چشم به راهِ چیزای سادهای هستم.
بعضی "انتظارها" از بس که سادهان محقق نمیشن.
دست کم گرفته میشن...
#معین_دهاز
﹝@Jomlax ﹞
خیرهام به قاصدک!
این گیاهِ غریب
که پس از مرگ به راه میاُفتد...
#معین_دهاز
﹝@Jomlax ﹞
چیزی بگو
حرفی بزن از فردا...
اما نه آنقدر تلخ که دلم بلرزد...
و نه آنچنان زیبا که باورم نشود...
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
سالها بعدِ رفتنت
هربار که از پنجره به کوچه نگاه میکنم
برایم دست تکان میدهی
با چمدانی که همه چیز را بُرد
حتی همین کوچه را،
همین پنجره را،
چشم هایم را،
ادامهی این شعر را ..
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
هرگز
دوا نمیشود ...
این زخم های خوب...
تو از یاد نمی روی...
من نمیگذارم…
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
چیزی بگو
حرفی بزن از فردا...
اما نه آنقدر تلخ که دلم بلرزد...
و نه آنچنان زیبا که باورم نشود...
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
چه غم بار
وقتی نمی دانی...
گم شده ای یا گم کرده ای...
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
چیزی بگو
حرفی بزن از فردا...
اما نه آنقدر تلخ که دلم بلرزد...
و نه آنچنان زیبا که باورم نشود...
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
دستهایم را بگیر
شاید هنوز
نرفته باشی
شاید هنوز
نمرده باشم
.
#معين_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
هرگز
دوا نمیشود ...
این زخم های خوب...
تو از یاد نمی روی...
من نمیگذارم…
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
صدای تو
دشت لالهایست در گلدان
با من حرف بزن
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞
چیزی بگو
حرفی بزن از فردا...
اما نه آنقدر تلخ که دلم بلرزد...
و نه آنچنان زیبا که باورم نشود...
#معین_دهاز
﹝ @Jomlax ﹞