💠زکات طلا
💬سؤال:
آیا به طلای زینتی زنان و یا سکه طلا زکات تعلق میگیرد؟
✅پاسخ:
به طور کلی طلای مسکوک اگر به شکل سکه در معاملات رایج باشد، زکات دارد و البته باید یک سال در ملک انسان بوده و به حدّ نصاب رسیده باشد؛ بدین جهت سکه طلا در زمان ما که سکه رایج معاملی محسوب نمیشود، زکات ندارد.
#احکام
📚 #احکام_
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوسی_ودو
خدا را به همه ائمه(ع) قسم میدادم..
پای مصطفی و ابوالفضل را به این مسلخ نکشاند.😖😖😖🤲🤲🤲🤲😭😭😭😭😭😭
از فشار انگشتان درشتش...
دستم بی حس شده بود، دعا میکردم زودتر خالصم کند و پیش از آنکه ابوالفضل به خانه برسد، از اینجا بروند... تا دیگر حنجر برادرم زیر خنجرشان نیفتد...😭😭😭🤲🤲🤲
خیال میکردم میخواهند ما را از خانه بیرون ببرند..
و نمیدانستم برای #زجرکش_کردن زنان زینبیه وحشی گری را به #نهایت رسانده اند....😨😨😭😭😭
که از راه پله باریک خانه...
ما را مثل جنازهای بالا میکشیدند... مادر مصطفی مقابلم روی پله زمین خورد😱😣 و همچنان او را میکشیدند که باصورت و تمام بدنش روی هر پله کوبیده میشد...😥😰😭
و به گمانم دیگر جانی به تنش نبود..
که نفسی هم نمیزد...
ردّ خون از گوشه دهانم تا روی شال سپیدم جاری بود،..
هنوز عطر دستان مصطفی روی صورتم
مانده بود..و نمیتوانستم تصور کنم از دیدن جنازه ام چه زجری میکشد...
که این قطره اشک نه از درد و ترس که به عشق همسرم😭❤️ از گوشه چشمم چکید.
به #بام_خانه رسیده بودیم..
و تازه از آنجا دیدم زینبیه محشر شده است...😰😰😱😱
دود انفجار انتحاریِ دقایقی پیش هنوز در آسمان بالا میرفت..
و صدای تیراندازی و جیغ زنان از خانه های اطراف شنیده میشد...
چشمم روی آشوب کوچه های اطراف میچرخید و میدیدم💚حرم حضرت زینب (س)💚بین دود و آتش گرفتار شده...
که فریاد حیوان تکفیری👿🗣 گوشم را کر کرد...
مادر مصطفی را تا لب بام برده بود، پیرزن تمام تنش میلرزید..
و او نعره میکشید تا بگوید مردان این خانه کجا هستند.. 😰😰😰😰😰😰😭😭😭😭😭
و میشنیدم او به جای #جواب، #اشهدش را میخواند که قلبم از هم پاره شد...
میدانستم نباید لب از لب باز کنم..
تا نفهمند ایرانی ام و تنها با ضجه هایم التماس میکردم او را..😩😖🤲🤲😭😭😭
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
خانواده آسمانی 79.mp3
11.33M
#خانواده_آسمانی ۷۹
#استاد_شجاعی
#استاد_دینانی
⛔️ اول باید #مهندس بشی؛ تا بتونی #انسان بشی!
اونایی که مهندسی بلد نباشند؛ محاله بتونن به هدف خلقتشون، یعنی رسیدن به مقام "انسان کامل " نزدیک بشن!
💥 یعنی چی آخـــه؟
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
ZelHajjeh 1401.04.16 - Shab 06 - H-AlZahra - Shahadat I-Baqer A - 04 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
13.97M
#زمینه | رویاشم قشنگه؛ ببینم گنبد داری
با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
کِـشــتــیِ نــــــوح نَـشُــد مُنتَظِرِ هیچ کَسی
اینحُسِینستکهباخودهَمهراخواهَدبُرد
#امام_حسین (ع)
#شب_جمعه
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
🌷🌸🌷
🌷اَلسَّلاَمُ عَلَي الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ
🌷سلام بر قيام كننده مورد انتظار، و عدل آشكار
📚فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)
🌸سلام امام زمانم🌸
تمام سلامها و تمام تحیّتها نثار تو باد،
ای مولایی که حقیقت سلام هستی.
سلام بر تو و بر روز آمدنت...
