eitaa logo
جهادگران تبیین
78 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
1 فایل
جهاد تبیین واجب عینی و فوری است پیام به ادمین @Rkhalkhali
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ چرا فایزر و کرونا همچنان برای "نظمِ جهانی" حیثیتی است؟ 🔸 آیا مدیریت هرگونه محتوا علیه فایزر در پیام رسان های جهانی اتفاقی است؟ 🔸 بیماری، یا سلاحی که در آزمایشگاه ساخته شده است؟ ۱۴۰۱/۱۱/۲۴ 🔺 یک مسئله در برخی کشورها به شکلی حیثیتی دارد مطرح و پیگیری میشود. مرگ یک شاهزاده تایلندی که بسیاری در تایلند آن را متأثر از تزیرق می‌دانند موجب شده که افکار عمومی در این کشور به شدت علیه شرکت سازنده این واکسن و تبعات آن ملتهب شده؛ و حتی بحث هایی پیرامون متوقف کردن تمام فعالیت های دارویی این شرکت در تایلند مطرح شود. ماجرا فقط مربوط به تایلند نیست و حرف و حدیث های زیادی درباره فایزر و "ساختگی بودن کرونا" دارد جدی میشود و نکته عجیب اینجاست که تمام این بحث ها به شکلی مشکوک و مرموز از سوی پیام رسان ها و شبکه‌های اجتماعی جهانی (از یوتیوب تا توئیتر و اینستاگرام) به شکل وحشتناکی مدیریت و سانسور می‌شود تا توسعه پیدا نکرده و افکار عمومی در جریانش قرار نگیرد. 🔺 در یکی از عجیب و قابل تأمل ترینِ این موارد، اخیرا یکی از دانشمندان شرکت فایزر در یک گفتگوی صوتی (که ظاهرا) تصور نمیکرده در حال ضبط شدن باشد مدعی شده که فایزر در تلاش است تا سویه ای جدید از کرونا را پیش بینی کرده و بسازد تا بلکه بتواند با آن مقابله کند. او در آن گفتگو توضیح میدهد که این کار انجام می‌شود بلکه بتوانند بشر را از نمونه های بعدی نجات دهند. یک سوال پس از منتشر شدن این ویدئو از جوردون تریستان واکر، به شدت اذهان را درگیر کرده است. سوالی که قطعا و یقینا در یوتیوب ، توئیتر و اینستا اجازه ی منتشر شدنش را نخواهند داد و در صورت انتشار جلوی نشر وسیع آن را خواهند گرفت. و آن سوال این است: آیا فایزر واقعا فکر میکند بتواند نوعی از کرونا را بسازد؟ 🔺 اگر فرض بر این باشد که این شرکت واقعا میخواهد نوعی مقاوم تر از کرونا (که تصور می‌کند به زودی ممکن است توسعه یابد) را بسازد، در این صورت آیا ممکن است نوع اولیه‌ی کرونا هم ساختگی باشد؟ به عنوان مثال: شرکت یا یک آزمایشگاه (با هر انگیزه ای ) دست به ساخت چیزی زده باشد که حالا ما آن را به عنوان کرونا می‌شناسیم؟ با در نظر گرفتن افشاگری این دانشمند که دارد با فایزر همکاری میکند چنین چیزی بعید نیست! اخیرا تام ژرنیافسکی یک پژوهشگر در حوزه تسلیحات بیولوژیک مدعی شده که کرونا چیزی فراتر از یک بیماری ست و ما با یک سلاح طرفیم که از طریق گرفتن یک پاتوژن خفاش، پیوند زدن به آن چهار توالی نوکلئوتیدیِ گرفته شده از نوع هندی HIV-۱ انسانی (که محل اتصال پروتئین اسپایک و محل برش فورین را تشکیل می‌داده) ساخته شده است. 🔺 این ادعا با مرور آنچه بر جهان ما گذشت بعید به نظر نمیرسد. یک ویروس چین را درگیر میکند. همزمان ترامپ مصاحبه کرده و میگوید نگران نباشید ما در همین چند ماه اخیر به دلیل بیماری آنفولانزا تعداد زیادی کشته در آمریکا داشته ایم. کمی بعد مشخص می‌شود که قبل از شیوع کرونا در چین، چیزی با علائم مشابه در امریکا شیوع پیدا کرده بوده است.... در جهان ما چه چیزی رخ داده و جهان به کدام سمت خواهد رفت؟ ظاهرا برخی با انگیزه های مختلف بر روی برخی سلاح های ساخته‌ی آزمایشگاه، متمرکز شده اند. صبور باشید در این خصوص بیشتر خواهیم نوشت... 🆔 @jntabein
