#تفکر
اگر در زندگی به درب بزرگی رسیدی که قفل بر آن بود ، نترس و نا امید نشو ...!
چون اگر قراربود باز نشود ، به جای آن دیوار میگذاشتند ...!
#تفکر
اگر در زندگی به درب بزرگی رسیدی که قفل بر آن بود ، نترس و نا امید نشو ...!
چون اگر قراربود باز نشود ، به جای آن دیوار میگذاشتند ...!
🌴💎🌹💎🌴
#تفکر
اگر در زندگی به درب بزرگی رسیدی که قفل بر آن بود ، نترس و نا امید نشو ...!
چون اگر قراربود باز نشود ، به جای آن دیوار میگذاشتند ...!
#تلنگر #تفکر
فوق العادهست این متن 👌🏻
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش
می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز
می کنی تا برای
خوشبختی خودت دعا کنی👌🏻
°| #تفکــــــــــر...
…چـه سـاده ميـگـذرنـد سـاعـت هـاي
" عـمـرمـان "
… و مـا چـه سـاده ميـگـذريـم از ايـن
" سـاعـت هـا"
{{وَالـعَصـر اِنَّ الانـسـانَ لـفـي خُـسر. }}
…کـولـہ بارت را بــبنـد
شايـد ايــن چنـد سحر فرصت آخــــر بـاشد
…کـہ بـہ مقصد بـرسيـم و بشناسيـم
"خـــــــــدا "را،
…و بـفهــميـم کـہ
يک عمر چـہ غــــافــل بـوديـم…
°| #استغفر_الله_رّبے_وَ_اتُوبُ_إلَيـــه
#داستانک
#تفکر
چشمه باش ...
استاد شاگردانش را به یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود .بعد از یک پیاده روی طولانی همه خسته و تشنه در کنار چشمه ای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند .
استاد به هریک از آنها لیوان آبی داد وار آنها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند .شاگردان هم همین کار را کردند ولی هیچ یک نتوانستند اب را بنوشند چون خیلی شور بود .
بعد استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت واز آنها خواست از آب چشمه بنوشندو همه از آب گوارای چشمه نوشیدند .
استاد پرسد :«ایا آب چشمه شور بود؟»وهمه گفتند:«نه ...آب بسیار خوش طعمی بود». استاد گفت :«رنج هایی که برای شما در این دنیا در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است نه بیشتر ونه کمتر ...این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنج ها را در خود حل کنید . پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج ها فائق آیید».
🌿@jomlatzibaa🌿