#سیره_شهدا
رفتیم خریـد ...
ولی یک کلام با هم حرف نزدیم!
هم من خجالت میکشیدم هم محمد،
هرکاری بود با خواهرم هماهنگ میکرد
فردای همان روز عقـد کردیم ...
محمد با لباس سپاه اومد،
من هم با یک چادر و لباس سفید
نشستم سرِ سفره عقـد
یک سفره سـاده؛
نان و پنیر
سبزی، میوه
و شیرینی...
عقد که کردیم، اذان ظهر بود
وضو گرفتیم، رفتیم مسجد ...
به نقل از: همسر شهید
#شهید_محمد_اصغری_خواه🌷
فرمانده گردان کمیل لشکر ۱۶ قدس
👉 join 👇
@jomalat_talaei_shohadaei
#سیره_شهدا
✍قبل از عملیات کربلای 5 بود ، بچه ها دور هم جمع بودند ، که یکدفعه سر و صدایی بلند شد !
صدا ، صدای سید باقر بود ،
جوش آورده بود و با یکی از بچه های بسیجی بگو مگو می کرد !
🍀پا در میانی کردیم و قضیه ختم به خیر شد ،
حالا یکی باید میومد و وجدانش رو آرام می کرد ،
به خودش لعنت می فرستاد که این چه کاری بود کردی؟
فردا کی مرده کی زنده؟ ، چطور می خوای جواب بدی ؟
آخر سر هم تصمیم گرفت بره و اون بسیجی رو پیدا کنه ،
به هرکی میرسید سراغش رو می گرفت ، دیگه داشت کلافه می شد ، که پیداش کرد
بهش گفته بود ،
ما بچه سیدا زود جوش میاریم و زود پشیمون میشیم.
برادر ، شما ما رو حلال کن
من اشتباه کردم من نفهمیدم.
دست انداخته بود گردنش و بوس و ماچ و طلب حلالیت !
خلاصه از دلش درآورده بود !
فاصله ی راضی کردنش تا شهادتش یک روز هم نشد....
#شهیدسیدقادر_موسوی
📚ستارگان خاکی
@jomalat_talaei_shohadaei
#سیره_شهدا
بچه محل بودیم .
صبح عملیات دیدمش ، بدنش پر بود از تیر و ترکش ، غرق خون ، دست هایش هم قطع شده بود .
وصیت نامه اش را از توی جیبش در آوردم ، اول وصیت نامه نوشته بود ،
خدایا ، دوست دارم همانطور که اسمم را گذاشته اند ابوالفضل ، مثل حضرت ابوالفضل (ع) ، شهید شوم .....
#شهیدابوالفضل_شفیعی
📕 خط عاشقی ، ج1 ص121
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
دل و دلدارش امام رضا(ع) بود .
بعد از شهادتش خوابش را توی حرم امام رضا(ع) دیده بودند .
عکسش هم با چند شهید دیگر روی حرم بود .
وقتی پرسیده بودند ، اینجا چه کار می کنی؟! ، گفته بود ،
امام رضا(ع) منو طلبیده ، برا همین اینجام !
روی همین علاقه اش بود که جنازه اش را مشهد دفن کردیم ،
توی بهشت رضا(ع).....
#شهیدمحمدحسین_دلدار
تولد 1346 کاظمین
شهادت 1362 پنجوین
📕 خط عاشقی ، ج3
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
همین اندازه کافی بود کسی توی حرف هاش حضرت امام (ره) ، تو خطاب کند ! ، یا نام و القاب ایشان را کامل نگوید ! ، آن وقت حاجی اخم هایش می رفت توی هم و می گفت ،
شما حضرت امام رو نمی شناسید ! ، هرکس این حضرت را بشناسد ، حتی بی وضو اسمشون هم نمیاره !
وقتی از مسائل اجتماعی حرفی می شد می گفت ،
جونم فدات امام ، که امدی و اسلام را زنده کردی.....
#شهیدعبدالمهدی_مغفوری
📕 خط عاشقی ، ج5
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
تازه بچه دار شده بودیم ،
بابا شدن برایش لذت بخش بود .
با ذوق بچه را بغل می کرد و می گرداند ، می بردش جلوی عکس امام (ره) و می گفت ،
ای خودت فدای امام ، ای بابا فدای امام.....
#شهیدجلال_افشار
تولد 1335 اصفهان
شهادت 1361 شلمچه
📕 خط عاشقی ، ج5
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود ، عطاء الله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد میگفت ،
کار کردن وقتِ نماز برکت نداره ، بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همه ی کارها رو می کنم ، اینطوری پولی که در میارین دیگه شبهه ای نداره و آدم رو به یه جایی می رسونه.....
