eitaa logo
کانال "جنون مجنون"
477 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
361 ویدیو
14 فایل
راوی و نویسندهٔ کتاب "جنون مجنون"، (اثر برتر کشور در زمینهٔ خاطرات خودنوشت دفاع مقدس در سال ۱۳۹۹) و نویسندهٔ کتاب «سروهای نیلوفری» ارتباط با مدیر: @jononemajnoon 🌷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
«وَ لاتُعَنِّنی بِطَلَبِ مالَمْ تُقَدِّرْ لی فیهِ رِزْقاً.»‌ پروردگارم...🍀 در جستجوی آن‌چه برایم مقدر نکرده‌ای، خسته‌ام مکن🪴 ╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حتی اگر به آخــــــر خط هم رسیده‌ای این‌جا برای عشق شروعی مجدد است ╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
🌱 🌷بسمه‌تعالی🌷 «یادمان نهر خین، یادمان فراموش شده!» به بهانهٔ شروع اردوهای راهیان نور بی‌شک زیباترین، جذاب‌ترین، تماشایی‌ترین، احساسی‌ترین، بکرترین، مجسم‌ترین و تأثیرگذارترین یادمان دفاع مقدس (به‌نظر نگارندهٔ حقیر)، یادمان فراموش شدهٔ نهر خین است. منطقهٔ استراتژیک (راهبردی) نهر خین از ابتدا تا انتهای دفاع مقدس زیر شدیدترین حملات و بمباران‌های دشمن بعثی قرار داشته است. این منطقه یکی از محورهای ورود دشمن به خاک کشور بوده و حتی یک روز از این هشت سال پرحادثه، روی سکوت و آرامش به خود ندیده است. گنبد مسجد ولی‌عصر(عج)، که در زیر آتشباری وحشیانهٔ دشمن هنوز پابرجاست، معجزهٔ نبرد هشت‌ساله در این منطقه است. خط بیست‌و‌پنج متری، وجود نهر مرزی خین، رودخانه اروند، دو تکه شدن اروند و ایجاد جزایر ام‌الرصاص، بوارین، ماهی(فیاضیه)، سهیل، قطعه، ام‌البابی، بلجانیه و...، از جذابیت‌های بصری این منطقه است. مشاهدهٔ ماهیگیران عراقی و نیروهای پاسگاه عراق در فاصلهٔ حدود بیست متر از جذابیت‌های دیگر این منطقه است. نزدیکی به شهر بصره و دیده شدن دیوارها، ساختمان‌هاو نور منطقهٔ ابوالخصیب و شهرهای بصره و خرمشهر نیز از دیدنی‌های دیگر این منطقه است. وجود پاسگاه ایران و عراق در نقطهٔ صفر مرزی، حضور زائر و دیدن میله‌های مرزی نیز بر این جذابیت‌ها می‌افزاید. وجود سکوهای روایتگری، سامانهٔ صوت ثابت حرفه‌ای و امکانات مورد نیاز راهیان نور مثل سرویس‌های بهداشتی، نمازخانه، محل صرف غذا و تنظیم منطقه اعم از طبیعی(آب، نیزار و...) و مصنوعی (کانال، سنگر، دژ، سیم‌خاردار، خورشیدی، تزئینات و...)، مناظر تأثیرگذار، تماشایی و منحصربه‌فردی را به‌وجود آورده که برای کسانی که تا به‌حال آنجا را ندیده‌اند، بسیار شگفت‌انگیز، مهیج و جذاب است. و کسانی‌که حتی چندین بار در این مکان استثنائی حضور یافته‌اند، شوق دیدار و حضور دوباره در این منطقه لذت‌بخش و جذاب است. و اما... اما یادمان بسیار زیبا، تأثیرگذار، معنوی و بکر نهر خین که عملیات‌های بسیار مهم و خاطره‌انگیز (پشتیبانی والفجر هشت، کربلای چهار و پنج) توسط یگان‌های خراسان در آن‌جا انجام