🌷🌸🌷
#امام_زمان
#سلام_مهدوی
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
32.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰🥀✨⊱
.
.
بالی دهید
به وسعتِ آسمان مرا
من هرچه میدوم
به شهیدان نمیرسم💔
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
عُمریستدَرسِعِشقدَراینخانهخواندهایم
نــورِ کَـــلامِ توست اگَـــر شـیــعـــه ماندهایم...
#حسن_کردی
#امام_باقر (ع) 🖤
#شهادت_امام_باقر (ع) 🏴
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظلم به سر میرسد ای یار
اللهم عجل لولیک الفرج
#غزه
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
صلوات خاصه امام محمدباقر علیه السلام
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ باقِرِ الْعِلْمِ، وَ إِمامِ الْهُدىٰ، وَقائِدِ أَهْلِ التَّقْوىٰ، وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبادِكَ. اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبادِكَ، وَمَناراً لِبِلادِكَ، وَمُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ، وَمُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ، وَأَمَرْتَ بِطاعَتِهِ، وَحَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ، فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيائِكَ وَأَصْفِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَأُمَنائِكَ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ.
▪️شهادت پنجمین ستاره عالم تاب، امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد▪️
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدو_سی_وسه
التماس میکردم او را رها کنند...
مقابل پایشان به زمین افتاده بودم، با هر دو دستم به تن سنگ زمین چنگ انداخته و طوری جیغ میزدم 😩😭😵😰😭که گلویم خراش افتاد و طعم خون را در دهانم حس میکردم....
از شدت گریه پلکهایم در هم فرو رفته بود...
و با همین چشمان کورم دیدم دو نفرشان شانه های مادر مصطفی را گرفتند...
و از لبه بام پرتش کردند..😱😱😱😱
که دیگر اختیار زبانم از دستم رفت...
و با همان نایی که به گلویم نمانده بوده، رو به گنبد ضجه زدم
_یـــــــــــا زیــــــــــــنب!💚✨😱😱😭😭😭😭😭✨✨🤲🤲🤲😭😭😭😵😵😵😵😵😵😵😰😰😭😭😭
با دستانم خودم را روی زمین تا لب بام کشاندم،..
به دیوار چنگ انداختم تا کف کوچه را ببینم و پیش از آنکه پیکر غرق به خون مادر مصطفی را ببینم.. چند نفری طوری از پشت شانه ام را کشیدند که حس کردم کتفم از جا کنده شد...😣😖😰😭
با همین یک کلمه...
#ایرانی🇮🇷 و #شیعه✨ بودنم را با هم فهمیده بودند...
و نمیدانستند با این #غنیمت_قیمتی چه کنند که دورم له له میزدند...
بین پاها و پوتین هایشان در خودم مچاله شده و همچنان حضرت زینب(س) را با ناله صدا میزدم،..
دلم میخواست زودتر جانم را بگیرند..
و آنها تازه 🔥طعمه ابوجعده🔥را پیدا کرده بودند که دوباره عکسی را در موبایل به هم نشان میدادند و یکی خرناس کشید
_ابوجعده چقدر براش میده؟👿😈
و دیگری اعتراض کرد
_برا چی بدیمش دست ابوجعده؟میدونی میشه باهاش چندتا اسیر مبادله کرد؟😈😏
و او برای تحویل من به ابوجعده...
کیسه دوخته بود که اعتراض رفیقش را به تمسخر گرفت
_بابام اسیره یا برادرم که فکر مبادله باشم؟ ارتش آزاد خودش میدونه با اون ۴٨ تا ایرانی چجوری آدماشو مبادله کنه!😈😈😈😈
سپس به سمت صورتم خم شد،..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
خانواده آسمانی 80.mp3
10.63M
#خانواده_آسمانی ۸۰
#حرف_آخر
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
✍ و ... رسیدیم به حرف آخر؛
اولین قدم برای حفظ سلامت روح، و گشودن دروازههای غیب؛ "مدیریت بدن" است!
مراقب بدنی باش، که مرکَبِ پروازِ تو، تا خودِ خداوند است!
