eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
دشمن می‌داند، اما باید با جدّیت بداند که قصاص خون عماد مغنیه، شلیک موشک و کشتن یک نفر نیست. قصاص این خون‌ها، نابودی رژیم صهیونیستی است و دشمن می‌داند که این، یک امر حتمی است. این وعده الهی است که حتماً تحقق پیدا خواهد کرد. پایان خبرگزاری تسنیم °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊 🕊🌺🕊🌺🕊🌺 🌺🕊🌺🕊 🕊🌺 'بسم‌رب‌مہدےزهرا ۜ ..♥️🌱' تا دو ماه بعد از شهادت کمیل دانشگاه نمی‌رفتم...اون خیابون و اتفاقاتی که توش افتاد، کابوس شب و روزم شده بود...اما کم‌کم با اصرار های استاد صداقت راضی شدم...به خاطر عقب موندنم مجبور شدم واحد های بیشتری بردارم تا به بچه های دیگه برسم که اونم با تشویق های استاد و حمایت های خانواده محقق شد... * شبِ حوصله سَر بَری بود.. امیرعلی و سارا مهمونی دعوت بودن...امیرمحمد هم شیفت بود...امیررضا هم مثل همیشه سرش تو کتاب بود و داشت درسش رو میخوند.. تصمیم گرفتم بعد از خوردن شام زودتر بخوابم...کارهای زیاد این یه هفته، نذاشته بود درست و حسابی بخوابم و محتاج یه خواب مشتی بودم.. * صبح با نور مستقیم آفتابی که توی صورتم میخورد چشمام باز شد...کش و قوسی به بدنم دادم و به سمت دستشویی رفتم... بعد از شستن دست و صورتم راهی آشپزخونه شدم و ساندویچ نون و پنیری برای خودم درست کردم و خوردم...چایی خوش‌رنگی ریختم و نوش جان کردم...مامان خونه نبود و این یعنی برای کمک به زهرا خانم و سارا رفته طبقه‌ی بالا.. بعد از خوردن صبحونه سر و وضعم رو مرتب کردم و یک پارچ شربت آلبالوی خنک به همراه چهار تا لیوان توی سینی گذاشتم...از پله ها بالا رفتم...یا اللّه‌ گویان وارد خونه شدم و به همگی سلام کردم.. مامان و زهرا خانم وسایل آشپزخونه رو میچیدن...امیرعلی هم بالای نردبون، پرده پذیرایی رو نصب میکرد...سارا هم وسایل روی میز آرایشش رو مرتب میکرد.. بعد از سلام و احوالپرسی با همه به سمت امیرعلی رفتم و آروم گفتم: _یه زمانی ما به یه بنده خدایی می‌گفتیم یه روز بمون خونه هزااااار جور بهونه میآورد که کار دارم و سرم شلوغه! _الان هم سرم شلوغه مگه نمی‌بینی؟؟ _چرا چرا میبینم!! فقط ببخشید جناب مهندس احیانا امروز جلسه نداشتین؟ _چرا خانم دکتر ولی به دستور اولیا حضرت موندم خونه کارها رو تکمیل کنم.. _چه بچه حرف گوش کنی شدی! در حالی که از پله های نردبون پایین میومد لبخند ژکوندی زد و گفت: _از اولش هم من بچه حرف گوش کنی بودم.. با آرنج توی پهلوش زدم و گفتم: _نیشتو ببند تا آبروت رو جلوی مادر زنت نبردم!! ناله کوتاهی کرد و گفت: یعنی من عروسی کنم از دست بزن های تو یکی راحت میشم.. _دلت هم بخواد!!! سرش رو به نشونه تاسف تکون داد...لیوانی برداشت و برای خودش شربت ریخت...همش رو یک نفس سر کشید...نفسی تازه کرد و گفت: دستت درد نکنه...عجیب چسبید! _خواهش میکنم مهندس.. بعد از چیدن کابینت ها و اتاق خوابشون...پذیرایی هم تقریبا تکمیل شد...فقط مونده بود مبل و تخت خواب که تا دو روز آینده آماده میشد..... °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
د؏ـاء الحُجّة:🌸 ❁•┈┈‏​‏​​‏​🤍 ﷽ 🤍┈┈•❁ اَللّٰهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیهاطَویلا برحمتك يا أرحم الراحمين ... ﴿ ﺎللھُمَّ ؏َـجِّل لِوليِّڪَ ﺎلفَرَجْ﴾🤍 🙏🏻🥰♥
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
در جـــدال ِ و ، عشق پیروز میدان است ... و عشـــق یعنــی رسیــدن به .. یعنی ...🍃 🌸🌱 💛 ⛅️ °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
😍✋ ای کاش که انتظار معنی می شد بی تابی جویبار معنی می شد وقتی که سحر شکــوفه صبح دمید با آمدنت بهار معنی می شد 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
💚 کریم‌اهل‌بیت تاابدهرچه‌کریم‌است‌به‌قربان‌سَرَت 💚 از یڪ طرفے عاشق دیوار بقیع و از یڪ طرفے عاشق ایوان حُسینم از ڪرببلا جادّھ کشیدم به مدینھ دیوانه‌ی این جاده‌ی بینُ الحَسَنِینَم 💚 🤲اللهم بحق الحسن والحسین ؛ عجل لولیک الفرج و والنصر و العافیه... °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
🌱 می‌گویند سوسیس کالباس نمی‌خوریم چون گوشتش مطمئن نیست.. اما به راحتی غیبت می‌کنند انگار که گوشت مرده مطمئن است!! {أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا} (آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌ی خود را بخورد؟) [حجرات: ۱۲] °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