شده است، مورد بی‌مهری و بی‌توجهی مسئولین راهیان نور خراسان واقع شده است. یادمانی که امروزه تمام رونق، جذابیت و حضورش را مدیون حضور فعال و مؤثر کاروان‌های راهیان نور تهران، قم، اصفهان، مازندران، خوزستان، گیلان، کرمان، بوشهر، بندرعباس و... است. این یادمان معظم که باید مایهٔ افتخار خراسانی‌ها و مشهدی‌ها باشد، به‌عنوان یک یادمان فرعی، اندر و بی‌اهمیت دیده شده و تمام ارگان‌ها، سازمان‌ها، تشکیلات، انجمن‌ها و تشکل‌های خراسانی، نسبت به راه‌اندازی، تجهیز، ارسال کمک، تأمین خادم، خودرو، غذا و...، برای این یادمان مهم که اکثر قریب به اتفاق زائرین راهیان نور و تقاضای حضور در این مکان را دارند، هیچ عِرق، انگیزه و تلاشی ندارند. حقیر در برابر ادعاهای مطرح شده در این مقاله، حجت شرعی دارم و در دنیا و فردای قیامت باید پاسخگوی تمام سطور، جملات و کلمات آن باشم، لذا تمام حرف‌هایم با سند، مدرک، دلیل و برهانِ کافی است و ده‌ها نفر را در صورت لزوم شاهد بر ادعاهای خود می‌گیرم. در مورد عدم حضور کاروان‌های خراسانی، اتلاف وقت در یادمان‌های دیگر و در طول مسیر اروند تا شلمچه و بالعکس، ادعای کمبود وقت برای آمدن به یادمان خین، بهانهٔ دوری مسیر و به شب خوردن، قرار دادن خودروی محور در ورودی نهر خین از جادهٔ شلمچه و عدم اجازه به اتوبوس‌های خراسانی برای ورود به منطقهٔ نهر خین و عدم تخصیص بودجه، نیرو، غذا، خودرو، امکانات، تجهیزات و امنیت این منطقه فوق راهبردی و مهم و...، مطالب بسیاری موجود است. البته مسئولین زیادی هم برای دیدن منطقه، عکس گرفتن، گزارش دادن، شعار دادن، قول دادن و عمل نکردن و...، هم به این مکان آمده‌اند و نه تنها هیچ باری از دوش این یادمان برنداشته‌اند که هیچ بلکه (با ادعاهای نزدیکی به مرز و ادعای تملیک و تملک زمین و بحث منطقهٔ آزاد و گردشگری شدن اراضی و کشاورزی و زه‌کشی و نبود پارکینگ مناسب و...،) مشکلی هم برای این یادمان ایجاد کرده‌اند. در هر حال امیدوارم قبل از این‌که دیر شود و این یادمان مهم و اساسی برای همیشه از تملک خراسانی‌ها بدر آید و به شهرهای دیگر سپرده شود (به‌طوری‌که برای ورود به این منطقه و روایت عملیات‌های یگان‌های خراسان، محتاج اجازه باشیم)، طرحی نو دراندازیم و یادمان خین را دریابیم. جمعه ۱۴٠۲/۱٠/۲۲ جنون مجنون ╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 🌷بسم‌الله🌷 ساغــــــر زده‌ام ز جام باقر بشکفته لــبم به نام بـــــاقر چشم همه روشن از جمالش آمد به جهــــان امام بــــاقر 🔸میلاد شکافندهٔ دانش نبوی و وارث علم علوی حضرت امام محمدباقر(علیه‌السلام) خجسته باد. ╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
کارگاه توانمندسازی راویان فتح رضوی جمعه ۱۴٠۲/۱٠/۲۲ مشهد، مجتمع دانشجویی امام‌رضا(ع) ╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تصویر دسته‌جمعی ویژه حدود ۱۲۰ نفر در یک قاب چهارشنبه ۱۴٠۲/۱٠/۲٠ ╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