#شهیدعطاءالله_اکبری
📕 سیره ی دریادلان
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
ده سال با محمد زندگی کردم ،
هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه ، به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت می داد ،
مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید ، توی بیابون هم بود می ایستاد ،
بارها بهش می گفتم ،
مقصد که نزدیکه ، نمازتون رو شکسته نخونین ، بذارین برسیم خونه ، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین.
ولی محمد می گفت ،
شاید توی همین راه کوتاه ، عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم ؛ الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم ؛
اگه رسیدیم خونه ، کامل هم می خونم....
#سردارشهیدمحمّد_بروجردی
📕 مسیح کردستان
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
بعد از عملیات رمضان ، بین بچه های گردان های اراک و قم اختلاف پیش آمد .
بعضی می گفتند ، آقا مهدی قمی است و طرف دار قمی هاست !! ، تا جایی که چند نفر دستور آقا مهدی را اجرا نکردند و در عملیات تخلف کردند .
آقا مهدی نامه ای به دادستان نوشت و افراد متخلف را به قرارگاه کربلا فرستاد و گفت ،
هر حکمی دادند ، اجرا کنید .
در میان محکومان یکی بود که نه تنها قمی بود یلکه از نزدیکان آقا مهدی بود ، ولی ایشان حاضر نشد از او طرفداری کند .
من شاهد اجرای عدالت آقا مهدی بودم.....
#شهیدمهدی_زین_الدین
📕 امام سجاد و شهدا ، ص49
تولد 1338
شهادت 1363
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ @jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
کاظم یک ثانیه هم بدون وضو نبود.
حتی از خواب هم که بیدار می شد دوباره وضو می گرفت ، بعد می خوابید.
دقت عمل در نماز و واجباتش تک بود ، ما فقط استفاده می کردیم.
به ما می گفت ،
اگر خوب باشید دیدن امام عصر (عج) کار مشکلی نیست.
پاک باشید ، با وضو باشید ، نماز اول وقت بخوانید...
#شهیدکاظم_عاملو
📕 سه ماه رویایی
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ @jomalat_talaei_olama_shohada💛
#سیره_شهدا
تقوا در رانندگی شهید خرازی
می خواست بره فاو ماشين رو برداشت و رفت
ساعتی بعد ديدم پياده داره بر می گرده؛
گفتم چی شده ؟ چرا نرفتی؟
ماشينت كو؟ ‼️
گفت: "داشتم رانندگی می کردم كه اطلاعيهای از راديو پخش شد.
مثل اينكه مراجع فرمودند رعايت نكردن قوانين راهنمايی رانندگی حرامه. ❌❌
من هم يه دستم قطع شده و رانندگی كردنم خلاف قانونه. ❌
تا اطلاعيه رو شنيدم ماشين رو زدم كنار جاده،
برگشتم يه راننده پيدا كنم كه منو تا فاو ببره ...
منبع: سامانه سرداران عشق
@jomalat_talaei_olama_shohada
📌 #سیره_شهدا
بهشوخیبه یکیاز دوستانم گفتم:
مَن۲۲ساعت متوالیخوابیدهام..!!!
گفت:
بِدونغذا..؟؟
همینسخن را بهدوستدیگرم گفتم:
گفت:
بدوننماز..؟!
وَ اینگونهخدایهرکس را شِناختم..
#شهید_مصطفیچمران
#من_ماسک_میزنم
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
زیر زمین خانه اش را کرده بود حسینیه ، پنجشنبه آخر هر ماه روضه می گرفت.
از ۶ بعد از ظهر مراسم شروع می شد و خیلی از دوستان از ۴ می آمدند حسینیه ، ولی صیاد نمی گذاشت کسی دست به چیزی بزند.
پاچه های دست و پایش را بالا می زد و مثل یک خادم کار می کرد ، همه جا رو جارو می کرد و می شست.
مجلس که شروع می شد دیگر خودش را نشان نمی داد....
خط عاشقی ، ج1
"شهیدعلی صیاد شیرازی"
🌷یادش با ذکر #صلوات
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا 🌷
♻️اگر میخواهید نذر کنید، فقط نذر کنید که گناه نکنید... ❌
مثلا نذر کنید ، یک روز گناه نمی کنم هدیه به آقا صاحب الزمان (ارواحنافداه) ازطرف خودم.
♻️یعنی از طرف خودتان عملی را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (ارواحنافداه) انجام میدهید که یکی از مجربترین کارها برای آقا است....
شهیدمدافع حرم مجید سلمانیان🌷
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ🌹
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا✨
وقتی بهش میگفتیم
چرا گمـنام ڪار میڪنی ..!
