🦋✨
قاصدڪ گریہ مڪن ، بر دل دیوانہ ے ما
مصلحت نیست چنین حال ، بہ ویرانہ ما
ساقے ما نہ چنانست ڪہ مے پندارے
جرعہ اے عشق ڪًفاف است بہ پیمانہ ے ما
قاصدڪ گو بہ سفر ڪردہ ڪہ از دورے او
جام تلخست مرا ، محرم میخانہ ے ما
روزگاریست ڪہ از دورے او میسوزیم
چڪنم نامہ برے نیست بہ پروانہ ے ما
قاصدڪ گو قدمے رنجہ نمااید بہ ثواب
تا منّور شود افاقِ .. سیہ خانہ ے ما
دردلم نیست بہ جز عشق تو .وُ خاطر تو
چہ ثمر است بہ جز عشق ، بہ ڪاشانہ ے ما
قاصدڪ گو ڪہ خیالت همہ شب همرہ ماست
از غم توست همہ نعرہ ے مستانہ ے ما
@jomlatzibaa
داستان کوتاه
حکایت این داستان بر میگرده به دهه ۱۳۳۰ زمانی که بچههای دبستان اکبریه تبریز توی زنگ تفریح از بوفهی مدرسه و از فراش مهربون مدرسه پشمک میخریدن.
عبدالله علیزاده معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز بود که اصالتا از روستاهای نزدیک ارس که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار و با ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار میکرد.
اما حاج عبدالله قصهی ما به بچههای مدرسه علاقه وافری داشت، چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین رو دیده بود.
بچهها توی زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک میخریدن و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی میگرفت.
اما حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی میداد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت.
رفته رفته بچهها از مهربونی حاج عبدالله سوءاستفاده کردند و اصلا پول نمیدادند، و برخلاف تصور حاج عبدالله، علیرغم درآمد ناچیز فراشی به هیچکس نه نمیگفت.
تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچههای پشمک به دست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا از این قضیه باخبر شد و سر همه کلاسها حاضر شد و با صحبتهای دلسوزانهاش همه رو توجیه کرد با این وجود هنوز اندکی از بچهها شیطنت میکردند و پشمک مفتکی از حاج عبدالله میگرفتند.
این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خردادماه ۱۳۴۱ حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت.
حاج عبدالله با اینکه توی تبریز غریب بود اما یکی از باشکوهترین تشییع جنازهها رو داشت.
انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه میکردند حاج عبدالله، بابای مهربون مدرسه رو تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند.
@jomlatzibaa💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🍃
الــهی"دردهایی" هست كه با هیچ گوشی نمیتوان گفت و "گفتنیهایی" هست كه هیچ قلبی محرم آن نیست
الــهی"قدم های گمشدهای" دارم كه تنها هدایتگرش تویی و "افكار آشفتهای "دارم، كه تنها سامان دهندهاش تویی
الــهی مرا تو دعا كن , دعای مرا تو دعا كن
التماس دعا
شبتون بخیر
@jomlatzibaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال جملات فوق العادہ زیبا
تاساعت٥ صبح
تعطیل میباشد
@jomlatzibaa
#شروع فعالیت کانال جملات فوق العاده زیبا
@jomlatzibaa
14.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلاوت_قرآن
#عبدالباسط_محمد_عبدالصمد
تلاوت زیبای استاد عبدالباسط
#سوره آل عمران
إِذۡ قَالَتِ ٱمۡرَأَتُ عِمۡرَ ٰنَ رَبِّ إِنِّی نَذَرۡتُ لَكَ مَا فِی بَطۡنِی مُحَرَّرࣰا فَتَقَبَّلۡ مِنِّیۤۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ(۳۵) فَلَمَّا وَضَعَتۡهَا قَالَتۡ رَبِّ إِنِّی وَضَعۡتُهَاۤ أُنثَىٰ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا وَضَعَتۡ وَلَیۡسَ ٱلذَّكَرُ كَٱلۡأُنثَىٰۖ وَإِنِّی سَمَّیۡتُهَا مَرۡیَمَ وَإِنِّیۤ أُعِیذُهَا بِكَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ ٱلشَّیۡطَـٰنِ ٱلرَّجِیمِ(۳۶) فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنࣲ وَأَنۢبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنࣰا وَكَفَّلَهَا زَكَرِیَّاۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَیۡهَا زَكَرِیَّا ٱلۡمِحۡرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزۡقࣰاۖ قَالَ یَـٰمَرۡیَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَـٰذَاۖ قَالَتۡ هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ إِنَّ ٱللَّهَ یَرۡزُقُ مَن یَشَاۤءُ بِغَیۡرِ حِسَابٍ(۳۷)
آیات ۳۵ تا ۳۷ سوره آل عمران
@jomlatzibaa