تشکل‌های دفاع مقدس یک‌شنبه ۱۴٠۲/۱٠/۲۴ ╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
هدایت شده از کانال "جنون مجنون"
🌷بسم‌رب‌الشهداء🌷 ادامهٔ کربلای‌ ۵ چند شب بعد از عملیات کربلای پنج، قرار بود عملیاتی تو منطقه شلمچه در ادامه کربلای پنج انجام بدیم. ساعت حدود ٩ صبح، ده دوازده نفر تخریب‌چی به همراه فرمانده تخریب و یک نفر راه‌بلد اطلاعاتی، سوار تویوتا شدیم و رفتیم خط مقدم تا محل عملیات رو توی روز و روشنایی هوا شناسایی کنیم. هرچی به خط نزدیک‌تر می شدیم، صدای انفجار و شلیک و توپ و خمپاره و دود و گرد و خاک و سروصدا و بوی باروت و آتیش و.... بیشتر می‌شد. یک هیجان آمیخته با ترس داشتیم از نتیجه عملیات. با توجه به اینکه منطقه عملیاتی کفی بود یعنی یک دشت صف و در تیررس کامل دشمنی که به‌خاطر شکست در کربلای ۵ آماده و زخم خورده بود و.... وقتی به خاکریز خط مقدم رسیدیم، اینقدر آتش سنگین بود و نقطه‌به‌نقطه می‌زدند که تویوتا اگه می‌ایستاد خمپاره می‌خورد روش، لذا همونطور که تویوتا حرکت می‌کرد یکی‌یکی پریدیم پایین و تویوتا به‌سرعت از خاکریز دور شد. پشت خاکریز مستقر شدیم. عراق پاتک سنگینی رو شروع کرده بود. بچه‌هایی که پشت خاکریز بودن، برای ما دست تکون می‌دادن. خوشحال بودن که بچه‌های تخریب اومدن خط مقدم و می‌خوان اینجارو شناسایی کنن برای عملیات امشب. یه دویست متری در امتداد خاکریز دویدیم تا نقطه عملیات هر گروه رو برای معبر زدن عملیاتی که شب می‌خواستیم انجام بدیم، شناسایی و ثبت کنیم. رزمنده‌ها مردانه و سرسختانه مقاومت می‌کردن و تیراندازی و آتش روی دشمن و تانکاشون داشتن. وقتی به نقطه مورد نظر رسیدیم، از خاکریز بالا رفتیم. آتیش بسیار سنگین بود. به سختی منطقه رو نگاه می‌کردیم. هر لحظه احتمال خوردن تیر و ترکش داشتیم. باید منطقه رو رصد می‌کردیم برای عملیات. چشم‌مون که به دشت صاف روبروی خاکریز بین خودی و دشمن افتاد و میدون مین‌شون رو دیدیم، با هم می‌گفتیم خدایا امشب فقط خودت به دادمون برس. چطوری می‌تونیم از بین این همه مین با نیروهای فراوان گردان که پشت سرمون میان، معبر بزنیم و عبور کنیم و به‌سمت خاکریز دشمن بریم و با اونا درگیر بشیم و خاکریزشونو فتح کنیم. به هر سختی منطقه رو نگاه کردیم و از خاکریز اومدیم پایین. بوی باروت و گرد و غبار غلیظ، گلوهامونو می‌فشرد. به‌شدت تشنه شده بودیم. تازه فهمیدیم عطش یعنی چی. اینجا عطش یاران ابیعبدالله در میانه نبرد و گرد و غبار حرکت اسبها و چکاچک شمشیرها و نیزه ها و.....، اندکی تداعی می‌شد. فدای لب تشنه‌ات یااباعبدالله سروصورت بچه‌ها پر از خاک بود. بچه‌هایی که روی خاکریز تیراندازی می‌کردن زیر گردوخاک فراوون، چهره‌هاشون شناخته نمی‌شد. قرار شد برگردیم و سوار تویوتا شده و از منطقه دور بشیم تا برای عملیات شب آماده بشیم. تا از خاکریز پایین اومدیم و در امتداد خاکریز شروع به حرکت کردیم، واااای چی می‌دیدیم! خدایا اینایی که روی زمین افتادن کیا هستن؟ ما که میومدیم اینجا کسی نبود. همه روی خاکریز بودن. پس اینا که روی زمین افتادن کیَن؟ دیدیم بچه‌هایی که تا چند دقیقه قبل می‌جنگیدن و ما از کنارشون رد شده بودیم، یکی‌یکی مثل برگ خزون تیر خوردن و روی زمین افتادن. 🥀 ای بابا، اینا تا چند دقیقه پیش سرپا بودن. چقدر پدر و مادرا و همسرا و خواهر و برادرا الآن داغدار شدن. هنوز اونا نمی‌دونن که جگرگوشه‌شون روی زمین افتاده، هنوز بعضیاشون نفس‌نفس می‌زدن، نفس‌های آخر. معلوم بود که تشنه‌شونه. آخه پر از گردوخاک بودن. گلوهاشون پر از خاک شده بود. باید بگم اون بسیجی خوش‌سیمای میان‌سال که در ابتدای ورود برامون دست تکون می‌داد و لبخند می‌زد، الآن چه وضعی داشت. بسیجی میان‌سال، تیر توی گلوش خورده بود و روی خاکریز افتاده بود. سرش رو به پایین بود. بسیجی همین‌طور که سرش رو به پایین بود و صورتش سمت ما، داشت نفس‌های آخرشو می‌کشید. همون‌طور که به ما نگاه می‌کرد، مثل لحظه اول دیدار، لبخند می‌زد. این‌قدر به ما نگاه کرد و لبخند زد تا پر کشید، در حالی‌که چشمانش باز بود. خدایا سی‌وچند ساله که مدیون و شرمنده نگاه شهدائیم. محو چهره بسیجی شهید بودیم که معلوم بود زن‌وبچه داره. باید حرکت می‌کردیم. آتش هنوز هم به‌شدت سنگین بود. تویوتا به‌سرعت خودشو به خاکریز رسوند. بچه‌ها به چالاکی سوار شدن و تویوتا حرکت کرد. از خاکریز دور می‌شدیم در حالی‌که از یادآوری صحنه‌هایی که دیده بودیم مغموم بودیم. بعضی از تخریب‌چی‌ها آرام اشک می‌ریختند. هر لحظه امکان برخورد یک خمپاره با ماشین می‌رفت. اما در جاده خاکی پر از چاله‌وچوله ناشی از انفجار به سرعت می‌رفتیم تا اینکه از خط مقدم دور شدیم. مصمم شده بودیم شب برگردیم و این منطقه را از دست دشمن بگیریم و پیکر شهدامونو به عقب منتقل کنیم. و سیعلموا الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون 🥀 @jonoonemajnoon 🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📹فیلم/ نام مبارک حضرت زهرا (س) گره‌گشای عملیات‌ها 🔶«حمید جهانگیر فیض‌آبادی» پیشکسوت و راوی دفاع مقدس در سخنانی به تبیین و اهمیت عملیات کربلای پنج در تعیین سرنوشت جنگ پرداخته است. تماشای فیلم در ⬇️ https://dnws.ir/645268 ✅خبرگزاری دفاع مقدس خراسان رضوی را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید ⬇️ ▪️ایتا https://eitaa.com/defapress_ir_khr ▪️سروش https://splus.ir/defaprss_ir_khr ▪️ویراستی virasty.com/defapress_khr ╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭~•🌱🕊•~─↷ ╰─➛[ @jonoonemajnoon ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عازم راهیانم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا