این صبحِ ساکت، از شبی دلگیر میآید
از خوابهای گنگِ بی تعبیر میآید
خواب کبوتربچه ای که از قفس هر بار،
لب تشنه بیرون میرود دل سیر میآید
لبخند من هر صبح، از در میزند بیرون
مثل خودت شبها به خانه دیر میآید
نوزاد ما عشق است و گر چه سالها مرده
از سینهی مادر ولیکن شیر میآید
بر سینهی من، گردن آویزیست شکل قلب
گاهی چقدر این دل به این زنجیر میآید!
دل دل نکن! فرصت برای عاشقی کردن
آنهم در این دُور و زمان کم گیر میآید!
#فرزانه_میرزاخانی
🌸🦋 @JomLax 🦋🌸