میگفت: ای بابا،
همیشه ڪاری ڪن
ڪه اگه خدا تو رو دید
خوشش بیاد نه مـردم (:
#شهیدابراهیمهادے🌱
#ما_ملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا✨
وقتی بهش میگفتیم
چرا گمـنام ڪار میڪنی ..!
میگفت: ای بابا،
همیشه ڪاری ڪن
ڪه اگه خدا تو رو دید
خوشش بیاد نه مـردم (:
#شهیدابراهیمهادے🌱
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
✨﷽✨
#سیره_شهدا 🌿
🔎از همسر شهید همت پرسیدند:
چرا چشمهای حاج ابراهیم آنقدر زیبا بود؟
گفته بودند به دو علت:
اول هیچ وقت نگاه ابراهیم من به حرام باز نشد.
دوم هر موقع نیمه های شب بیدار میشدم میدیدم اون چشمها در خونه خدا چه اشکی دارند میریزند.🥺
#شهید_محمدابراهیم_همت
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
🔰 #سیره_شهدا | #سبڪ_زندگے
🔅 نور حـــــلال...
➖ وقتے میخواستـــــ درس بخواند، از پایگاه خارج مےشد و در سرماے راهرو مےنشستـــــ . چراغهاے راهرو در شبـــــ روشن بود.
🔻مےگفتـــــ : «این درس را براے خودم میخوانم. درستـــــ نیستـــــ از نورے ڪه هزینه آن از طریق بیتـــــ المال پرداختـــــ مےشود، استفاده ڪنم.»
📍شهید مدافع حریم اهلبیتـــــ ، محمدهادے ذوالفقارے
ღ꧁ღ╭⊱ꕥ َاَللّهمَّ ؏َجَّل لِوَلیَّک اَلفَرَجꕥ⊱╮ღ꧂ღ
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
❣️#عاشقانه_های_شهداء
💢 کت و شلوار دامادیاش را خیلی دوست داشت. تمیز و نو در کمد نگه داشته بود. به بچههای سپاه میگفت: «برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیهی من برای شماست.»
🔹کت و شلوار دامادی محمد حسن، وقف بچههای سپاه شده بود و دست به دست میچرخید.
❤️ هر کدام از دوستانش که میخواستند داماد شوند،
برای مراسم دامادیشان، همان کت و شلوار را میپوشیدند. جالبتر آن که، هر کسی هم آن کت و شلوار را میپوشید؛ به شهادت میرسید!
🌷 به روایت: فاطمه فخار همسر شهید محمدحسن فایده
📚 منبع: 365 خاطره برای 365 روز، ص 73
📎 #سیره_شهدا
📎
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
🍁شهید مهدی زین الدین🍁
در تدارکات لشکر، یکی دو شب، میدیدم ظرفهای شام را یکی شسته.💦 نمیدانستیم کار کیه. یک شب؛ مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود.✨
گفت: من روزها نمیرسم کمکتون کنم کلی ظرف های شبها مال من.✨💫
🌹شادی روح شهید صلوات 🌹
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
🍁شهید مهدی زین الدین🍁
در تدارکات لشکر، یکی دو شب، میدیدم ظرفهای شام را یکی شسته.💦 نمیدانستیم کار کیه. یک شب؛ مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود.✨
گفت: من روزها نمیرسم کمکتون کنم کلی ظرف های شبها مال من.✨💫
🌹شادی روح شهید صلوات 🌹
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_عباس_بابایی🌷
🌱در دوران حکومت شاه، یک روز بعد از ظهر در حالیکه مست و لایعقل به طرف خانه میرفتم، ناگهان بابایی را که در آن زمان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود مقابل خودم دیدم.
پیش خودم گفتم: کارم تمام است! وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من کرد، ولی حرفی نزد.
فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی کنم، اما شهید کلام مرا قطع کرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع به کاری که کردهای حرفی نزن! اگر حقیقتاً از کرده خود پشیمان هستی با خداوند عهد کن عملت را اصلاح کنی.
خدا میداند از پیش او که آمدم احساس میکردم از نو متولد شدم...
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
@jomalat_talaei_olama_shohada
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_محمد_جعفر_نصر_اصفهانی🌷
🌱دو سه ماهی میشد که وارد دانشکده شده بود. تعدادی از دانشجویان را گلچین کرد. یک گروه تشکیل دادند که هدفشان، ترویج مسائل اعتقادی و اخلاقی در دانشکده بود، با شیوهی کاری متفاوت.
همهی اعضای گروه را توجیه کرد، اخلاق و رفتار پسندیده در راس کارهایشان بود.اول با دیگران طرح رفاقت و دوستی می ریختند، بعد هم آنها را دعوت به رعایت مسائل شرعی میکردند.
وضع دانشکده بهتر شد، خیلی از افراد گروه هم شهید شدند.🕊⚘️
#بی_تفاوت_نباشیم