eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
💠بر (ع) گریه کنید و بگریانید❗️ 🌺حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی: 🔰یک وقتی یک نفر در خواب دیده بود که امام حسین علیه السلام، از حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام پرسیده بودند که: «روضه خوانها چند نفر هستند؟ صورتشان را بده من ببینم» ⭕️صورت را که به امام حسین علیه السلام مےدهند، نام بعضے از روضه خوان ها را قلم می زنند. زمان شاه بعضی روضه خوانها و واعظ ها از طرف دولت به گلستان دعوت می‌شدند، شاه آن بالا می نشست و اینها روضه می‌خواندند. امام حسین علیه السلام نام این روضه خوان ها را خط می زند. 💦آن کسی که این خواب را دیده بود متوجه میشود که نام «آسید عبدالهادی» هم جزو روضه خوان هاست. تعجب می‌کند چون که آسید عبدالهادی مرجع بودند. بعد از رحلت آقای بروجردی رحمت الله، آسید عبدالهادی مرجع شد. ☀️فردای آن شب خدمت آسید عبدالهادی رسید و گفت: که آقا من یک چنین خوابی دیده ام که اسم شما را جزوه روضه خوان های امام حسین علیه السلام نوشته بودند. 🌏ایشان فرموده بودند: درست است من کتابی خواندم روایاتی بود راجع به فضیلت گریاندن بر امام حسین علیه السلام؛ مثل این روایت که مَنْ بَکیٰ؛ کسی که خودش بر مصیبت امام حسین علیه السلام گریه کند، أَوْ اَبْکیٰ یا مردم را بر مصیبت آن حضرت علیه السلام بگریاند یعنی روضه بخواند و دیگران را به گریه بیندازد، أَوْ تَباکیٰ یا گریہ اش نمےآید، اما تباکی کند، مثل گریه دروغین که دختر بچه ها مےکنند، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّة؛ بهشت بر او واجب می‌شود. 🌾من این روایات را مطالعه کردم و با خودم گفتم: «عجب، ما خودمان چرا این کار را نکنیم؟ من در هفته یک شب کتاب مقتل را به دست می‌گیرم و برای زن و بچه ام روضه می‌خوانم» 💌بعد آسید عبدالهادی فرمودند: معلوم می شود که این کاری که ما کردیم مورد قبول واقع شده است، که اسم ما را هم جزو روضه خوان ها نوشته اند! @jihadmughniyeh_ir
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃 💠شفا يافتن مريض با تربت امام حسين❗️ 🔰در امالي روايت شده است : حسين بن محمد بن عبدالله از پدرش نقل مي کند: در مسجد مدينه مشغول نماز خواندن بودم، دو مرد عرب را ديدم که در يک طرف من نشسته اند و مشغول صحبت هستند، يکي از آن دو به ديگري گفت: هيچ مي داني بر من چه گذشته است؟ 🍃در بدنم دردي به وجود آمده بود که هيچ يک از طبيب ها نمي توانستند مرض مرا تشخيص بدهند تا حدي که از خودم نااميد شدم، روزي پيرزني به نام ام سلمه که همسايه ما بود به خانه ما آمد و از حال من سؤال کرد و گفت: اگر من درد تو را دوا کنم چه مي گويي؟ گفتم: غير از اين، آرزويي ندارم! 🍃آن زن پير به خانه خود رفت و بعد از لحظاتي وارد منزل من شد و همراه خود ظرفي پر از آب آورد و گفت: اين آب را بخور تا خوب شوي. گفتم: اشکالي ندارد، آن آب را خوردم و لحظه اي از اين جريان نگذشته بود که صحيح و سالم شدم و دردي را در بدن احساس نکردم. مدتي آن واقعه گذشت. ديگر اثري از آن مرض وجود نداشت. روزي آن پيرزن به خانه ما آمد، به او گفتم: اي ام سلمه! به من بگو آن چه شربتي بود که به من دادي و درد مرا برطرف کرد؟ 