eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام): ▪️«هشدارت باد از فریفته شدن به آن‌چه می‌بینی از دل بستن مردم این جهان به آن و پریدن و چنگ زدن بر یکدیگر به خاطر آن، در حالی‌که هم خدا از حقیقت این جهان به تو خبر داده، و هم دنیا خود را برای تو وصف نموده و بدی‌هایش را بر تو هویدا کرده است». ▪️«إیّاكَ أنْ تَغْتَرَّ بما تَریٰ مِن إخْلادِ أهْلِ الدّنیا إليها وَ تَکالُبِها عَلیها فَقَدْ نَبَّأَكَ اللهُ بها وَ نَعَتَ هي لَكَ عَنْ نَفْسِها وَ تَکَشَّفَتْ لَكَ عَنْ مَسَاوِیها». 📗نهج البلاغه، نامه ۳۱ .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ محبین مولا امیر المومنین علیه السلام، حرمت روز شهادت ایشان را نگه می دارند. 🎤 حجت الاسلام فرحزاد ✅ امام صادق علیه السلام فرمودند: ... شیعیان ما با خوشی ما خوشحال و با ناراحتی ما ناراحتند. ⬅️ شجره طوبی، ج. ۱، ص. ۳ 🏷 (ع) (ع) .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۶۱ دیگر درد پهلو فراموشم شده.. و طوری با تندی سوال میکرد که خودم برای آواره شدن پیشدستی کردم... _من امروز از اینجا میرم! چشمانش درهم شکست.. و من دیگر نمیخواستم اسیر سعد شوم که با بغضی قسمش دادم _تورو خدا دیگه منو برنگردونید پیش سعد! من همین الان از اینجا میرم! یک دستم را کف زمین قرار دادم تا بتوانم برخیزم.. و فریاد مصطفی دلم را به زمین کوبید _کجا میخواید برید؟؟ شیشه محبتی که از او در دلم ساخته بودم شکست.. و او از حرفم تمام وجودش در هم شکسته بود که دلم را به محکمه کشید _من کی از رفتن حرف زدم؟از دیشب یه لحظه نتونستم بخوابم، فقط میخوام ازتون مراقبت کنم، حالا بذارم برید؟ دلم لرزید و پای رفتنم دل او را بیشتر لرزانده بود که نفسش در سینه ماند و صدایش به سختی شنیده شد.. _من فقط میخواستم بدونم چه احساسی به همسرتون دارید...همین! پیشانی ام از شرم نم زد و او بی توجه به رنجش چشمانم نجوا کرد _میترسیدم هنوز دوسش داشته باشید! انگار دیگر در این خانه هم امنیتی نبود.. و باید فرار میکردم که با خبرش خانه خیالم را به هم ریخت.. _صبح موقع نماز 🌷سیدحسن🌷 باهام تماس گرفت...گفت دیشب بچه ها خروجی داریا به سمت حمص یه پیداکردن. با هر کلمه... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
خانواده آسمانی 08.mp3
11.74M
۸ 🎤 🔅 آدمها چشم از اینجا که فرو می‌بندند؛ آماده‌ی ملاقات خدایند! ـ اما به بعضی نامه‌ای از خدا می‌رسد، که با سلام خداوند آغاز می‌شود 💫 ـ بعضی، حتی خداوند نگاهشان هم نمی‌کند، 💥 و قرآن این لحظه را با کلمه‌ی" إخسئوا " تعریف می‌کند .. یعنی (از من دور شو) ـ داستان این دو گروه چگونه است؟ .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر روزی آمدی که من نبودم بدان که خیلی این لحظه را آرزو می کردم...💔 .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفیر ایران در سوریه: تعدادی از همکاران دیپلمات ما که نظامی بودند در این جنایت شهید شدند که تعداد و اسامی آنها پس از آواربرداری اعلام می‌شود. .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