#تغذیه_سالم
#سلامت_روح
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
ای چشمه ی نور، انشعاباتت کو؟
ای خانه ات آباد، خراباتت کو؟
در شهر نشانه ای ز تبلیغ تو نیست
ای عشق!..ستاد انتخاباتت کو؟
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
📢 سنگینترین جهاد اسلامی در دوران امامت امام باقر (علیهالسّلام)
▫️رهبر انقلاب: اگر كسى ادعا كند كه امام باقر يكى از سنگينترين بارهاى جهاد اسلامى را در مدت امامتش بر دوش داشت، ادعاى گزافى نكرده است. امام باقر در دورانى بار مسؤوليت را بر دوش مىگرفت كه عالم اسلام در زير بار سنگين حكومت طاغوت يعنى خلفاى جبّار مروانى كمر خم كرده بود.
▫️لازم بود كه جامعهى اسلام و مخصوصاً مبارزان و كسانى كه دلشان در هواى حكومت اسلامى مىتپيد، سازماندهى و تشكيلاتدهى كنند...
▫️بدانيد كه امام باقر در طول اين مدت توانست وضع را به جايى برساند كه شيعهى فداكارِ با اخلاص بعد از رحلت امام باقر انتظار آن را داشت كه در طول چند سال كوتاه، حكومت اسلامى و علوى سر كار بيايد.
🗓 هفتم ذیالحجه، سالروز شهادت امام محمد باقر(علیهالسلام) تسلیت باد.
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
1_11616841285.mp3
32.01M
روایت شیرین حجتالاسلام مسعود عالی از هالوی اصفهانی که از یاران امام زمان(عج) بود
#امام_زمان
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
•مگراینشامفراغِتونداردسحری. .
•خونشدازدوریِرویتدلِمامهدیجان ...!
| #اللهمعڄللولیڪالفرڄ..
••↳🥀|
وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ..✨
.
.
خدايا قرار ده مرا از ياوران، و ڪمكڪاران و پيروان و شيعيانش..✨
🌤⃟🔗¦↫#سلامباباجان💛"
🌿⃟🔗¦↫#زیارت_آلیاسین🤲🏻"
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
این جمله از شهید را دوست دارم که فرمود: ما از فرزندان مکتبی هستیم که از دشمن امان نامه نمی گیریم.
#جهاد_تبیین🕊
#شہیدجھادعمادمغنیھ♥️✨(:
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوسی_وچهار
سپس به سمت صورتم خم شد،..
چانه ام خیسِ اشک و خون شده بود و از ترس و غصه میلرزید...😣😖😰😭
که نیشخندی نشانم داد و تحقیرم کرد
_فکر نمیکردم سپاه پاسداران جاسوس زن داشته باشه!👿😏😈
از چشمانشان به پای حال خرابم خنده میبارید..
و تنها #حضورحرم حضرت زینب(س) دست دلم را گرفته بود تا از وحشت این همه #نامحرمِ تشنه به خونم جان ندهم..
که در حلقه تنگ محاصره شان سرم پایین بود و بیصدا گریه میکردم...
ایکاش به مبادله ام راضی شده بودند😣 و هوس تحویلم به ابوجعده بی تاب شان کرده بود...
که همان لحظه با کسی تماس گرفتند..📲و مژده به دام افتادنم را دادند...
احساس میکردم از زمین به سمت آسمان آتش میپاشد..
که رگبار گلوله لحظه ای قطع نمیشد و ترس رسیدن نیروهای مقاومت به جانشان افتاده بود..
که پشت موبایل به کسی اصرار میکردند
_ما میخوایم بریم سمت بیمارستان، زودتر بیا تحویلش بگیر!😈😏👿
صدایش را نمیشنیدم..
اما حدس میزدم چه کسی پشت این تماس برای به چنگ آوردنم #نرخ تعیین میکند...😱😰😭
و به چند دقیقه نکشید که خودش را رساند...
پیکرم را در زمین فشار میدادم..
بلکه این سنگ ها پناهم دهند و پناهی نبود که دوباره شانه ام را با تمام قدرت کشید و تن بی توانم را با یک تکان از جا کَند...😭😭😖😖😖😖
با فشار دستش شانه ام را هل میداد تا جلو بیفتم،..
میدیدم دهانشان از بریدن سرم آب افتاده و باید ابتدا زبانم را به صلّابه میکشیدند..که عجالتاً خنجرهایشان غلاف بود...
پاشنه درِ پشت بام مقداری از سطح زمین بالاتر بود و طوری هلم میدادند که چشمم ندید، پایم به لبه پاشنه پیچید و با تمام قامتم...😖😖😖😖
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه نفوذ شیطان در درونت رو بشناس...
سخنران:حجت الاسلام و المسلمین #رفیعی🎤
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir