#شاهدِحاکم
از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد، همان حاكم و دادرس است
اِتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ
(نهج البلاغه حکمت ۳۲۴)
در روایتی از امام صادق علیه السلام این نکته را به زیبایی تشریح می کند و می فرماید:
از خدا پروا داشته باش آنگونه كه گويى او را مى بينى (كه شاهد و ناظر اعمال توست) و اگر تو او را نمى بينى او تو را مى بيند. اگر فكر كنى او تو را نمى بيند كافر شده اى (زيرا خداوند بر همه چیز آگاه است و انکار صفات الهی به منزله انکار خداوند است ) واگر مى دانى تو را مى بيند؛ ولى باز در مقام معصيت او برمى آيى، او را از كمترين بينندگان نسبت به خود قرار داده اى». زيرا از يك فرد عادى شرم میکنی و گناه را مرتکب نمی شوی اما از خدا شرم نمى كنى
خَفِ اللَّهَ كَأَنَّکَ تَرَاهُ وَإِنْ كُنْتَ لا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاکَ فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لا يَرَاکَ فَقَدْ كَفَرْتَ وَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاکَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْکَ؛
بحارالانوار ج۵ص۳۲۳
#نهج_البلاغه
https://eitaa.com/jorenab
#گناه_حضرت_آدم_چیست؟
طبق تصریح قرآن کریم حضرت آدم وحضرت حوا از درختی که ممنوع بود خوردند لذا از بهشت بیرون آمدند در حالی که برهنه بودند وبوسیله برگها خودشان پوشانده بودند سپس حضرت آدم توبه نمود وخداوند توبه اورا پذیرفت
ابن ابی الحدید می گوید جمله حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه خطبه اول که فرمود «فباع الیقین بشکه»نشان از گناه کردن حضرت آدم میدهد وطبق مذهب معتزله که که گناه صغیره را بر انبیاء جایز میدانند مشکلی نیست اما بنا به مذهب امامیه که معتقدند انبیاء چه عمدا چه سهوا چه کبیره وپه صغیره گناه نمی کنند ظواهر این الفاظ بر خلاف مذاهب شان است ( ج۱ص۱۰۳)
بررسی
اول آنکه از تدبر در آیات بدست می اید که گناه حضرت آدم گناه ارشادی بود نه مولوی یعنی قصد ذات اقدس الهی این بود تا اورا ارشاد وهدایت نماید ودلیل براین مطلب
1-در سوره بقره آمده است «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ»( بقره:۳۵) وسوره طه آمده است « فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى »(طه:۱۱۷)یعنی در صورت خروج از بهشت دجار تعب وسختی میشوید سپس در ادامه می فرماید « إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيها وَ لا تَعْرى وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فِيها وَ لا تَضْحى »(طه:۱۱۸) چون در بهشت که بود گرسنگی وتشنگی و گرما وسرما نبود اما خوردن این درخت با عث این امور میشود وروشن است افتادن در سختی ظلم به مولی نیست بلکه هدف مولی از نهی این بود دچار این مشکلات نشودومراداز ظلم نیز همین انداختن خود د ر سختی هاست
2- توبه یعنی رجوع عبد بسوی مولا ودرصورت پذیرفته شدن توبه گناهان عبد بخشیده میشود به گونه ای که گویا چنین گناهانی نبوده است پس در صورتی که خداوند توبه حضرت آدم را پذیرفته باشد و منع خوردن از درخت مولوی بود ه باشد می بایست حضرت آدم بعداز پذیرش توبه اش دوبا ره به همان مکان بر گردد در حالی که چنین نشد
ازینجا دانسته میشود خوردن از شجره ممنوعه آمدن به دنیا را به دنبال داشت مانند کشته شدن در صورت خوردن سم همانطور که در تکالیف ارشادی این گونه است
دوم اینکه خداوند فرمود « قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُون »(بقره؛۳۸_۳۹)
(گفتيم همه از بهشت فرود آئيد تا آن گاه كه از جانب من راهنمايى براى شما آيد پس هر كس پيروى از راهنمايى من كند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهد گشت و آنان كه كافر شدند و آيات مارا تكذيب كردند اهل دوزخند و در آن آتش هميشه معذب خواهند بود)
این دوآیه که بعداز فرود حضرت آدم به زمین نازل شد جامع تمام احکام تشریعی است که بعدا بطور تفصیلی توسط پیامبران آمده است و روشن است هبوط بعداز خطئیه ونزول از بهشت بود ودر آنجا دینی نبود تا مخالفت با آن مخالف از امر مولوی محسوب گردد ( المیزان:ج۱ص۱۳۶)
بنابراین مراد از گناه امر ارشادی بود که موجب به تعب وسختی افتادن میشد
#قرآن
https://eitaa.com/jorenab
رهبر انقلاب: در مدارس نظرسنجی کنید ببینید چند نفر رونالدو را میشناسند، چند نفر کاظمیآشتیانی را
🔹بایستی کاری کنیم که دانشآموز دارای هویت ملی بشود. مهمتر از علمآموزی یا لااقل در حد علمآموزی این است که او احساس هویت بکند، یک انسان با هویت ساخته بشود، یک هویت ملی، هویت احساس اعتماد به نفس ملی پیدا بکند.
