eitaa logo
کانال "جنون مجنون"
470 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
355 ویدیو
14 فایل
راوی و نویسندهٔ کتاب "جنون مجنون"، (اثر برتر کشور در زمینهٔ خاطرات خودنوشت دفاع مقدس در سال ۱۳۹۹) و نویسندهٔ کتاب «سروهای نیلوفری» ارتباط با مدیر: @jononemajnoon 🌷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بسم رب‌الشهدا🌷 کربلای ۵ ۱۹ دی‌ماه رسید و قصهٔ عملیات غواصیِ کربلای پنج در پیش است.😭 هنگامی‌که کینهٔ دشمنانِ عَدالت و انسانیت، با آتش زدنِ درِ خانهٔ عشق شروع شد، شعله‌هایِ سرکشِ این انتقامِ جاهلی، هنوز که هنوز است، فرزندان فاطمه(س) را رها نمی‌کند.🌷💥 ♦️شب کربلای ۵، وقتی "یازهرا یازهرا" می‌گفت و با آرپی‌جی زیر پل کوثری رو گرفته بود تا به نیروهای حمل پل کمک کنه، با خودم گفتم: "این نوجوون سیزده‌ساله که الآن باید کنار مامان و باباش توی اتاق گرم خوابیده باشه و به فکر درس و مشق و کلاس و مدرسه‌اش باشه، تو این سرزمینِ غریبِ بَلاخیزِ پُرالتهاب، کنار پیکرهای شهدا و نالهٔ مجروحین و زیر آتش سنگین دشمن و بین این همه دود و باروت و گردوخاک و سروصدای وحشتناکِ شلیکِ توپ و خمپاره و موشک و شِلیکا و کاتیوشا و دوشیکا و ضدهوایی و آرپی‌جی و پِِلامین و غُرّش سهمگین مسلسل‌ها و تیربارها، چی می‌خواد؟!" ♦️"حتماً یه تکلیفی روی دوشش احساس کرده که از مامان و بابا و خانه و شهر و درس و مشق و مدرسه و خوشی و تفریح و بازی‌های دوران نوجوونیش گذشته و اومده تا به ندای امام و مرادش لبیک بگه". ♦️آخه تو ارتش‌های مجهز دنیا، آرپی‌جی‌زن‌ها بالای بیست، بیست‌و‌پنج‌ سال سن دارن، این سیزده‌ساله چه غیرت و تعصبی داره که آرپی‌جی‌زن شده؟! ♦️دنیا باید بدونه، افتخارِ این نظامِ برآمده بر خون مطهر شهدای غیرت‌مندش اینه که سیزده‌ساله‌هاش برای حفظ کیان و مکتب و دین و ولایت و ناموس و نظام‌شون، آرپی‌جی برمی‌دارن. ♦️وای از لحظهٔ دردناکی که صدای سوختم، سوختمِ این بسیجیِ سیزده‌ساله که شعله‌هایِ سرکش و بی‌رحمِ آتش از پشتش زبانه می‌کشید، روح و روان و اعصاب همه را به‌هم ریخت و جگرها را آتش زد.💥 ♦️خرج‌هایِ باروتیِ آرپی‌جیِ داخلِ کولهٔ بسیجی یکی پس از دیگری آتش می‌گرفت و دردمندانه و معصومانه نگاه‌مان می‌کرد. شرمندهٔ نگاهِ غریبانه و نگرانش شدیم که نتوانستیم کوله را که با سیمِ جنگی و سیمِ تله به بدنش محکم کرده بود، از پشتش باز کنیم. ♦️بدن نحیف و کوچک بسیجی در حالی‌که پیشانی‌بندِ "یازهرایش" ذوب می‌شد، در انبوهی از آتش محو گردید و ما را مدیون نگاه نگرانش کرد که من می‌روم، آینده با شماست....!!! "عکسی ز شهیدی همه اعصاب مرا ریخت به‌هم زینب! تو سرِ نعشِ برادر چه کشیــــــــــــــدی؟"😭 ♦️سی‌وچندسال است که مدیون و شرمندهٔ نگاه نگران شهدایی هستیم که چیزی جز ادای تکلیف برای‌شان مهم نبود. ♦️آقایان! رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه، وزیر، وکیل، مسئول، مدیر، سردار، تیمسار، سرهنگ، روحانی، استاد، دبیر، معلم و ...، برای رفعِ دغدغهٔ شهدایی که سوختند و تکه‌تکه شدند و غریبانه، معصومانه و مظلومانه تا عرش خدا پَرکشیدند و نگرانِ وضعِ امروزِ دین و نظام و ولایت و مردم و میهن و حجاب بودند، چه کرده‌اید؟ به خداییِ همان خدایی که می‌پرستید، شهدا یقهٔ همه‌تان را خواهند گرفت و به سین‌جیم‌تان خواهند کشید که: "قرارمان این نبود!" ♦️اگر لحظه‌لحظه‌هایِ آتش گرفتن و دستِ بسته زنده‌به‌گورشدن و در آتشِ موادِ مُذابِ بشکه‌هایِ ناپالم و فوگاز سوختن و در انبوه گازهای شیمیایی نفس‌نفس زدن و زنده‌زنده زیر تانک رفتن و پودرشدن را می‌فهمید، غیرت نشان دهید. ♦️این چند صباح فرصت جبران را از دست ندهید که: ♦️اِنّ رَبّکَ لَبِالْمِرْصادْ.🌷 دی‌ماه ۹۹ 🥀 @jonoonemajnoon 🌷🌷