به رویدادى بزرگ محتاجم اتفاقى که بى‌خبر باشد کاش وقتى به خانه برگشتم، کفش‌هاى تو پشت در باشد.. #مژگان_عباسلو 💞‍🦋 @JomLax 🦋💞‍

『♥️』 ‌ می‌خواهمت اگرچه دلم با تو صاف نیست بین غریبه‌هاست که هیچ اختلاف نیست برگرد پیش از آن‌که از این دیرتر شود این درّه است بین من و تو ، شکاف نیست گنجشک کوچکی که تو سیمرغ خواستی در مشت توست ، آن‌ طرف کوه قاف نیست بگذار تا مقابل روی تو بگذرم جایی که در مقابله امکان لاف نیست تا چشم تو خلاف لبت حرف می‌زند حظی‌ست در سکوت که در اعتراف نیست برگرد مثل بارش باران به خانه‌ام باران که در لطافت طبعش خلاف نیست #مژگان_عباسلو ﹝جُملِڪس﹞

『♥️』 به رویدادى بزرگ محتاجم اتفاقى که بى‌خبر باشد کاش وقتى به خانه برگشتم، کفش‌هاى تو پشت در باشد.. #مژگان_عباسلو ﹝جُملِڪس﹞

‌『♥️』 شعر هم اگر نگویم مرا که هیچ گلی همنامم نیست و هیچ خیابانی به نامم چگونه به یاد خواهی آورد ؟ #مژگان_عباسلو ﹝جُملِڪس﹞

‌『♥️』 ‏خاطره آفتاب پاییز است می‌تابد اما گرم نمی‌کند... #مژگان_عباسلو ﹝@Jomlax ﹞

‌『♥️』 هر که در عشق سر از قله برآرد هنر است؛ همه تا دامنه‌ی کوه تحمل دارند... #مژگان_عباسلو ﹝@Jomlax ﹞

💭 کاش به زنی که عاشق است؛ می‌آموختند که چگونه انتقام بگیرد! غمگینم که عشق، این همه مهربان است... #مژگان_عباسلو ﹝@Jomlax ﹞

『♥️』 کاش به زنی که عاشق است؛ می‌آموختند که چگونه انتقام بگیرد! غمگینم که عشق، این همه مهربان است... #مژگان_عباسلو ﹝@Jomlax ﹞

شعر را دوست دارم که می‌تواند زمان را نگه دارد و تو را کنار من بی‌آنکه پیرت کنم و سنگینی کنم بر شانه‌ات گاهی به من فکر کن مثل دستی ناشناس در بریده ای از عکسی قدیمی #مژگان_عباسلو ﹝@Jomlax ﹞

‌ من ناگزیرم از دوست داشتن باد اگر بایستد مرده است... #مژگان_عباسلو ﹝@Jomlax ﹞

شعر را دوست دارم که می‌تواند زمان را نگه دارد و تو را کنار من بی‌آنکه پیرت کنم و سنگینی کنم بر شانه‌ات گاهی به من فکر کن مثل دستی ناشناس در بریده ای از عکسی قدیمی #مژگان_عباسلو ﹝@Jomlax ﹞

💭 کاش به زنی که عاشق است؛ می‌آموختند که چگونه انتقام بگیرد! غمگینم که عشق، این همه مهربان است... #مژگان_عباسلو ﹝@Jomlax ﹞