🔹از عمق جان کودک ما با افتخارات کشور آشنا بشود این چیزی است که امروز وجود ندارد خیلی از افتخارات حالا ایشان اسم مرحوم آقای کاظمیآشتیانی را آوردند شما بین بچههای مدرسهتان، مدارستان نظرخواهی کنید ببینید چند درصد کاظمیآشتیانی را با آن همه خدمات، با آن ارزش وجودی که این مرد، این جوان، جوان هم بود داشت میشناسند چند درصد، رونالدو را چند درصد میشناسند، ما چرا افتخارات ملی خودمان را نمیشناسیم؟
🔹این خیلی مهم است یک بخش از این چیزهایی که میگوییم هویت ملی همین است که افتخارات ملی را، گذشتهی علمی را، گذشتهی سیاسی را، گذشتهی بینالمللی را بشناسند.
@Farsna
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
از شامگاه پنجشنبه و شب جمعه، فرشتگانی با قلمهايي از طلا و لوحهایی از نقره، از آسمان به سوي زمين ميآيند و تا غروبِ روز جمعهِ ثواب هیچ عملی را نمینویسند به جز صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام
إذا كانَتْ عَشِيَّةُ الخَميِسِ وَليَلةُ الجُمُعَةِ نَزَلَتْ مَلائِكَةٌ مِن السَّماءِ مَعها أقلامُ الذَّهَبِ وَصُحُفُ الفِضِّةِ، لايَكتُبونَ (عَشِيَّةَ الخَميِسِ وََلیَلَةَ الجُمعَةِ إلي أنْ تَغيِبَ الشَّمسُ) إلاّ الصَّلاةَ عَلي النَّبِيِّ وَآلِهِ؛
(بحار ج۷۶ص۳۰۹)
@jorenab
#نماز_یاد_خدا
وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي »
گرچه عبادت اعم است ووقتی فرمود« مرا عبادت کن» شامل نماز هم میشود اما ذکر نماز بعد از عبادت – که در اصطلاح ذکر خاص بعد از عام تعبیر می شود- برای چند نکته است
اول؛نماز یکی از بارزترین و روشن ترین مصداق عبادت محسوب می شود وبندگی انسان آنگونه که در نماز تجلی می یابد در عبادات های دیگر متجلی نمی شود
دوم؛عبادت های دیگر ممکن است منحصر در ذکر خداوند نباشد اما نماز منحصر ذکر خداوند آن است
توضیح آنکه انسانها دارای حالات گوناگونی هستند
۱- گاهی بیاد نعمت الهی هستند که امر پسندیده ایست همانگونه که قرآن کریم می فرماید نعمت مرا که بر شما ارزانی داشتم بیاد آورید
«َ يا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُم»( فاطر:۳)
۲-وزمانی بیاد الله است «اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً»( احزاب:۴۱)یعنی شاید بداند «الله» واجب الوجودی است که دارای همه کمالات وفضیلت ها ست اماهنوز در مرحله علم باشد وبا جان وی آمیخته نشده باشد
۳-اما وقتی می فرماید « لِذِكْرِي »یعنی نه تنها بنده ای که به نماز می ایستد خداوند متعال را با تمام وجود خویش می شناسد بلکه خودرا در محضر او می یابد آنگونه که خودرا دراین بارگاه محرم می بیند وخودرا در حضور ذات الهی می بیند وچنان با پروردگار خویش نجوا می کند که گویا او با حق به مناجات می پردازد و خداوند متعال نیز اورا خطاب می کند یعنی اینجا دیگر عالم نیست که به قوس صعود می رسد بلکه این معلوم است که در قوس نزول درِ رحمت خویش را چنان باز نموده و دایره محبت خویش را آنگونه گسترانده است که این عبد ناجی را در بر می گیرد ودر حِجر خویش اورا می پروراند
https://eitaa.com/jorenab