🍃پيرزن گفت: با اين دانه تسبيح که در دست دارم، پرسيدم: اين چه تسبيحي است؟ گفت: اين تسبيح با خاک کربلا درست شده است، آن زن پير ديد که من خيلي عصباني شده ام، از خانه ما بيرون رفت، هنوز  به خانه اش نرسيده بود که دوباره همان درد در من ظاهر شد و نمي توانستم از آن خلاص شوم و هيچ چيز نمي توانست درد مرا علاج کند، در اين هنگام بود که مؤذن بالاي مناره رفت و شروع کرد به اذان گفتن و من هم مشغول نماز شدم و بعد از آن متوجه نشدم که او کجا رفت و وضعيت من چگونه شد. 📚منبع: کرامات حسينيه و عباسيه ؛ موسي رمضاني‏ پور نوبت چاپ: هفتم تاريخ چاپ: زمستان 1386 چاپ: محمد (ص) ناشر: صالحان صفحات 22 و 23 🌷 @jihadmughniyeh_ir 🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
🍃❤️ تو کیستی که در غم از دست دادنت... مردان ما شبیه زنان گریه میکنند... 💔😭 یا اباعبدالله 💔 @jihadmughniyeh_ir
🍃❤️ میان قنوت های سبزت... ما راهم دعا کن... ❤️ @jihadmughniyeh_ir
🍃❤️ میخواهید خدا عاشق شما شود؟ @jihadmughniyeh_ir
🍃❤️ اشتیاقی که مرا زنده نگه داشت... تویی... 💔 @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃❤️ سلام صبحتون شهدایی 🌹 @jihadmughniyeh_ir
😉 گوش کن خواهر!😑☝️ قرار نیست ⛔️ چون من و تو چادر به سر داریم☺️ نگاهمان به هم جنس هایمان رنگ غرور داشته باشد😠 جنس برتری و خود بینی بگیرد😠☝️ قرار نیست ⛔️ چون من و تو حجابمان (فقط حجابمان) برتر است تماما و از همه نظر برتر باشیم😒 قرار نیست ⛔️ دید خودمان به وضعیتمان را بالا و بالا تر ببریم☝️ مامور شده ایم که با خلق و خوی خوبمان☺️ خواهرهایمان را هم تشویق کنیم قرار نیست ⛔️ چون خودمان روی یک تار مو حساسیم😕 با آنهایی که هنوز(درک نکرده اند فلسفه ی حجاب را) قطع رابطه کنیم😥 قرار نیست دوستمان را رها کنیم🙁 مامور نشدیم که⛔️ مغرور شویم 😠 مامور شدیم که ✅ اگر لایق بودیم پند دهیم👌 مامور نشدیم⛔️ که قاضی شویم و حکم صادر کنیم 😯 مامور شدیم✅ که از عواقب بد بگوییم👌 نکند میان پند و اندرزهایی که به خواهرت میکنی😳 اخم بر چهره بیندازی و صدایت را کلفت کنی و دم بزنی😠 این جور اگر عمل کنی خدا لیاقتِ هدایتِ دیگران را به ما نمیدهد😏 یادت نرود خودت هم از همان اول چادر به سر نداشتی☝️ واقعه ای رخ داد و درونت انقلاب کرد @jihadmughniyeh_ir
روزی حضرت موسی ( علیه السلام ) در کوه طور ، به هنگام مناجات عرض کرد : ای پروردگار جهانیان ! جواب آمد : لبیک! سپس عرض کرد : ای پروردگار اطاعت کنندگان! جواب آمد :‌لبیک! سپس عرض کرد :‌ای پروردگار گناه کاران ! موسی علیه السلام شنید :لبیک، لبیک ، لبیک! حضرت گفت : خدایا به بهترین اسمی صدایت زدم ، یکبار جواب دادی ؛ اما تا گفتم : ای خدای گناهکاران ، سه مرتبه جواب دادی. ؟ خداوند فرمود : ای موسی ! عارفان به معرفت خود و نیکوکاران به کار خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند ؛ اما گناهکاران جز به فضل من پناهی ندارند . اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامبد گردانم به درگاه چه کسی پناهنده شوند . @jihadmughniyeh_ir
:✨ خداوند به‌وجود جوان اهل عبادت📿 بر فرشتگان👼🏻 مباهات مى كند و مى فرمايد: بنده مرا ببينيد! به خاطر من چگونه از لذت جسمانى خويش گذشته است .😇 📚 ميزان الحكمه ، ج 5، ص 9 ✌️