هدایت شده از جرعه ناب
#راز_تقدم_لعن_بر_سلام_در_زیارت_عاشورا
سوال
چرا درزیارت عاشورا لعن بر سلام مقدم شده است؟
پاسخ
برای سیر و سلوک و یا طی نمودن مسیری که خداوند متعال برای انسان در نظر گرفته است ابتدا تخلیه لازم است سپس تحلیه
توضیح انکه عارفان برای سیر الی الله مراحل چندگانه را در نظر می گیرند
مرحله اول آن است که نفس بتواند اعضا را در فرمان خویش در اورد و اعضا مطابق احکام شرع واجبات را انجام دهند و از آنچه نهی شده اند اجتناب کنند به آن (تجلیه)گفته می شود
مرحله دوم هرچه رذایل اخلاقی محسوب می شود اجتناب کند که به آن (تخلیه)می گویند
در مرحله سوم نفس خود را به فضایل اخلاقی چون حُسن خُلق محبت به دیگران و.. آراسته میکند که به آن( تحلیه) گویند
حال می گوییم علت تقدم لعن بر سلام ان است که در لعن دو نکته نهفته است
یکی طلب دوری قاتلان حضرت حسین بن علی علیه السلام از رحمت الهی
دیگری اعلام بیزاری زائر از چنین افرادی
درحقیقت تخلیه زائر از رذیله اخلاقی پشت کردن به ولی نعمت یعنی معصوم علیه السلام است لذا بر سلام که تحلیه است و آراسته شدن زائر به محبت اهل بیت علیهم السلام مقدم است
اول بروب خانه دگر میهمان طلب
سرش آن است که اگر قلبی گرفتار رذایل اخلاقی شود مریض می شود و قلب مریض امور پاک و سالم را نمی پذیرد همانگونه که معده مریض از غذای سالم به درد می آید
@jorenab
#معنای_نیت
تحقّق معنی نیّت آن است که بر دو معنی اطلاق میتوان کرد، که هر دو در کار است، و یکی در غایت آسانی است، و دیگری در نهایت دشواری.
اما اوّل عبارت از آن است که: مقارن فعل قصد کردن خصوص آن فعل داشته باشد، و از روی سهو و غفلت به جا نیاورد، مثل آنکه شخصی به قصد غسل جنابت به حمّام رود، و در حمام فراموش کند که جنب است، و به قصد دیگر سر به آب فروبرد و بیرون آید، این شخص نیّت غسل نکرده، و آن سر به آب فروبردن او غسل جنابت نیست، و اگر به خاطر داشت و به این قصد سر فروبرد و غسل کرده، و نیّت داشته هرچند به لفظ درنیاورد، و آن معانی به خاطر نگذراند، و نیّت به این معنی بسیار نادر است که کسی از آن خالی باشد، چنانچه بعضی از محقّقین گفته اند که: اگر ما را تکلیف میکردند که افعال را بی نیّت بکنیم تکلیف ما لا یطاق بود.
و اما دوّم پس آن عبارت است: از غرض و علّت و باعثی که آدمی را محرّک و داعی بر فعل است، و افعال اختیاریّه عقلا از این خالی نمی باشد، مثل آنکه شخصی متوجّه بازار میشود و از او میپرسی که به کجا میروی؟ میگوید که: به بازار میروم، این نیّت به معنی اوّل است که در نفس او هست، و بعد از سؤال اظهار مینماید، و اگر بگوید که به جای دیگر میروم دروغ گفته، و از خلاف نیّت خود خبر داده، و بعد از آنکه از او میپرسی که چرا به بازار میروی؟ میگوید:
می روم که متاع بگیرم، این نیّت به معنی دوّمی است، زیرا چیزی که باعث حرکت او شده است همین امر است، و اصل این نیّت مشکل نیست.
امّا اخلاص در این نیّت در غایت صعوبت است،
(عین الحیات مرحوم علامه محمد باقر محلسی ج۱ص۴۷)
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
اعرابیی را دیدم که پسر را همیگفت یا بُنَّی اِنَّک مسئولٌ یومَ القیامةِ ماذا اکتَسَبتَ و لا یُقالُ بمن انتسبتَ یعنی ترا خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست.
