eitaa logo
جملات طلایی علماء وشهدا
18.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
13.1هزار ویدیو
53 فایل
بزرگی می‌فرمود: 《اگر خواهی شوی با خبر بزن بر هوای نفس تبر》 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات جهت سلامتی امام زمان علیه السلام بلامانع استفاده از نام کانال اشکال داره کپی بنر و ریپ کانال ممنوع مدیر کانال جهت تبادل و تبلیغ @shahiid61
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتیم خریـد ... ولی یک کلام با هم حرف نزدیم! هم من خجالت می‌کشیدم هم محمد، هرکاری بود با خواهرم هماهنگ می‌کرد فردای همان روز عقـد کردیم ... محمد با لباس سپاه اومد، من هم با یک چادر و لباس سفید نشستم سرِ سفره عقـد یک سفره سـاده؛ نان‌ و پنیر سبزی، میوه و‌ شیرینی... عقد که کردیم، اذان ظهر بود وضو گرفتیم، رفتیم مسجد ... به نقل از: همسر شهید 🌷 فرمانده‌ گردان‌ کمیل لشکر ۱۶ قدس 👉 join 👇 @jomalat_talaei_shohadaei
✍قبل از عملیات کربلای 5 بود ، بچه ها دور هم جمع بودند ، که یکدفعه سر و صدایی بلند شد ! صدا ، صدای سید باقر بود ، جوش آورده بود و با یکی از بچه های بسیجی بگو مگو می کرد ! 🍀پا در میانی کردیم و قضیه ختم به خیر شد ، حالا یکی باید میومد و وجدانش رو آرام می کرد ، به خودش لعنت می فرستاد که این چه کاری بود کردی؟ فردا کی مرده کی زنده؟ ، چطور می خوای جواب بدی ؟ آخر سر هم تصمیم گرفت بره و اون بسیجی رو پیدا کنه ، به هرکی میرسید سراغش رو می گرفت ، دیگه داشت کلافه می شد ، که پیداش کرد بهش گفته بود ، ما بچه سیدا زود جوش میاریم و زود پشیمون میشیم. برادر ، شما ما رو حلال کن من اشتباه کردم من نفهمیدم. دست انداخته بود گردنش و بوس و ماچ و طلب حلالیت ! خلاصه از دلش درآورده بود ! فاصله ی راضی کردنش تا شهادتش یک روز هم نشد.... 📚ستارگان خاکی @jomalat_talaei_shohadaei
بچه محل بودیم . صبح عملیات دیدمش ، بدنش پر بود از تیر و ترکش ، غرق خون ، دست هایش هم قطع شده بود . وصیت نامه اش را از توی جیبش در آوردم ، اول وصیت نامه نوشته بود ، خدایا ، دوست دارم همانطور که اسمم را گذاشته اند ابوالفضل ، مثل حضرت ابوالفضل (ع) ، شهید شوم ..... 📕 خط عاشقی ، ج1 ص121 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
دل و دلدارش امام رضا(ع) بود . بعد از شهادتش خوابش را توی حرم امام رضا(ع) دیده بودند . عکسش هم با چند شهید دیگر روی حرم بود . وقتی پرسیده بودند ، اینجا چه کار می کنی؟! ، گفته بود ، امام رضا(ع) منو طلبیده ، برا همین اینجام ! روی همین علاقه اش بود که جنازه اش را مشهد دفن کردیم ، توی بهشت رضا(ع)..... تولد 1346 کاظمین شهادت 1362 پنجوین 📕 خط عاشقی ، ج3 « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
همین اندازه کافی بود کسی توی حرف هاش حضرت امام (ره) ، تو خطاب کند ! ، یا نام و القاب ایشان را کامل نگوید ! ، آن وقت حاجی اخم هایش می رفت توی هم و می گفت ، شما حضرت امام رو نمی شناسید ! ، هرکس این حضرت را بشناسد ، حتی بی وضو اسمشون هم نمیاره ! وقتی از مسائل اجتماعی حرفی می شد می گفت ، جونم فدات امام ، که امدی و اسلام را زنده کردی..... 📕 خط عاشقی ، ج5 « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @jomalat_talaei_olama_shohada
تازه بچه دار شده بودیم ، بابا شدن برایش لذت بخش بود . با ذوق بچه را بغل می کرد و می گرداند ، می بردش جلوی عکس امام (ره) و می گفت ، ای خودت فدای امام ، ای بابا فدای امام..... تولد 1335 اصفهان شهادت 1361 شلمچه 📕 خط عاشقی ، ج5 « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @jomalat_talaei_olama_shohada
هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود ، عطاء الله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد می‌گفت ، کار کردن وقتِ نماز برکت نداره ، بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همه ‌ی کارها رو می‌ کنم ، اینطوری پولی‌ که در میارین دیگه شبهه‌ ای نداره و آدم رو به یه جایی می‌ رسونه..... 📕 سیره ی دریادلان « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
ده سال با محمد زندگی کردم ، هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه ، به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت می داد ، مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید ، توی بیابون هم بود می ایستاد ، بارها بهش می گفتم ، مقصد که نزدیکه ، نمازتون رو شکسته نخونین ، بذارین برسیم خونه ، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین. ولی محمد می گفت ، شاید توی همین راه کوتاه ، عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم ؛ الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم ؛ اگه رسیدیم خونه ، کامل هم می خونم.... 📕 مسیح کردستان « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
بعد از عملیات رمضان ، بین بچه های گردان های اراک و قم اختلاف پیش آمد . بعضی می گفتند ، آقا مهدی قمی است و طرف دار قمی هاست !! ، تا جایی که چند نفر دستور آقا مهدی را اجرا نکردند و در عملیات تخلف کردند . آقا مهدی نامه ای به دادستان نوشت و افراد متخلف را به قرارگاه کربلا فرستاد و گفت ، هر حکمی دادند ، اجرا کنید . در میان محکومان یکی بود که نه تنها قمی بود یلکه از نزدیکان آقا مهدی بود ، ولی ایشان حاضر نشد از او طرفداری کند . من شاهد اجرای عدالت آقا مهدی بودم..... 📕 امام سجاد و شهدا ، ص49 تولد 1338 شهادت 1363 « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
کاظم یک ثانیه هم بدون وضو نبود. حتی از خواب هم که بیدار می شد دوباره وضو می گرفت ، بعد می خوابید. دقت عمل در نماز و واجباتش تک بود ، ما فقط استفاده می کردیم. به ما می گفت ، اگر خوب باشید دیدن امام عصر (عج) کار مشکلی نیست. پاک باشید ، با وضو باشید ، نماز اول وقت بخوانید... 📕 سه ماه رویایی « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ @jomalat_talaei_olama_shohada💛
تقوا در رانندگی شهید خرازی می خواست بره فاو ماشين رو برداشت و رفت ساعتی بعد ديدم پياده داره بر می گرده؛ گفتم چی شده ؟ چرا نرفتی؟ ماشينت كو؟ ‼️ گفت: "داشتم رانندگی می کردم كه اطلاعيه‌ای از راديو پخش شد. مثل اينكه مراجع فرمودند رعايت نكردن قوانين راهنمايی رانندگی حرامه. ❌❌ من هم يه دستم قطع شده و رانندگی كردنم خلاف قانونه. ❌ تا اطلاعيه رو شنيدم ماشين رو زدم كنار جاده، برگشتم يه راننده پيدا كنم كه منو تا فاو ببره ... منبع: سامانه سرداران عشق @jomalat_talaei_olama_shohada
📌 به‌شوخی‌به یکی‌از دوستانم گفتم: مَن‌۲۲ساعت متوالی‌خوابیده‌ام..!!! گفت: بِدون‌غذا..؟؟ همین‌سخن را به‌دوست‌دیگرم گفتم: گفت: بدون‌نماز..؟! وَ اینگونه‌خدای‌هرکس‌ را شِناختم.. @jomalat_talaei_olama_shohada
زیر زمین خانه اش را کرده بود حسینیه ، پنجشنبه آخر هر ماه روضه می گرفت. از ۶ بعد از ظهر مراسم شروع می شد و خیلی از دوستان از ۴ می آمدند حسینیه ، ولی صیاد نمی گذاشت کسی دست به چیزی بزند. پاچه های دست و پایش را بالا می زد و مثل یک خادم کار می کرد ، همه جا رو جارو می کرد و می شست. مجلس که شروع می شد دیگر خودش را نشان نمی داد.... خط عاشقی ، ج1 "شهیدعلی صیاد شیرازی" 🌷یادش با ذکر @jomalat_talaei_olama_shohada
🌷 ♻️اگر میخواهید نذر کنید، فقط نذر کنید که گناه نکنید... ❌ مثلا نذر کنید ، یک روز گناه نمی کنم هدیه به آقا صاحب الزمان (ارواحنافداه) ازطرف خودم. ♻️یعنی از طرف خودتان عملی را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (ارواحنافداه) انجام میدهید که یکی از مجربترین کارها برای آقا است.... شهیدمدافع حرم مجید سلمانیان🌷 .شـہـدا.بـا.صـلـواتـ🌹 @jomalat_talaei_olama_shohada
