ماندهام چگونه تو را فراموش کنم...!
اگر تو را فراموش کنم،
باید سالهایی را نیز که با تو بودهام
فراموش کنم...
دریا را فراموش کنم...
و کافههای غروب را...
باران را...
اسبها و جادهها را...
باید دنیا را...
زندگی را...
و خودم را نیز فراموش کنم...
تو با همهچیز من آمیختهای :)
#رسول_یونان
﹝@Jomlax ﹞
میگذرند؛
زودتر از آنچه فکر کنی میگذرند. عشقها، اضطرابها، هیجانها باد و بارانهایِ یک تابستانند ..
#رسول_یونان
🌺🍃჻ᭂ࿐
﹝@Jomlax ﹞
ماندهام چگونه تو را فراموشکنم
اگر تو را فراموش کنم
باید سال هایی را نیز
که با تو بودهام فراموش کنم
دریا را فراموش کنم
و کافه های غروب را،
باران را، اسبها و جادهها را،
باید دنیا را، زندگی را...
و خودم را نیز فراموش کنم
تو با همه چیزِ من آمیختهای!
#رسول_یونان
﹝@Jomlax ﹞
دلم برای تو تنگ شده است
اما ...
نمی دانم چه کار کنم
مثل پرنده ای لالم
که می خواهد آواز بخواند
و نمی تواند ...
#رسول_یونان
❣🕊❣
﹝@Jomlax ﹞
ماندهام چگونه تو را فراموشکنم
اگر تو را فراموش کنم
باید سال هایی را نیز
که با تو بودهام فراموش کنم
دریا را فراموش کنم
و کافه های غروب را،
باران را، اسبها و جادهها را،
باید دنیا را، زندگی را...
و خودم را نیز فراموش کنم
تو با همه چیزِ من آمیختهای!
#رسول_یونان
﹝@Jomlax ﹞
روزها پُر و خالی میشوند
مثل فنجانهایِ چای
در کافههایِ بعد از ظهر...
اما...
هیچ اتفاقِ خاصی نمیافتد
اینکه مثلاً تو ناگهان،
در آن سوی میز نشسته باشی..!
#رسول_یونان
﹝@Jomlax ﹞
دیگر منتظر کسی نیستم
هر که آمد،
ستاره از رویاهایم دزدید
هر که آمد،
سفیدی از کبوترانم چید
هر که آمد،
لبخند از لب هایم برید
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی در این ایستگاه نشسته ام ...!
#رسول_یونان
﹝@Jomlax ﹞
کنار دریا
عاشق باشی
عاشق تر می شوی
و اگر دیوانه
دیوانه تر
این خاصیت دریاست
به همه چیز وسعتی از جنون
می بخشد
#رسول_یونان
﹝ @Jomlax ﹞
امیدها شبیه هم نیستند
دست یکی به آسمان چنگ می زند
دست یکی به انسان
دستهای انسان ها شبیه هم نیستند
یکی خاک را به باد می دهد
یکی عمر را
انسان ها شبیه هم عمر نمی کنند
یکی زندگانی می کند
یکی تحمل ...
#رسول_یونان
﹝ @Jomlax ﹞
روزها می گذرند
از میان شب ها
مثل انگشتان روشن تو
از لا به لای گیسوانت ...
#رسول_یونان
﹝ @Jomlax ﹞
آدمی بودن غم انگیز است
وقتی هوای آسمان...
به سرت بزند و...
بال نداشته...
باشی...
#رسول_یونان
﹝ @Jomlax ﹞
تو
بیبدیل بودی،
اما ما...فراوان و بیهوده و
تلخی قصه از اینجا آغاز میشد؛
از ما گذشتی،
مثل ماه از پنجرههای تاریک...
تو همه چیز ما بودی
و ما هیچ چیزِ تو نبودیم...
#رسول_یونان
﹝ @Jomlax ﹞