⚫️ سخنان متفاوت،عجیب وقابل تامل سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله درشب نوزدهم ماه رمضان: ▪️نبرداصلی،نبرد برای آزادی فلسطین است. ▪️واسرائیل بداند،درجنگ آینده به «عصر حجر» بازخواهدگشت و تمام تاسیسات،وزارتخانه‌ها در تیررس موشک‌های دقیق مقاومت است. ▪️مسجدالاقصی،خط قرمز است وتعرض به قدس، موجب جنگ منطقه‌ای خواهد شد. ▪️هر جنگی در آینده،به منزله«پایان اسرائیل» خواهدبود. ▪️وبشارت می‌دهم نسل فعلی،وارد قدس خواهد شد و آن موقع،دیگر چیزی به نام اسرائیل هم وجود ندارد. ▪️ومن نیز ازجمله افرادی هستم که واردقدس خواهم شد. ▪️جمله‌ای نیز خطاب به بن‌سلمان طاغوت عربستان می گویم، هنگامی که مهدی قیام کند، هیچ امیر مستبدی باقی نخواهد ماند؛ نه تو می توانی، نه اجدادت و نه فرزندانت چیزی از این تقدیر الهی را تغییر دهد. ▪️سخنانم را ثبت و یادداشت کنید و برای آینده نگه دارید، همه این دولت‌ها و حکومت‌ها، سقوط خواهند کرد اما انقلاب ایران، کماکان پابرجا است. ▪️ایران،عمود خیمه «عاشورای قبل از ظهور» است ▪️حاکم و رهبر واقعی ایران، حجة بن الحسن العسکری است و میلیون‌ها نفر آماده جان‌فشانی برای ایشان هستند. ▪️به مولایمان صاحب‌الزمان می‌گویم، در این عصر، شما هزاران نفر در اختیار دارید که حاضرند به دستور شما و به خاطر شما داخل تنور بروند. ▪️امام ما و مولای ما، اگر تو را به ظهور و قیام دعوت می‌کنیم، قول خواهیم داد تا آخرین قطره خون، در رکاب تو با دشمن، بجنگیم. همچون بیعت اصحاب حسین در شب عاشورا، همچون بیعت یاران پیامبر در جنگ بدر ▪️برادران وخواهران، مهدی ومسیح هردو خواهند آمد،ما در آخرالزمان هستیم.
بسم‌رب‌ّامیرالمؤمنین‌؏🖤
‹ 📸 › . . •حاجت‌شرح‌وبیآטּنیست‌که‌مشتاق‌تواَم🥀 [دَرداڪه‌عُمردَرشَبِ‌هِجراטּگُذَشت‌ومَـטּ آگَہ‌نیَم‌هنوز‌ڪه‌روزِ‌وِصآل‌چیست...] السَّلامُ‌عَلَیک‌یاخَلیفَةَ‌اللهِ‌فےارضِھ^^! ‹ ↵🌤 › • . .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
໑♥️⛓ • . "شهدا تعلقاتشان تعلقات متعالے بود الهے بود و براے رسیدن بہ خدا بود" روزتون_شہدایۍ .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
💠دعای روز بیست و دوم ماه رمضان 🔹اللّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِک وَ أَنْزِلْ عَلَی فِیهِ بَرَکاتِک وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِک وَ أَسْکنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِک یا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ 🔸خدایا در این ماه درهاى فضلت را به رویم بگشا 🔸و برایم در این ماه بركاتت را فرود آر 🔸و براى موجبات خوشنودیت توفیقم ده 🔸 و مرا در وسط بهشت مسكنم ده 🔸اى اجابت كننده خواسته ها و دعاهاى بیچارگان .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۶۲ با هر کلمه نفسش بیشتر در سینه فرو میرفت.. و من سخت تر صدایش را میشنیدم.. که دیگر زبانش به سختی تکان میخورد _من رفتم دیدمش، اما مطمئن نیستم! گیج نگاهش مانده و نمیفهمیدم چه میگوید که موبایلش را از جیب پیراهن سفیدش بیرون کشید،.. رنگ از صورتش پرید.. و مقابل چشمانم به نفس نفس افتاد _باید هویتش تأیید بشه. اگه حس میکردم هنوز دوسش دارید، دیگه این عکس رو نشونتون بدم! همچنان مردد بود.. و حریف دلش نمیشد که پس از چند لحظه موبایل را مقابلم گرفت و لحنش هم مثل دستانش لرزید _خودشه؟ چشمانم سیاهی میرفت.. و در همین سیاهی جسدی را دیدم که روی زمین رها شده بود،.. قسمتی از گلویش پاره و خون از زیرچانه تا روی لباسش را پوشانده بود... سعد بود،.. با همان موهای مشکی ژل زده و چشمان روشنش که خیره به نقطهای ناپیدا مانده بود.. و قلبم را از تپش انداخت... تمام بدنم رعشه گرفته و از سفیدی صورتم پیدا بود جریان خون در رگهایم بند آمده.. که مصطفی دلواپس حالم مادرش را صدا زد تا به فریادم برسد. عشق قدیمی و زندانبان وحشی ام را و برای همیشه از شرّش خلاص شده بودم.. که لبهایم میخندید و از چشمان وحشتزده ام اشک میپاشید. مادرش برایم آب آورده.. و از لبهای لرزانم قطرهای آب رد نمیشد که خاطرات تلخ و شیرین سعد به جانم افتاده.. و بین برزخی از عشق و بیزاری پَرپَر میزدم. در آغوش مادرش تمام تنم از ترس میلرزید.. و تهدید بسمه یادم آمده بود که با بیتابی ضجه زدم _دیشب تو حرم بهم گفت... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
