دلتنگي ؛
واژه اي بي معناست
وقتي تو
در لحظه هايم نفس مي كشي
و از دور
به من نزديكي
هيچ كس مثل من
تو را
با خود ندارد....
#جملات_زیبا 💞💞💞💞
بعضے دردها تو زندگے هست کہ
با هیچ دارویے درمان نمےشہ!🌴💙🌴
فقط با بودن آدمہایے تسکین پیدا مےکنہ کہ
مثل قرص آرامبخش مےمونن.
آدمایے کہ تو صداشون و تو حرفاشون
یہ نیروے خدادادے هست کہ
بہت آرامش مےده.🌴💢🌴
فقط کافیہ چند کلمہ اے باهاشون صحبت کنے تا دردهات رو فراموش کنے.
آدمایے کہ کنارشون زمان بےمعنا مےشہ و
زندگے یہ طعم دیگہ مےگیره.
🌴💎🌴
اگہ یہ روزے تو زندگیتون کسے بود کہ🌸🍃
کنارش آرامش داشتید، بدونید اون قرص آرامبخش شماست.
کسے کہ دیگہ تو زندگیتون تکرار نمےشہ...
حالا زندگیت رو خوب نگاه کن و ببین
قرص آرامبخش دارے؟🌸🍃
امیدوارم همه یکی داشته باشید
💞💞💞💞
🌴💎🌴لطفا زندگی را زندگی کنید
جوانی ڪُنیــد ؛
جلویِ آینه با خودتان حرف بزنید ،
بلند بخندید و بِچَـرخید...!
خودتان را بغل ڪنید!
به دَرَڪ ڪه چه فڪری راجع به تو میڪنند!
فڪرِ آنها تو را خوشبخت نمیڪند ؛
یڪ لحظه تصور ڪنید پیر و تنها و بیمارید، ڪه حتمأ این لحظه را خواهید داشت
آن لحظه تنها آرزویِتان یڪ روز از همین
روزهایِ جوانیِ شماست ڪه بیهوده
برایَش غُصه میخورید و بی هدف
شب را صبح و صبحتان را شب میڪنید.
این لحظه ها هیچ جوره بر نمیگردند،
خودت، به خودت #خوشبختی را هدیه ڪن،
خودت هیچوقت خودت را تَـرڪ نمیڪند.
💞💞💞💞
من بیشتر از همه باهات قهر میکنم
وخیلی هم از دستت ناراحت میشم ولی خیلی دوستت دارم با دنیا عوضت نمیکنم
💞💞💞💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مهدیا
همه آبادنشینان زخرابی ترسند,
من خرابت شدم ودم به دم آبادترم؛
*اللهم عجل الولیک الفرج*
🌴🥀🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفته بودم که من از فاصله ها بیزارم
فصل سرما زد و هر ثانیه ها بیدارم
رفتی و مانده ام اینجا بی هوایت چه کنم
کاش میشد بگویم چقدر منتظر دیدارم
#سید_ابوالفضل_حسینی(کویر)
🌴🕯🌴
هیچ کاری
بی معنی تر از این نیست
که بخواهی
برای کسی که برایش مهم نیستی ،
از خودت بگویی ...
#فریباوفی
🌴✅🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ز کدام ره رسیدی
ز کدام در گذشتی
که ندیده دیده
ناگه به درونِ دل فتادی !؟؟
#هوشنگ_ابتهاج
🌴🥀🌴
✨تلنگر
عزتدستخداست .....
وبدانیداگرگمنامترینهمباشید؛
ولےنیتشمایار؎مردمباشد
مےبینیدخداوندچقدرباعزت ،
وعظمتشمارادرآغوشمےگیرد((:
شھیدحاجقاسمسلیمانی✨❤️
همیشه میشه تموم کرد!
فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه
دوباره شروع کرد...
مواظب همدیگه باشیم !
از یه جایی بــه بعد، دیگه بزرگ نمیشیم؛
پیر میشیم از یه جایی بــه بعد
دیگه خسته نمیشیم؛ می بریم !
از یه جایی بــه بعد ...
دیـگه تکراری نیستیم؛ زیادی هستیم!
قدر همدیگه رو بدونیم(:🍂
#روانشناسی📕
❥
شاید وقتی حالم بد بود هیچی و هیچکس حالمو خوب نکرد، اما یادم موند کیا تلاش کردن لبخند رو لبم بیاد، پس وقتی یک نفر حالش بده با اطمینان نگید با دلداری من حالش خوب نمیشه، تو بدترین حال وقتی آدم بفهمه حالش برای یک نفر هم مهمه شاید اون لحظه به روی خودش نیاره اما همیشه یادش میمونه و براش ارزشمنده.
💞💞💞💞
جــــــملات فوق العاده زیبـــــــــا🏵️
https://harfeto.timefriend.net/16736921140518 حرفی... سخنی... انتقادی... پیشنهادی... در راستای ارتق
تشکر 🌹
چشم حتما مناسبتی (شهادت)،(ولادت)نباشه سعی خودمون و میکنیم نزاریم☺️
ممنونم ازتون 🌹
-خیر حقوقی نداریم واسطه بشید مدیر دست به کار شه حقوق بده بهمون😂
#شوخی
-زنان و مردان مستقل✅
چرخ گردون چه بخندد چه
نخندد تو بخند
مشکلی گرسر راه تو
ببندد تو بخند
غصهها فانی وباقی
همه زنجیر بهم
گردلت از ستم و غصه
برنجد توبخند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما تا اخر ببین👌
جــــــملات فوق العاده زیبـــــــــا🏵️
https://harfeto.timefriend.net/16736921140518 حرفی... سخنی... انتقادی... پیشنهادی... در راستای ارتق
ممنونم 🌸🌹
چشم حتما ان شاءالله موفق باشید
این روزا به آدمی نیاز دارم
که هر چقدم سرش غُر بزنم
ناراحت نشه
💞💞💞💞
🔘 داستان کوتاه
مادر دختری چوپان بود. روزها دختر کوچولویش را به پشتش میبست و به دنبال گوسفندها به دشت وکوه میرفت. یک روز گرگ به گوسفندان حمله میکند و یکی از بره ها را با خود میبرد!
چوپان، دختر کوچکش را از پشتش باز میکند و روی سنگی میگذارد و با چوبدستی دنبال گرگ میدود. از کوه بالا میرود تا در کوه گم میشود.
دیگر مادر چوپان را کسی نمیبیند. دختر کوچک را چوپانهای دیگری پیدا میکنند، دخترک بزرگ میشود، در کوه و دشت به دنبال مادر میگردد، تا اثری از او پیدا کند.
روی زمین گلهای ریز و زردی را میبیند که از جای پاهای مادر روییده، آنها را
میچیند و بو میکند.
گلها بوی مادرش را میدهند، دلش را به بوی مادر خوش میکند...
آنها را میچیند و خشک میکند و به بازار میبرد و به عطارها میفروشد.
عطارها آنها را به بیماران میدهند، بیماران میخورند و خوب میشوند.
روزی عطاری از او
میپرسد:
"دختر جان اسم این گلها چیست؟"
دختر بدون اینکه فکر کند میگوید:
"گل بو مادران" ❤️
#هوشنگ_مرادی_کرمانی
💞💞💞💞