فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸الهـی
✨تو این
🌸شب زیبـا
✨هیـچ قـلبى
🌸گرفته نباشه
✨وهرچى خوبیه
🌸خداست براى همه
✨خـوبان رقم بخوره
🌸آرامـــــش مهمـــــون
✨همیشــــگى دلاتـــــون
🌸امشب بهترینها را براتون آرزو دارم
💫شبتون گـرم از نـگاه خـــدا💫
🌸🌸🌸🌸🌸
عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید.
کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ی گندیدۀ آهو بودند.
جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی به آنها خیره شده بود.
کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی بخاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟
اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند حال و روزش را ببین آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت:
عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد.
از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن.
زندگی ما انسانها هم باید مثل عقاب باشد، مهم نیست چقدر زنده ایم مهم این است به بهترین
شکل #انسانی زندگی کنیم .
با خدا جور باش و تا دنیا دنیاست بی نظیر زندگی کن
🕊داستانى كه در زمان حكومت حضرت على (ع) اتفاق افتاده است، زيبا و عبرت آموز
سه برادر نزد امام علی علیه السلام آمدند و گفتند: میخواهیم این مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنی.
امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم.
یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از زمین پدر اینها کرد، پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد،
و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد.
امام علی علیه السلام فرمودند: بر تو حد را اجرا میکنم.
آن مرد گفت: سه روز به من مهلت دهید. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی بجا گذاشته
پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه میشود، و به این ترتیب برادرم هم بعد از من تباه خواهد شد.
امیرالمومنین (ع) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را میکند؟
مرد به مردم نگاه کرد و گفت: این مرد.
امیرالمومنین (ع) فرمودند: ای اباذر! آیا این مرد را ضمانت میکنی؟
ابوذر عرض کرد: بله. امیرالمومنین
فرمود: تو او را نمیشناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا میکنم!
ابوذر عرض کرد: من ضمانتش میکنم یا امیرالمومنین.
آن مرد رفت . و زمان به سرعت سپری شد. روز اول و دوم و سوم ...
و همه مردم نگران اباذر بودند که بر او حد اجرا نشود...
اندکی قبل از اذان مغرب آن مرد آمد.
و در حالیکه خیلی خسته بود،
مقابل امیرالمومنین قرار گرفت و عرض کرد:
گنج را به برادرم دادم و اکنون تحت فرمان شما هستم تا بر من حد را جاری کنی.
امام علی (ع) فرمودند:
🕊چه چیزی باعث شد برگردی درحالیکه میتوانستی فرار کنی؟
آن مرد گفت: ترسیدم که بگویند "وفای به عهد" از بین مردم رفت...
🕊امیرالمونین از اباذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟
ابوذر گفت: ترسیدم که بگویند "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم رفت...
اولاد مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از او گذشتیم...
🕊امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چرا؟
گفتند: میترسیم که بگویند "بخشش و گذشت" از بین مردم رفت...
ماه آشتی_۲۰۲۳_۰۳_۳۰_۰۹_۳۸_۳۸_۸۳۲.mp3
9.79M
ماه ماه آشتی
تو همیشه با حسین هوامو داشتی
حاج حسین خلجی
@jomlatzibaa
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختری که با یک کلمه در برنامه محفلِ شبکه سه، همه را به گریه انداخت..💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نیایش شبانه
الو سلام ببخشید منزل خداست ؟
منم همون مزاحمی که اتفاقا آشناست
هزار بار دلم گرفته این شماره رو
ولی چرا هنوز پشت خط در انتظار یک صداست
شما که گفتی واجبه جواب سلام هر کسی
چی شد به ما رسید باز حساب بنده ها جداست
اجازه میدی که برات یکم درد و دل کنم
آخه شنیدم که فقط اسم تو مرهم و شفاست
حتی اگه چیزی نگی کلی دلم سبک میشه
چون می دونه که می شنوی
وقتی تو این حال و هواست
الو دوباره قطع و وصل سیم ها شروع شده
خرابی از دل منه یا شاید از این سیم هاست
الو منو ببخش اگه بازم مزاحمت شدم
شبتون در پناه خداوند مهربان