🔻وقتی فرمانده در وسط میدان شمشیر میزند یعنی سربازها یا خواب مانده اند یا مرده اند... 🔹« کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد با لگد دشمن بیدار می شود» @vellaeee
ناگفته‌های مادر و دختر شهید عماد مغنیه یکی از اخلاق پسندیده حاج عماد این بود که هیچ‌گاه بعنوان فرمانده نظر خود را به دیگران تحمیل نمی‌کرد حتی در خانه این گونه بود. اختیار در دست اشخاص می‌گذاشت سنت الهی این است که کسانی که با خدا معامله کردند مزدشان را که همان شهادت در راه خدا باشد به آنها عطا می‌کند. شهید عماد بعد از سالها مبارزه و شرکت در دهها عملیات علیه صهیونیستها و ایجاد شبکه‌های جهانی ضدصهیونیست در روز 12 فوریه 2008 در دمشق سوریه به دست عوامل جاسوسی رژیم صهیونیستی و همکاری سازمان‌های جاسوسی بعضی از کشورهای منطقه به‌وسیله اتومبیل بمب‌گذاری شده ترور می‌شوند و شربت شهادت می‌نوشند. هر چند شهید عماد توسط عوامل جاسوسی موساد ترور شد اما راه و روش وی اکنون پایدارتر و استوارتر از گذشته در لبنان علیه شبکه صهیونیستی فعال است. در واقع امروز هزاران عماد مغنیه در لبنان و سایر نقاط جهان علیه صهیونیست جهانی مبارزه می‌کنند. راهش پررهرو باد. برای مصاحبه با خانواده شهید عماد مغنیه معروف به «حاج رضوان» (فرمانده سابق عملیات حزب‌الله لبنان)، این مجاهد خستگی‌ناپذیر که از مؤسسان و مغز عملیاتی حزب‌الله محسوب می‌شد و سازمانهای جاسوسی غرب و بویژه موساد سال‌ها برای ترور ایشان برنامه‌ریزی کرده بود عازم منزل ایشان شدیم. °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
شهادت داستان ماندگاری آنانی است که دانستند دنیا جای ماندن نیست... 📎 °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
ميان روشن و خاموش آســمان، هر روز خوشم به ذكر سلامی به درگهت، آقــا سلام مولای من🤚 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚 °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتۍ‌ڪسۍ‌بہ‌جایۍ‌مۍ‌رسد.. کہ‌خود‌را‌بـرای‌اعتـقاد یا‌قضیہ‌خاصۍ‌قربانۍڪند، پس‌این‌بـالاتریـن‌سطح‌مقـاومت است..🌿 🌸🌱 💛 °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
جان من سوخت دگربار که دیدم رخ تو...❤ °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: لا يَكونُ الرّجُلُ مِن المُتَّقينَ حتّى يُحاسِبَ نَفسَهُ أشدَّ مِن مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَريكَهُ، فَيعْلَمَ مِنْ أينَ مَطْعَمُهُ، ومِن أينَ مَشْرَبُهُ، ومِن أينَ مَلْبَسُهُ، أمِن حِلٍّ أمْ مِن حَرام؟ آدمى در زمره تقواپيشگان نخواهد بود، مگر آن گاه كه سخت تر از حسابرسىِ شريك از شريكش، از خود حساب بكشد تا بداند كه از كجا خورده است و از كجا آشاميده است و از كجا پوشيده است؛ از حلال يا از حرام مكارم الأخلاق جلد2 صفحه375 °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir
عـادت‌بھ‌گنـاه مثل‌خوابیدن‌در‌تختِ‌گرم‌ و‌نرم‌میمونـہ !! خوابیدن‌در‌اون‌راحت ؛ اما‌بلند‌شدن‌بسیار‌سختھ !!! 💥
ساعت 19 روز دوشنبه تاریخ 92/11/14 در منزل پدر شهید برای انجام مصاحبه قرار گذاشتیم. در بدو ورود به حسب مسائل امنیتی و احتمال انفجار خودروهای بمب‌گذاری شده در ضاحیه لبنان که آخرین مورد یک ساعت قبل اتفاق افتاده بود، برای پارک خودرو مشکل داشتیم. در لبنان هر مجموعه ساختمان یک ناطور (همان سرایدار خودمان در ایران) دارد، با هماهنگی ناطور مشکل پارک خودرو حل شد. با رسیدن به درب منزل، زنگ طبقه دوم را زدیم، از پله‌ها بالا رفتیم، پدر شهید پیرمردی با چهره نورانی و تبسم به لب و به زبان عربی اهلا و سهلا، تفضل تفضل از ما استقبال کردند. با راهنمایی و هدایت وی وارد سالن پذیرایی شدیم و مادر شهید، همسر شهید و خواهر شهید نیز به گرمی از ما استقبال کردند. در بدو ورود درخواست مصاحبه را مجددا مطرح کردیم و این‌که از کدام روزنامه قصد انجام این کار را داریم. ابتدا امتناع می‌کردند اما بعد از معرفی روزنامه و نگاه ولایتمدارانه و ارزشی آن قبول کردند، لکن با سؤالات مربوط به همسر شهید مشکل داشتیم چون معتقد بودند در لبنان مرسوم نیست همسران شهید با نشریات و رسانه‌ها مصاحبه کنند. همسر شهید عماد مغنیه در طول سالهای گذشته علی‌رغم درخواست نشریات و رسانه‌ها با هیچکدامشان مصاحبه نداشته است. لذا پاسخ به سؤالات مربوط به ایشان به مادر شهید و دختر شهید واگذار شد، ایشان مادر سه شهید بنام‌های فؤاد، جهاد و عماد می‌باشند. °`🌿-🕊 『 @jihadmughniyeh_ir