'🌑🔗'
-
-
چہزیبامیگفٺشہیدابراهیمهادۍ:
بہفکرمثلشہدامُـردننبـٰاش!
بہفکرمثلشہدازندگۍکردنباش!シ
-
#شہیدانہ
#ثوابیهویے😌⃟🌱
میتونینبراےآقاسهڪارانجامبدین؟✋
¹-براشوندوبارصلواتبفرستین🕊
²-سهباربراشوناللهمعجللولیڪالفرجبگین🙂
³-اینپیاموحداقلبه1کانال،گروه یابیشتر(هرچےڪرمتونهدیگه😉)بفرستین
شهــید گمنام سـلام
تقدیر حقیقی جهان
در کف مردانی است که
پروای نام ندارند.
و به راستی که گمنامی آخر
خوشنامی ست! 🌱
#شهید_گمنام
[💚🌻]
•
•
اونجایۍکھیھآدم..؛
بھدرجھۍشھادتمیرسھ..؛
خدابراشمیخونھ..:
یھجورۍعاشقتمیشم؛
صداشدنیاروبردارھ :'))🤍
•
#شهادت
-رفاقتتاشهادتـ
ان شا ا الله ♡
میگفٺ
بہجاۍاینکہعکسخودتونُبزارید
پروفایلتابقیہبادیدنشبہگناهبیفتن؛
یہتلنگرقشنگبزاریدکہبادیدنش
بہخودشونبیان✋🏻🌱
#شهـیدابومهدےالمھندس
#شهیدانه♡
يك هفته قبل از شهادتش از سوريه به خانه امد ،پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد مي ايد رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان صحبت ميكند .دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم ،وانمود كردم كه چيزي نديدم .
صبح موقعي كه جهاد ميخواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چي ميگفتي؟چرا اينقدر بي قراري ميكردي؟چيشده؟!جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد ،من بخاطره دلهره اي كه داشتم اينبار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم،گفت چيزي نيست مادرمن نماز ميخواندم ديگر!
ديدم اينطوري پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرابوسيد وبغل كرد و رفت …يكشنبه ظهر فهميدم ان شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بينشان چه گذشته و ان لحن پر التماس براي چه بوده است!
راوي مادر شهيد جهاد مغنيه
#شهیدالگو
#برادرشهیدم♡
#خاطره
✨💚السَلامُ علیکَ یا بقیَةَ اللهِ یا ابا صالح المهدی یا خلیفَةَ الرَحمنُ و یا شریکَ القرآن ایُها الاِمامَ الاِنسُ و الجان سیِدی و مولای الاَمان الاَمان💚✨
@jihadmughniyeh_ir
~🕊
#روایت_عشق^'💫'^
⚘هیچ وقت مانع رفتنش نشدم، دلتنگش بودم اما ته دلم راضی بودم به شهادتش، واقعا حقش بود.
خودشم همیشه بهم میگفت اگه شما و مامان راضی نباشید من هیچ وقت #شهید نمیشم.
⚘وقتی که میرفت بهش گفتم من نگران محمدامین هستم؛ اون خیلی کوچیکه اگه شهید بشی چی به سرش میاد!
گفت: خانم نگران نباش، اگه روزی من نباشم #خدا سرپرستش میشه، کلی هم قوم و خویش معنوی پیدا میکنه..
✍🏻به روایت همسر
#شهید_علیرضا_بریری❤️🕊
@jihadmughniyeh_ir
💚قسمتی از کتابِ "خدا بود و دیگر هیچ نبود"،نوشته شهید چمران پس از شب قدر:
چه فرخنده شبی بود شب قدر من. شب معراج من به آسمان ها💫
از طغیان عشق شنیده بودم و قدرت معجزه آسای عشق را می دانستم، اما چیزی که در آن شب مهم بود، این بود که وجود من، روح شده بود و روح من آتشفشان کرده بود. می خواست، همچون نور از زمین خاکی جدا شود و به کهکشان پرواز کند... آن گاه آتش عشق به کمک آمده بود و جسم خاکیم را سوزانده بود و از من فقط دود مانده بود و این دود همراه با روح من به آسمان ها اوج می گرفت☁️🦋
ادامه دارد ..
@jihadmughniyeh_ir