يَا مَوْلاَيَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ فَاشْهَدْ عَلَي مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ...
اے مولاۍ من، بدبخت شد ڪسۍڪہ با شما مخالفت ورزيد، و خوشبخت شد ڪسۍ كه از شما اطاعت ڪرد، پس گواه باش بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم...
#اللهم عجل لولیک الفرج
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بۍ شھادت
مرگ با خسران چہ فرقۍ مۍڪند؟!...
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
کاش مَهدی بزند تکیه به دیوار حَرَم
خطبه ای مثل علی در حَرم ایراد کند
کاش با دست خودش آن گل زیبای علی
حرمی بهرگل فاطمه بنیاد کند
#شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
#تسلیت_باد 🥀
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_چهل_و_پنجم
آخر سر هم گفت :« به به! عجب چیزی زدیم به بدن!» 😁
زود رفت دستور پخت آن غذا را گرفت ، که بعدا در خانه بپزیم .
نماز مغرب را در مسجد رأس الحسین (ع)خواندیم .
مسجد بزرگی که اسرای کربلا شبی را در آنجا بیتوته کردند ..
این مسجد ، مکانی به عنوان محل نگهداری از سر مبارک امام حسین (ع)بوده.
همان جا نشست به زیارت عاشورا خواندن ، لابه لایش روضه هم می خواند😔
♡《رأس تو می رود بالای نیزه ها
من زار می زنم در پای نیزه ها
آه ای ستاره دنباله دار من
زخمی ترین سر نیزه سوار من
با گریه امدم اطراف قتلگاه
گفتی که خواهر برگرد خیمه گاه
بعد از دقایقی دیدم که پیکرت
در خون فتاده و بر نیزه ها سرت
ای بی کفن چه با این پاره تن کنم ؟
با چادرم تو را باید کفن کنم
من می روم ولی جانم کنا توست
تا سال های شمع مزار توست 》♡
بعد هم دم گرفت:« عمه جانم ، عمه جانم، عمه جان مهربانم! عمه جانم ، عمه جانم ، عمه جان نگرانم! عمه جانم ، عمه جانم ، عمه جان قد کمانم !»💔
موقع برگشت از لبنان رفتیم سوریه .
از هتل تا حرم حضرت رقیه (س) راهی نبود پیاده می رفتیم ..
حرم حضرت زینب (س) را شبیه حرم امام رضا (ع) و امام حسین (ع) دیدم😍
بعد از زیارت ، سر صبر نقطه مکان ها را نشانم داد و معرفی کرد : دروازه ساعات ، مسجد اموی ، خرابه شام ، محل سخنرانی حضرت زینب (س).
هرجا را هم بلد نبود ، از مسئول و اهالی مسجد اموی به عربی می پرسید و به من می گفت .
از محمد حسین سوال کردم
:« کجا به لبای امام حسین چوب خیزران می زدن ؟»🥺
ریخت به هم ..
بحث را عوض کرد و گفت:« من هیچ وقت این طوری نیومده بودم زیارت!»
می خواستم از فضای بازار و زرق و برق های انجا خارج شوم و خودم راببرم به آن زمان ..
تصویر سازی کنم در ذهنم ..
یک دفعه دیدیم حاج محمود کریمی در حال ورود به دروازه ساعات است!
تنها بود ، آستینش را به دهان گرفته بود و برای خودش روضه می خواند .
حال خوشی داشت!
به محمد حسین گفتم :« برو ببین اجازه میدند همراهشون تا حرم بریم؟!»
به قول خودش :« تا آخر بازار ما را بازی داد!»😭
کوتاه بود ولی در معنویت!
به حرم که رسیدیم ، احساس کردیم می خواهد تنها باشد ، از او خداحافظی کردیم ....
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تصاویری جدید و زیبا از سفره حضرت رقیه سلام الله علیها در بین الحرمین
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
سفر پر ماجرا 50.mp3
8.93M
#سفر_پرماجرا ۵۰
✍خدا برات یه پیغام گذاشته در قرآن؛
✨سابِقــوا إلی مغفـرهٍ من ربّکـــم
"وقت تلـف نکن...از بقیه سبقت بگیـر"
و خودتــو برسون
به آغوشِ سراسر مغفرت خدا!
یهو دیر میشه ها
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی که شهید جهاد ساخت😍😍😍'
#شهیدجهادعمادمغنیه
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir
دست خودم نیست اگر غبطه میخورم؛ به قطره های آب وضویت، که صورت و دست و پایت را بوسه میزنند؛ به دانه های تسبیحت، که مدام نوازششان میکنی؛ به آسمان، به ماه، به خورشید، که تماشایت می کنند؛ دست خودم نیست اگر آرزو دارم جای اینها باشم؛ دلتنگت هستم پدر!..『اَلسـلامُعَلَيْـكَاَيُّہاالاِْمـامُالْمَاْمـوُنُ』
33.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پارهےتنم...!
عکستورابهقلبمسنجاقکردهام...
تامراباتوبشناسند...
حالابعدازتوهمهمرامےخوانند:
مادرشهید...
.🌱. ᴊᴏɪɴ↴
@jihadmughniyeh_ir