برای دیدن تو اگر رودخانه بودم، برمی گشتم اگر کوه بودم، می دویدم اگر باد بودم، می ایستادم اما انسانم و بارها برای دیدنت برگشته دویده ایستاده ام.... #حسن_آذری #کافه_تنهایی 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸

『♥️』 وقتی می‌گویی نرو از آنگاه که می‌گویی بیا بیشتر دوستت دارم... نمیدانم و هرگز هم نخواهم فهمید نرو از بیا چرا اینگونه محزون تر است؟! #حسن_آذری ﹝@Jomlax ﹞

•برایِ تو مشخص نیستند نه جای زخم هایت نه آنان که زخمت زده اند به برکه‌ها می‌مانی عزیزم و هر سنگ که زخمی ات می‌کند در تو آرام می‌شود.. زخم‌ها زیباترت کرده اند چون برکه‌ها، که با سنگ‌های خوابیده در بسترشان زیباترند🤍 #حسن_آذری ﹝@Jomlax ﹞

‌ بغل کن مرا، چنان تنگ که هیچ‌کس نفهمد؛ زخم، روی تن من بود یا تو... #حسن_آذری ﹝@Jomlax ﹞

بغل کن مرا... چنان تنگ که هیچکس نفهمد زخم...روی تن من بود... یا تو... #حسن_آذری ﹝@Jomlax ﹞

و اگر چشم نداشتیم چگونه میتوانستیم خودمان را به ندیدن بزنیم...؟ #حسن_آذری ﹝@Jomlax ﹞

وقتی می رسم به تو می خواهم اندوهم را پنهان کنم اما مگر می توانم نه، هرگز نمی توانم مثل مردی که اشک دارد اما آستین ندارد... #حسن_اذرى ﹝@Jomlax ﹞

زخم‌ها زیباترت کرده‌اند چون برکه‌ها، که با سنگ‌هایِ خوابیده در بسترشان زیباترند.🌱 #حسن_آذری ﹝@Jomlax ﹞

وقتی ... می رسم به تو... می خواهم اندوهم را... پنهان کنم اما مگر می توانم ؟! نه، هرگز نمی توانم مثل مردی ... که اشک دارد اما آستین ندارد... #حسن_اذرى 🌺🍃჻ᭂ࿐ ﹝@Jomlax ﹞

بغل کن مرا... چنان تنگ که هیچکس نفهمد زخم...روی تن من بود... یا تو... #حسن_آذری ﹝ @Jomlax ﹞