eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖐🏻 حرفے‌نزدم‌از غَم‌دورے‌تو‌اما ا؎‌ڪاش‌بدانے‌ڪہ چہ‌آورده‌بہ‌روزم - یآاباعبدلݪـھ🌱 ♥️
بھ رو؎ نديده ات قسم! چشمان عاشقم در پۍ واژه ای مے گردند تا نامت را صدا ڪنند..📞 اما چھ ڪنند واژه ها و چھ بۍ معناست! هر واژه ا؎ در برابر معناۍ وجودت..🌿🎶
بِسْـم‌ِرَب‌ِّالــرضــا♡ہـ♡ـہــ♥️
|♥🍃| مهدےجانـــ💚 توخواهےآمدویاس ونیلوفرهاےسرڪش را🌈 بہ دعوٺ خواهےخواند😻 وحضور تو تسلاےدلـــ💛 یاسـ هاےڪبود →•| خواهد بــــود✌️🏻 • • 🖐🏻🙃
زائری با گریه آمد، با دل آرام رفت یک نگاهت می‌تواند مرهم طوفان شود . . . ❤️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
وی در روزهای پایانی زندگیش به من می‌گفت که بسیار از شهادت پدرش حاج عماد ناراحت است و همچنان نتوانسته که آن واقعه را فراموش کند. وی تصریح می کرد که ناراحتی‌اش به خاطر این نبوده که پدرش را از دست داده، بلکه به این خاطر بوده که پس از حاج عماد نتوانسته الگویی کامل همچون وی برای خود پیدا کند. او می‌گفت ناراحتی‌ام به خاطر گنجی است که از دست دادم. بدون شک شهادت پدر انقلاب بزرگی در درون جهاد به وجود آورد. وی تصمیم گرفت تمامی مهارت‌هایی را که حاج عماد از آنها برخوردار بود، فرابگیرد و تلاشی که در این زمینه انجام داد، موجب شد تا پیشرفت بسیار سریع و غیرقابل تصوری در زندگی خود داشته باشد. در همین ارتباط، یکی از نزدیکان ما که از اساتید فلسفه و عرفان است، اذعان می کرد که پیشرفت جهاد در زمینه های گوناگون غیرمنطقی است. وی می گفت که سرعت پیشرفت جهاد خارج از حد تصور است.
بـه جـای اینکـه عابـد بـاشی عبـد بـاش! تـا عبـد نشوی عبادت سودی به حالت ندارد عبـد بـودن یعنی : ببین خـدایت چـه مـی خواهد نـه دلـت !♥️
ح‌ٌــسِین‌جـٰـان…ツ اَزلَحاظِ‌ࢪوحۍنیازداࢪَم🖇✨ امام‌حٌسِین‌صِدام‌ڪٌنہ‌وبِگہ: پاشوبیاڪࢪبلابِبینم‌بـاز باخودِت‌چی‌ڪاࢪکردۍ..!💔
؎○•روز بیسـت‌وهشـتـمᖰ⸼⊑28⊒⸼ᖱ ؎‌○•چلــه زیــارت عــاشورا ؎○•به‌نیت‌شهیـد🇦🇫 《رضــابخـشـی》 ؎↻بھ‌‌؏شق‌امامـ‌حسـین‌بࢪاےظهوࢪ فرزند‌حسـین♥
شهید خلیلی ارادت ویژه ای به چهارده معصوم بویژه حضرت زهرا(س)، امام رضا(ع) و امام زمان(عج) داشت بطوری که در ایام زیارتی امام رضا(ع)، در هر جایی که بود، خود را به مشهد می رساند در حد یک شبانه روز به زیارت می پرداخت. حاج مجید بنی فاطمه نقل می کنند که شهید در هیئت ریحانه الحسین(ع) توسل و ارادت خاصی به امام زمان(عج) داشت و در این هیئت با دوستان خود پیرامون این موضوع به گفت وگو می پرداختند و در مسجد جمکران نیز در درس استاد تهرانی حضور پیدا می کرد اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِ وَآلِ مُحَمَّد.'🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب‌که‌میشود‌... دلم‌میخواهد‌به‌دغدغه‌هایم‌بگویم: من‌را‌رها‌کنید..‌. میخواهم‌تنها‌شوم:) بعد‌هم‌بنشینم‌ روبه‌کربلا‌...💔 به‌امام‌بگویم: آقا‌نگاهم‌نمی‌کنی؟!✨ دِلَمْ‌کَرٖبـَلا‌میٓخٖوٰاهـَدْ،یِکـ‌طَرَفهِ‌بیٓ‌بَرگَشْتٖ! ♥️
‹ 🌱 › «تمام‌ِزندگیت،‌سخنانت،‌لباسِ‌پوشیدنت، کارِت،‌نحوهِ‌برخوردتت،... باید بویِ ارواحنا‌فداه را بده. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بِسْـم‌ِرَب‌ِّ‌الجهــاد♡ہـ♡ـہــ♥️
براےِعدالت مےنویسم! مےنویسم،✏ براےروزهایےڪہ عطرِعدالت،🍃 ڪوچہ هاےدلتنگےرالبریزڪند ونسیم شادےبخشِ شاپرڪھا 🦋چترے براےدلخوشےِشمعدانےهاباشند. بہ امیدِروزےڪہ یڪ بارِدیگر،シ صداےدلنشین بلال،ازمأذنہ هاےشھربلندشود وخستگےرا،ازتن بزداید.💞
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
:)!
اے ڪھ مࢪا خواندھ اے ࢪاھ نشانم بدھ...‌‌:)!"
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
🖤"!
جاده زندگے ام... بدجور بہ پیچ و خم افتاده! دلم محتاج نگاهے از شماست؛ اے_شهــید اجابت ڪن دل خستہ ام را ...
لا اِلاَ اِلَّا الله الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین.'🌱 ✍️روایتی‌مادرانه 🗣ماما، هنگام شهادت امام مهدی را صدا زدی؟ نهم ماه آذار سال 2015 (اسفند 1393) – لبنان – روستای میس الجبل؛ آنقدر نگران بود که به خود می‌لرزید. گویا سرمای چله زمستان به روزهای پایانی این فصل هم کشیده شده بود. وضو گرفت در حالی که اشک چشمانش با آب وضو درآمیخته می‌شد. نماز صبحش را خواند و آخر نمازش دعا کرد؛ دعا برای فرزندانش. سه فرزندش که در جبهه‌های جنگ بودند. برای هر سه آنها دعا کرد، به ویژه برای «علی». ساعتی گذشت تا اینکه خورشید طلوع کرد. سپس آفتاب برآمد و ظهر فرارسید. حال غریب او ادامه داشت تا آن که هنگام غروب خبری از «علی» به او رسید. مردم به سرعت و از سر کنجکاوی ناخودآگاه به دیدنش آمدند. - علی مجروح شده؟ - نه دستش زخمی شده. - جراحتش خطرناکه؟ - کسی چیزی نمی‌دونه. - اصلا گفتن که علی مفقود شده. - علی شهید شده؟ اینها حرف‌هایی است که مردم، زمانی که برای دیدن مادر «علی» آمده بودند می‌زدند. ادامه‌دارد....🎈