جامه کعبه را که میبوسند
او نه از کرم پیله نامی شد
با عزیزی نشست روزی چند
لاجرم همچو او گرامی شد
(گلستان سعدی باب هفتم در تاثیر تربیت حکایت هشتم)
@jorenab
#عوامل_خوشحالی_در_نگاه_قران
بگو: «تنها به فضل خداو رحمت او باید خوشحال شوند. که این، از تمام آنچه گردآوری می کنند، بهتر است
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ"
(یونس ۵۸)
نکته
مرحوم علامه می نویسد
(منظور از" فضل خدا" رحمت رحمانیه او و عطائی باشد که بر عامه خلق خود دارد، و منظور از کلمه" رحمت" خصوص افاضه ای باشد که بر مؤمنین از خلقش دارد، چون رحمت سعادت دینی وقتی منضم شود به نعمت عمومی در زندگی مادی- اعم از ارزاق و سایر برکات عامه- مجموع آن رحمت و این نعمت سزاوارتر به فرح و خوشحالی و بجاتر است برای انبساط و سرور، تا یکی از این دو)
انگه به علت مفرد امدن (بذلک) اشاره میکند چرا (بذلکما)که اشاره به دوچیز است نیاورد می نویسد
(منظور این بوده که بفهماند سود حاصل از مجموع فضل و رحمت آن قدر بیشتر از سود حاصل از فضل به تنهایی است که جا دارد انسان عاقل فرح و سرور خود را منحصر در آن کند، و در سود حاصل از فضل (منافع مادی و دنیایی) به تنهایی مصرف نکند.)( ترجمه المیزان ج۱۰ص۱۱۹)
بنابراین انسان عاقل بجای آنکه به اسباب مادی دل خوش کند وخوشحال شود در حالی که پایدار نیست
به لطف وکرم الهی باید امیدوار باشد و به ان دل خوش کند که:
۱-همیشگی است
۲- در دنیا واخرت همراه اوست
۳-نگرانی برای از دست دادن وجودندارد
۴-همراه با عزت وکرامت است
@jorenab
#ریا
ابن بابویه رحمة اللّه علیه به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود که:
اجتناب کنید از ریا، به درستی که آن شرک است به خدا،
و ریاکار را در روز قیامت به چهار نام میخوانند:
ای کافر،
ای بدکردار،
ای مکّار،
ای زیانکار،
۱-ثواب عمل تو برطرف شد
۲- و مزد تو باطل شد،
۳-و تو را در این روز بهره ای نیست،
۴- برو مزد خود را بطلب از کسی که از برای او کار کردی
وَ اجْتَنِبُوا الرِّیَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِیَ یُدْعَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ یَا كَافِرُ یَا فَاجِرُ یَا غَادِرُ یَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْیَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ
(بحار الانوار ج۲۹ص۷۲ ح ۱۹.)
@jorenab
وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (نحل۷۸)
و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید. و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر به جا آورید.
نکته
غایت دو معنا دارد
فعل برای آن در خارج محقق می شود که آیه شریفه ناظر به آن است
دیگری فعل به آن منتهی می شود که در روایات بدان اشاره شده است
توضیح انکه
اگرعلم و دانش بدرستی آموخته شود انسان را به شناخت الهی و نعمت های ذات اقدس الهی رهنمون می شود وپی می برد هرچه دارد از اوست و چنین کسی ازیکطرف شاکر نعمت الهی است لذا به آرامش می رسد
ازینرو حضرت علی علیه السلام می فرماید
غايَةُ العِلمِ السَّكِينَةُ و الحِلمُ .[غرر الحكم : 6380.]
امام على عليه السلام : غايت دانش، آرامش و بردبارى است.
وازطرفی نگران کفران نعمت و از دست دادن نعمت و رحمت الهی است لذا واهمه دارد تا مبادا خداوند متعال نعمت را اعم ازظاهری و و باطنی از او بگیرد لذا حضرت فرمود
غايَةُ العِلمِ الخَوفُ مِنَ اللّه ِ سُبحانَهُ .[غرر الحكم : 6377.]
امام على عليه السلام : نهايت دانش ترس از خداوند سبحان است.
درنتیحه سعی می کند به بهترین شکل عمل کند .
غَايَةُ اَلْعِلْمِ حُسْنُ اَلْعَمَل
نهایت دانش،عمل نیکو است
غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 199
@jorenab