✨ وقتی بهش می‌گفتیم چرا گمـنام ڪار می‌ڪنی ..! میگفت: ای بابا، همیشه ڪاری ڪن ڪه اگه خدا تو رو دید خوشش‌ بیاد نه مـردم (: 🌱 @jomalat_talaei_olama_shohada
✨ وقتی بهش می‌گفتیم چرا گمـنام ڪار می‌ڪنی ..! میگفت: ای بابا، همیشه ڪاری ڪن ڪه اگه خدا تو رو دید خوشش‌ بیاد نه مـردم (: 🌱 @jomalat_talaei_olama_shohada
✨﷽✨ 🌿 🔎از همسر شهید همت پرسیدند: چرا چشمهای حاج ابراهیم آنقدر زیبا بود؟ گفته بودند به دو علت: اول هیچ وقت نگاه ابراهیم من به حرام باز نشد. دوم هر موقع نیمه های شب بیدار میشدم میدیدم اون چشمها در خونه خدا چه اشکی دارند میریزند.🥺 @jomalat_talaei_olama_shohada
🔰 | 🔅 نور حـــــلال... ➖ وقتے می‌خواستـــــ درس بخواند، از پایگاه خارج مےشد و در سرماے راهرو مےنشستـــــ . چراغ‌هاے راهرو در شبـــــ روشن بود. 🔻مےگفتـــــ : «این درس را براے خودم میخوانم. درستـــــ نیستـــــ از نورے ڪه هزینه آن از طریق بیتـــــ المال پرداختـــــ مےشود، استفاده ڪنم.» 📍شهید مدافع حریم اهل‌بیتـــــ ، محمدهادے ذوالفقارے ღ꧁ღ╭⊱ꕥ َاَللّهمَّ ؏َجَّل لِوَلیَّک اَلفَرَجꕥ⊱╮ღ꧂ღ @jomalat_talaei_olama_shohada
❣️ 💢 کت و شلوار دامادی‌اش را خیلی دوست داشت. تمیز و نو در کمد نگه داشته بود. به بچه‌های سپاه می‌گفت: «برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیه‌ی من برای شماست.» 🔹کت و شلوار دامادی محمد حسن، وقف بچه‌های سپاه شده بود و دست به دست می‌چرخید. ❤️ هر کدام از دوستانش که می‌خواستند داماد شوند، برای مراسم دامادی‌شان، همان کت و شلوار را می‌پوشیدند. جالبتر آن که، هر کسی هم آن کت و شلوار را می‌پوشید؛ به شهادت می‌رسید! 🌷 به روایت: فاطمه فخار همسر شهید محمدحسن فایده 📚 منبع: 365 خاطره برای 365 روز، ص 73 📎 📎 @jomalat_talaei_olama_shohada
🍁شهید مهدی زین الدین🍁 در تدارکات لشکر، یکی دو شب، میدیدم ظرف‌های شام را یکی شسته.💦 نمیدانستیم کار کیه. یک شب؛ مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود.✨ گفت: من روزها نمیرسم کمکتون کنم کلی ظرف های شب‌ها مال من.✨💫 🌹شادی روح شهید صلوات 🌹 @jomalat_talaei_olama_shohada
🍁شهید مهدی زین الدین🍁 در تدارکات لشکر، یکی دو شب، میدیدم ظرف‌های شام را یکی شسته.💦 نمیدانستیم کار کیه. یک شب؛ مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود.✨ گفت: من روزها نمیرسم کمکتون کنم کلی ظرف های شب‌ها مال من.✨💫 🌹شادی روح شهید صلوات 🌹 @jomalat_talaei_olama_shohada
🌷 🌱در دوران حکومت شاه، یک روز بعد از ظهر در حالیکه مست و لایعقل به‌ طرف خانه می‌رفتم، ناگهان بابایی را که در آن زمان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود مقابل خودم دیدم. پیش خودم گفتم: کارم تمام است! وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من کرد، ولی حرفی نزد. فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی کنم، اما شهید کلام مرا قطع کرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع‌ به کاری که کرده‌ای حرفی نزن! اگر حقیقتاً از کرده خود پشیمان هستی با خداوند عهد کن عملت را اصلاح کنی. خدا می‌داند از پیش او که آمدم احساس می‌کردم از نو متولد شدم... @jomalat_talaei_olama_shohada
🌷 🌱دو سه ماهی می‌شد که وارد دانشکده شده بود. تعدادی از دانشجویان را گلچین کرد‌. یک گروه تشکیل دادند که هدفشان، ترویج مسائل اعتقادی و اخلاقی در دانشکده بود، با شیوه‌ی کاری متفاوت. همه‌ی اعضای گروه را توجیه کرد، اخلاق و رفتار پسندیده در راس کارهایشان بود.اول با دیگران طرح رفاقت و دوستی می ریختند، بعد هم آنها را دعوت به رعایت مسائل شرعی می‌کردند. وضع دانشکده بهتر شد، خیلی از افراد گروه هم شهید شدند.🕊⚘️