🌹
مادرش الزایمر داشت...
بهش گفت مادر یه بیماری داری ,باید بخاطر همین ببرمت آسایشگاه سالمندان ...
مادر گفت :چه بیماریی؟
گفت:آلزایمر...
گفت :چی هست...
گفت :یعنی همه چیو فراموش میکنی...
گفت مثل اینکه خودتم همین بیماریو داری
گفت: چطور..؟؟
گفت : انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم، چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی،قامت خم کردم تا قد راست کنی..
پسر رفت توی فکر...
برگشت به مادرش گفت : مادر منو ببخش...
گفت : برای چی؟
گفت : به خاطر کاری که میخواستم بکنم...
مادر گفت:
من که چیزی یادم نمیاد!!!
⭐️ تقدیم به همه مادران
#شعر_کودک_محاوره
مادر دارم مهربون
مهربون و همزبون
وقتی میخونه نماز
موقعِ راز و نیاز؛
میخوام که پروانه شم🦋
پَر بزنم به دورش
پَر بزنم بشینم
روی گلِ چادُرش🌸
منم کنارش باشم
منم بخونم دعا
منم مثه مادرم
حرف بزنم با خدا🤲:
بگم که شکرت خدا
که آفریدی منو
همینکه بِم جون دادی
نعمت مادر دادی
ازت میخوام خدا جون🙏
همیشه خندان باشه
همیشه شاد و خرّم
مثلِ بهاران باشه🌹🌱
تومشکلات وسختییم
دعاش همیشه بامنه
همه اینو خوب میدونیم
بهشت زیرپای مادره
#سپیده_اسدی
#مهربان
✾࿐༅🍃@jomlatzibaa🍃༅࿐✾ 🖋📖
🥀💓 🥀💓