اطلاع از اخبار، مسواک و بهداشت فردی، ورزش و پیاده‌روی، دروغ نگفتن، ادب در کلام، محاسبه اعمال روزانه.» گاهی به سراغ دفترچه می‌رفت و این موارد را مرور می‌کرد تا خیالش از بابت عمل به‌تمامی آن‌ها آسوده باشد. 📚 اهمیت به مطالعه ✍ همسر شهید: دو چیز را همیشه به همراه داشت، یکی هندزفری‌اش که با آن به فایل‌های آموزش عربی و سخنرانی‌های علامه جعفری و آیت‌الله مجتبی تهرانی گوش می‌داد و دیگری کتابی کوچک که در مسیر رفت یا برگشت به سر کار، مطالعه کند. از کمترین فرصت‌ها برای مطالعه و یادگیری استفاده می‌کرد. معمولاً بعد از نماز صبح بیدار می‌ماند و کتاب می‌خواند. هیچ‌وقت او را بیکار ندیدم. می‌گفت: «این عمر سرمایه‌ای است که خداوند در اختیارمان گذاشته. به‌عنوان یک بنده وظیفه ماست که بهترین شکل از آن استفاده کنیم.» .شـہـدا.بـا.صـلـواتـ🌹 🦋͟⃟̑⸙꯭꯭ꦿ@jihadmughniyah ࿐ ╰━═🏴━⊰🍃🕊🍃⊱━🏴═━ 🖤 https://eitaa.com/jihadmughniyah
فاطمه: 🔖 🌹 شهید مدافع حرم یدالله قاسم زاده ✅ مشارطه، مراقبه،محاسبه 📝 در دفترچه یادداشتش، از کارهایی که مقید به انجامشان بود لیستی تهیه کرده بود به این شرح: «خوش‌رفتاری با مردم، ذکر روزهای هفته، غذا خوردن با خانواده، اطلاع از اخبار، مسواک و بهداشت فردی، ورزش و پیاده‌روی، دروغ نگفتن، ادب در کلام، محاسبه اعمال روزانه.» گاهی به سراغ دفترچه می‌رفت و این موارد را مرور می‌کرد تا خیالش از بابت عمل به‌تمامی آن‌ها آسوده باشد. 📚 اهمیت به مطالعه ✍ همسر شهید: دو چیز را همیشه به همراه داشت، یکی هندزفری‌اش که با آن به فایل‌های آموزش عربی و سخنرانی‌های علامه جعفری و آیت‌الله مجتبی تهرانی گوش می‌داد و دیگری کتابی کوچک که در مسیر رفت یا برگشت به سر کار، مطالعه کند. از کمترین فرصت‌ها برای مطالعه و یادگیری استفاده می‌کرد. معمولاً بعد از نماز صبح بیدار می‌ماند و کتاب می‌خواند. هیچ‌وقت او را بیکار ندیدم. می‌گفت: «این عمر سرمایه‌ای است که خداوند در اختیارمان گذاشته. به‌عنوان یک بنده وظیفه ماست که بهترین شکل از آن استفاده کنیم. ❣❣❣❣ 🦋͟⃟̑⸙꯭꯭ꦿ@jihadmughniyah ࿐ ╰━═🏴━⊰🍃🕊🍃⊱━🏴═━ 🖤 https://eitaa.com/jihadmughniyah
🔹🔹 🔹🔹 🔹 🔹 🌹🌹 🌷 شهید حاج حسین خرازی🌷 دور تا دور. نقشه، آن وسط پهن بود. حسین گفت: " تا یادم نرفته اینو بگم، اون جا که رفته بودیم برای مانور؛ یه تیکه زمین بود. گندم کاشته بودن. یه مقدار از گندم ها از بین رفته. بگید بچه ها ببینن چه قدر از بین رفته، پولشو به صاحبش بِدن. " 💠💠💠💠 💠💠💠💠 📔حکم شرعی📔 فتوای مراجع تقلید: اگر کسی به هر دلیلی وارد بر کشت زمین زراعتی مردم شود و منجر به آسیب رساندنِ قسمتی از زراعت شود، لازم است خسارت را جبران کرده یا رضایت مالک زمین را جلب کند. 💠💠💠💠 💠💠💠💠 📚منابع: برگرفته از کتاب خرازی، جلد ٧ از مجموعه کتب یادگاران، استفتاء از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی 🆔