یارِ من، وه! که مرا یار نداند هرگز
قدرِ یارانِ وفادار نداند هرگز
خوش طبیبیست مسیحا دَم و جانبخشْ ولی
چارهی عاشق و بیمار نداند هرگز
دردمندی، که چو من تلخیِ هجران نچشید
لذتِ شربتِ دیدار نداند هرگز
ما کجا قدرِ تو دانیم؟ که یک موی تو را
هیچکس قیمت و مقدار نداند هرگز
دردِ خود با تو چه گویم؟ که دلِ نازک تو
حالِ دلهای گرفتار نداند هرگز
از هلالی مطلب هوش، که آن مستِ خراب
شیوه ی مردمِ هُشیار نداند هرگز
#هلالی_جغتایی
@jomlatzibaa