‍ 🔻حیف شد؛ ربات‌ها نمی‌توانند به خیابان‌ها بیایند!/ وقتی ایرانیان خارج‌نشین هم با ضدانقلاب همراهی نمی‌کند 🔹روز شنبه جریان ضدانقلاب تجمعی با رویکرد اتحاد گروه‌های متکثرِ معاند جمهوری اسلامی برگزار کرد. این تجمع که در شهر لس‌آنجلس آمریکا برگزار شد با انتشار تصاویری از حضور پرویز ثابتی، هیولای مخوف ساواک، در آن دچار حاشیه‌های بسیاری شد. 🔹در این بین اما یک مسئله که چهره‌های مشهور ضدانقلاب بر روی آن مانور دادند، جمعیت شرکت کننده در این تجمع بود. شخصیت‌های مشهور و رسانه‌های ضدانقلاب از یک تجمع بیش از ۵۰ هزار نفری صحبت کردند. 🔹باوجود اینکه هیچ سندی برای این ادعا وجود ندارد و غالب تصاویر منتشر شده هم با نمای بسته است، اما بر فرض قبول ادعای ضدانقلاب باز هم این تجمع یک شکست بزرگ برای جریان معاند بود. 🔹براساس آمار وزارت خارجه تا سال ۲۰۲۱ میلادی، نزدیک به یک میلیون و پانصد هزار ایرانی(افرادی که متولد ایران هستند) در آمریکا زندگی می‌کنند. البته این عدد فارغ از ایرانیانی‌ست که در خارج از کشور متولد شده‌اند. حال باوجود تبلیغات رسانه‌ای گسترده از ۱/۵ میلیون ایرانی ساکن آمریکا تنها سه درصد(۵۰ هزار نفر) در تجمع ضدانقلاب شرکت می‌کنند! 🔹برگزاری این تجمع نشان داد که جریان ضدانقلاب در واقعیت میدان حتی ناتوان از همراه کردن ایرانیان خارج از کشور است! 🔹جالب آنجاست که برخی از معاندین برای توجیه این شکست مدعی شدند پلیس لس‌آنجلس مجوز برگزاری تجمع بیش از ۵۰ هزار نفر نداده است! 🔹بنظر می‌رسد بعد از شکست‌های پی‌در‌پی ضدانقلاب، زنده نگه‌داشتن ناجنبش «زن، زندگی، آزادی» در فضای مجازی حتی به کمک ربات‌ها نیز دیگر ممکن نباشد. بدنه ضدانقلاب ناامیدتر از همیشه با یک واقعیت مواجه شده است؛ «آنها اقلیت‌تر از همیشه هستند». 🆔 @jntabein
🔰دولت قبل با تخریب روابط ایران و چین و رد پیشنهاد سرمایه‌گذاری ۵۰ میلیارد یورویی چینی‌ها، نقش ایران در پازل اقتصادی چین را به نفع رقبا تضعیف کرد؛ 🔹هر چند آب رفته به جوی بازنمی‌گردد، اما امیدوارم رئیسی در سفر خود به چین بتواند گره سرمایه‌گذاری را باز کند، سخت است اما شدنی. 📝احسان حسینی 🆔 @jntabein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
او نگران نمازش بود بعد از پنج روز که کودک سوری را از زیر آوار بیرون می آورند می گوید وای چند روز است‌ که نخوانده‌ام ❤️ 🆔 @jntabein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اقدام جالب یکی از کارکنان عسلویه در به اهتزاز درآوردن پرچم ایران 🆔 @jntabein
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | رهبر انقلاب صبح امروز: اگر جمهوری اسلامی به بن بست رسیده چرا اینهمه برای زمین زدن او هزینه میکنید!؟ 🆔 @jntabein
+۱۸ آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخن‌های پایم از جا پریدند و افتادند و ناخن‌های دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جری‌تر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزه‌ام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزه‌ام باطل نمی‌شود، چون به زور است. ...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایه‌ای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویله‌ای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دست‌هایم تحمل می‌کرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو می‌رفت. خون به دستم نمی‌رسید. پنجه‌هایم بی‌حس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم... آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم می‌ریخت و می‌سوزاند و پوست را سوراخ می‌کرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضه‌ها می‌گرفتند و موها را آتش می‌زدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را می‌سوزاندند. از سوزش درد به خود می‌پیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را می‌کندند و هی تکرار می‌کردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا می‌بستند و بعد آن را آتش می‌زدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم می‌سوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم می‌گذاشتند و آتش می‌زدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم می‌ریختند. کاری از دستم برنمی‌آمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد می‌زدم... مرا لخت آویزان می‌کردند و گاهی بر آلت تناسلی‌ام شلاق می‌زدند که بر اثر همین ضربات باد کرده بود... تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که می‌توانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمی‌گیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی می‌ماند. دست‌ها را از مچ با مچ‌بند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچ‌ها را سفت می‌کردند قالب‌ها بر مچ و ساق پاهایم فرو می‌رفت و به اعصاب فشار می‌آورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر می‌کردم خون از محل ناخن‌های دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس می‌شد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر می‌کشید. به دست راست کمتر فشار می‌آوردند، زیرا بعد از پرس دست باد می‌کرد و دیگر نمی‌شد با آن اعتراف نوشت. بعد از مهار شدن دست‌ها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو می‌آمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد می‌کشیدم، صدا در کلاه کاسکت می‌پیچید و گوشم را کر می‌کرد، نه می‌شد فریاد کشید و نعره زد و نه می‌شد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن می‌شد. گاهی شلاق را به کلاه می‌زدند، دنگ و دنگ صدا می‌کرد و سرم دوران می‌یافت و دچار گیجی و سردرد می‌شدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچ‌ها را دائم شل و سفت می‌کردند... کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت می‌کردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندان‌هایم به هم می‌سایید. از دماغ و دهانم بخار بلند می‌شد. دست و بدنم می‌لرزید. نمی‌توانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود... بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت) 🆔 @jntabein
🔰 تولید دستگاهی در خودرو برای اطلاع از تصادفات و اتفاقات متخصصان یک شرکت دانش‌بنیان، دستگاهی قابل نصب در خودرو را طراحی کردند که علاوه بر تشخیص و اطلاع وقوع تصادف به پلیس، یگان‌های امدادی را هم به محل حادثه فراخوانی می‌کند. 🆔 @jntabein
منافع سند همکاری ۲۵ ساله با چین برای ایران ▪️۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در راه است 🔹در حالی آیت الله رئیسی رئیس جمهور امروز در سفری سه روزه وارد پکن شده که اجرایی شدن سند همکاری جامع ۲۵ ساله ایران چین یکی از اهداف مهم سفر اعلام شده است، سندی که در صورت اجرایی شدن تا ۴۰۰ میلیارد دلار جذب سرمایه گذاری برای ایران درپی دارد. 🆔 @jntabein
12.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻دورغی به اسم شادترین کشور دنیا !!! روایت می‌کند: 🔻شادترین کشور دنیا کجاست؟ 🔻آمار افسردگی شدید در شادترین کشور دنیا !! 🔻مالیات 50% در شادترین کشور دنیا ... 🆔 @jntabein