می بایستی در این زندگی، نزدیک او بوده باشم. هرگز نمی‌خواستم او را لمس کنم، فقط اشعه‌ی نامرئی ای که از تن ما خارج و به هم آمیخته می‌شد، کافی بود. در این دنیای پست یا عشق او را میخواستم یا عشق هیچ‌کس را‌... #صادق_هدایت 🆔 @jomlax❄️

در چشمهایم!!! غبار مرگ را دیده بودم ؛ دیده بودم ،؛ که باید بروم. #صادق_هدایت 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸

‌ او را نه تنها ! دوست داشتم بلکه، همه ذراتِ تنم او را میخواست... #صادق_هدایت 🌸🦋 @JomLax 🦋🌸

‌『♥️』 روزها، ماهها، سالها هزار بار دلم برای چیزهایی تنگ می شود که یا دست نیافتنی هستند یا مال من نیستند.. نمی شود گفت، می خندند آرزوهای من خنده دار است... #صادق_هدایت ﹝جُملِڪس﹞

『♥️』 باید رفت! و این لغت رفتن چقدر سخت است... #صادق_هدایت ﹝جُملِڪس﹞

‌『♥️』 در چشم هایش، در چشم‌های سیاهش شیب ابدی و تاریکی متراکمی را که جستجو می‌کردم پیدا کردم و در سیاهی مهیب افسونگر آن غوطه ور شدم.. #صادق_هدایت ﹝جُملِڪس﹞

‌『♥️』 خوش به حال باد! گونه هایت را لمس می کند و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد! کاش مرا باد می آفریدند تو را برگ درختی خلق می کردند؛ عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟! در هم می پیچند و عاشق تر می‌شوند. #صادق_هدایت ﹝@Jomlax ﹞

یک شب بخیر فقط یک شب بخیرِ ساده نیست... یک دنیا حرف است و عشق... و من دنیا دنیا عشقِ ناگفته دارم... برایِ تو... #صادق_هدایت ﹝@Jomlax ﹞

می بایستی در این زندگی، نزدیک او بوده باشم. هرگز نمی‌خواستم او را لمس کنم، فقط اشعه‌ی نامرئی ای که از تن ما خارج و به هم آمیخته می‌شد، کافی بود. در این دنیای پست یا عشق او را میخواستم یا عشق هیچ‌کس را‌... 📕بوف کور #صادق_هدایت ﹝@Jomlax ﹞

او را نه تنها !!! دوست داشتم بلکه، همه ذراتِ تنم او را میخواست... آزادی را... #صادق_هدایت ﹝@Jomlax ﹞

او را نه تنها "دوست داشتم" بلکه همه ذراتِ تنم او را میخواست... #صادق_هدایت #بوف_کور 🌺🍃჻ᭂ࿐ ﹝@Jomlax ﹞

دنیا به نظرم یک خانه ی خالی و غم انگیز آمد و در سینه ام اضطرابی دوران می زد، مثل اینکه حالا مجبور بودم با پای برهنه همه ی اتاق های این خانه را سرکشی کنم... 📔 بوف کور #صادق_هدایت ﹝@Jomlax ﹞