خانواده آسمانی 09.mp3
12.27M
۹ 🎤 ♨️ عجیب نیست؟ خودکشی‌ها ، حیوان‌پرستی‌ها، شیطان‌پرستی‌ها، قتل‌ها، فتنه‌ها ... از همان آدمیزادی سَر میزند که خداوند او را اَشرف مخلوقاتش، نامیده است ... ※ کجای کار خراب شد؟؛ که بشر تا اینجایِ دره‌ی حیوانیّت سقوط کرد. .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| | | جمعی استغاثه کنید ! تنها راه همین است ! (23 رمضان شب مخصوص استغاثه است)
🌙 ترتیب اعمال شب قدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
''بھ‌نام‌خالق‌مولایمان🧡✨''
••↳🥀‌| وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِكُمْ يَا مَوْلاَيَ أَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ وَ نُصْرَتِي مُعَدَّهٌ لَكُمْ وَ مَوَدَّتِي خَالِصَهٌ لَكُمْ آمِينَ آمِينَ✨✋🏻. . . و بہ امير مؤمنان و به شماست اے مولاۍمن، بہ آغاز و انجام شما، و يارےام براۍشما آماده، و دوستےام نسبت به شما بۍآلايش است، اجابت فرما، اجابت فرما✨✋🏻. 🌤⃟🔗¦↫💛" 🌿⃟🔗¦↫🤲🏻" .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
•♥️🖇• . "اۍ شهید مـن از چشمـان تـو چیزۍ نمۍ‌خواهـم جز گـاهۍ نگـاهۍ..🤍🌸" 🥀✨ 🌿(: .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
💠دعای روز بیست و سوم ماه رمضان 🔹اللّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ یا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ 🔸خدایا مرا در این ماه از گناه بشوى 🔸و در آن از عیب ها پاكم نما 🔸و دلم را در آن به پرهیزكارى دلها آزمایش كن 🔸 اى چشم پوش لغزش هاى گناهكاران .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۶۳ _دیشب تو حرم بهم گفت همین امشب شوهرت رو و میکنه! و نه به هوای سعد که از وحشت ابوجعده دندانهایم از ترس به هم میخورد.. و مصطفی مضطرب پرسید _کی بهتون اینو گفت؟ سرشانه پیراهن آبی مادرش از اشکهایم خیس شده و میان گریه معصومانه شهادت دادم _دیشب من نمیخواستم بیام حرم، بسمه کرد اگه نرم ابوجعده سعد رو میکشه و میاد سراغم! هنوز کلامم به آخر نرسیده،.. خون غیرت در صورتش پاشید و از این از چشمانم کرد که نگاهش افتاد.. و میدیدم با داغیِ نگاهش زمین را آتش میزند... مادرش سر و صورتم را نوازش میکرد تا کمتر بلرزم.. و مصطفی آیه را خوانده بود که خیره ماند و خبر داد _بچه ها دیشب ساعت ۱۱ پیداش کردن، همون ساعتی که شما هنوز تو حرم بودید! یعنی اون کار خودش رو کرده بود، چه شما حرم میرفتید چه نمیرفتید دستور کشتن همسرتون رو داده بود و ... و دیگر نتوانست حرفش را ادامه دهد که سفیدی چشمانش از عصبانیت سرخ شد و گونه هایش از خجالت گل انداخت. ازتصور بلایی که دیشب میشد به سرم بیاید.. و حضرت سکینه(س) خدا نجاتم داده بود،.. قلبم به قفسه سینه میکوبید.. و دل مصطفی هم برای از این به لرزه افتاده بود.. که با لحن گرمش التماسم میکرد _خواهرم! قسمتون میدم از این خونه بیرون نرید! الان اون حرومزاده زخمیه، آروم نمیگیره! شدت گریه نفسم را بریده بود.. و مادرش میخواست کمکم کند تا دراز بکشم.. که پهلویم در هم رفت... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد .🌱. ᴊᴏɪɴ↴ @jihadmughniyeh_ir