بی شک خدا با تو خدای بهتری می شد
نازل به شعرم آیه های بهتری می شد
ای کاش در نقشه " شمال"م چشم سبزت بود
تا قسمتم جغرافیای بهتری می شد
دیروز اگر بر این جزیره راه می رفتی
از خاک ، سهمم ردّپای بهتری می شد
دستم به عکست میرسید اما به دستت نه!
در حقّ من باید دعای بهتری می شد!
با آن نوازش ها اگر معمار من بودی
ویرانه ام اکنون بنای بهتری می شد
در گوش این قرن پر از فریاد می پیچید
وقتی سکوت ما صدای بهتری می شد
جای سیاست پیشگان بر صندلی ها نیست
بی شک جهان با عشق جای بهتری می شد
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@jomlatzibaa
قلبم همیشه چیزی در اين هزاره کم داشت
عشق بدون مرزی در پنج قاره کم داشت
آن روح مهربان را، برگی از آسمان را
پرونده های سردو خشک اداره ، کم داشت
به به! چه ها نکردی با این صدا و سیما!
دور از تو خانه ی من یک ماهواره کم داشت
عطری دگر گرفته صبحانه های شاعر
این سفره بی حضورت چای بهاره کم داشت
با بوسه شانه ام را غرق مدال کردی
سرباز عاشق تو عمری ستاره کم داشت
بی تو مگر چه بودم در جمع پوچ اعداد:
صفری که در کنار قلبش شماره کم داشت ؛
آن کودکی که هی دست در جیب عشق کرد و
برداشت سهم خود را اما دوباره کم داشت!
با خنده ی تو کَندم سنگ مزار خود را!
این مُرده، آه گویا تنها اشاره کم داشت!
#محمد_علی_نیکومنش
@jomlatzibaa