#تلنگر
پیامبر صلی اله علیه وآله وسلم به یکی از یاران خود فرمود:غذاى خود را جالب و گوارا نمى خورى سپس روى ان شير يا آب مى نوشى» عرض كرد:
آرى.
پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرمود: «عاقبت آن به كجا مى رسد؟
او در جواب گفت: اى رسول خدا! همان گونه كه مى دانى.
حضرت فرمود:خداوند دنيا را به آنچه غذاى انسان سرانجام به آن منتهى مى شود تشبيه كرده است
(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۹ص۱۴)
«حضرت علی (عليه السلام) از كنار مزبله اى عبور كرد و فرمود: «اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى ورزيدند»;
(وَقَدْ مَرَّ بِقَذَر عَلَى مَزْبَلَة هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ).
در روايت ديگرى چنين نقل شده كه امام(عليه السلام)پس از مشاهده مزبله فرمود: اين همان چيزى است كه ديروز شما بر سر تصاحب آن با هم رقابت داشتيد»;
(وَرُوِيَ فِي خَبَر آخَرَ أَنَّهُ قَالَ هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالاَْمْسِ)
(نهج البلاغه حکمت ۱۹۵)
https://eitaa.com/jorenab
#تلنگر
از قدیم ضرب المثل هست گاو هفت من شیرده
اینجوری که نقل است در گذشته شخص روستایی بود گاوی داشت هفت من شیر می داد (هرمن سه کیلواست)اما وقتی گاو را می دوشیدند ناگهان لگد می زد تمام شیر را می ریخت و حسرت به دل صاحب گاو می گذاشت که اگر شیر نمی داد بهتر بود لا اقل صاحبش را حسرت به دل نمی کرد
حالا گاهی حکایت ما انسانها هم اینجوری است محبت می کنیم در بزنگاه و وقتی به ما نیاز دارند دریغ می کنیم و فقط حسرت بر دل رفیق می گذاریم
اگر رفاقت کردیم بگذاریم روی رفاقتمون حساب کنند و در موقع نیاز پشت رفیق را خالی نکینم
انسان عیار خود را به عمل نشان می دهد نه حرف
@jorenab
#تلنگر
یک ضرب المثل مازندرانی هست که (پِلا دَکِته می_برنجی که توش مو افتاده)
گاهی یک غذای خوشمزه را با لذت می خوری ناگهان مویی در آن پیدا می کنی هم غذایی خوردی زهرما ر میشود وحالت بد می شود هم غذای مونده را پس می زنی و اگر مجبور باشی بخوری دیگه هیچ لذتی نمی بری چون بحث یک تار مو نیست اینکه چه جوری وارد غذا شده تمییز بوده یا نه بازم ممکنه باشه و... حال ترو خراب می کنه
گاهی یک اتفاق بسیار ساده و بظاهر بی ارزش یک ارتباط صمیمی یک دوستی عمیق رو بهم می ریزه چون فقط اون اتفاق ساده نیست فکرت هزار جای دیگه می ره
یاد بگیریم دنیا آنقدر ارزش نداره یک ارتباط خوبی که حالتون خوب می کنه به خاطر چیزهای بسیار ساده و بی ارزش از بین بره
اگر دوست هستید واقعا دوستی کنید
یا مکن با پیل بانان دوستی
یا بنا کن خانه ای در خور پیل
@jorenab
#تلنگر
طبق معمول داشتم تو مزار بین قبرهای کهنه و قدیمی قدم می زدم صدای سلام بلندی شنیدم برگشتم دیدم یک جوانی از دور در حالی داره خودش با سرعت به من می رسونه دست تکون می ده ایستادم نزدیک شد دوباره سلام کرد دیدم جوانیه که قبلا دیده بودم
بعداز احوال پرسی گفت می ببینم وسط این قبرها خراب شدند علف روشون گرفته قدم می زنی میشه بپرسم چرا؟؟
گفتم خودت چرا میایی
گفت من الان چهار پنج بار اومدم برای اینکه از همه چی خسته شدم از مردم از زندگی از دوستان نارفیق
گفتم من میام تا از زندگی لذت ببرم تا از کسی خسته نشم
گفت مسخره ام می کنی ؟؟
گفتم نه جدی می گم
گفتم فرض کن با دوستت سوار قایق شدی رفتی دریا و دریا طوفانی شد و افتادی تو آب چکار می کنی؟
گفت خوب سعی می کنم هرجور شده قایق رو بگیرم خودم بکشم بالا
گفتم اگر به جای اینکه تلاش کنی قایق رو بگیری خودت بسپاری به موج چه میشه
گفت خوب غرق میشم
گفتم اون لحظه به کینه ای که داری دلخوری که داری کمبودی که در زندگی داری فکر می کنی ؟
گفت نه فقط میخوام خودم نجات بدم
گفتم دنیا مثل دریا می مونه وقتی میام اینجا می فهمم هرکه باشی به هرجا برسی آخرین منزل هستی این است
ما مال خدا هستیم به سمت خدا می ریم
تمام تلاش باید بکنم دستم به دست خدا بدم چیزی بین مون فاصله نندازه
چون اگر از خدا فاصله گرفتم غرق میشم نابود میشم
من وقتی میام اینجا به این فکر می کنم چکار کنم دستم تو دست خدا باشه
دیگه نه به کمبود در زندگی فکر می کنم نه به دلخوری
باخودم فکر می کنم آماده ام یا نه
وقتی به این چیزها فکر می کنم دیگر نه کینه ای به دلم می مونه نه دلخوری نه نگران کمبود زندگی
چون اینها مثل موج دریاست خودت بهش بسپاری غرق میشی نابود میشی
وقتی اینهارو از زندگی ات پاک کردی زندگی لذت بخش میشه
جوان خیلی ساکت و با دقت به حرفام گوش می کرد و سرش تکون میدادگفت
میشه بپرسم شغلت چیه؟
در حالی که حرکت کردم داشتم می رفتم خندیدم وگفتم
حرف راست رواز دیوانه باید شنید
https://eitaa.com/jorenab
#تلنگر
وقتی شیراز سیل اومد یک جوانی زودتر باخبر شد هرچه فریاد می زد از داخل رودخانه برید بیرون سیل داره میاد کسی حرفش گوش نمی کرد وقتی دید هرچه میکنه فایده نداره شروع کرد به اونا که داخل رودخانه بودند سنگ زدن بعضی ها بخاطر اینکه سنگ به اونا نخوره از رودخانه بیرون اومدند و نجات پیدا کردند بعضی بهش فحش دادند و موندند و غرق شدتد
چقدر داستان شبیه بعضی ازماست بعضی ها دارند غرق میشوند نابود می شوند هرچه داد می زنی دعواشون می کنی بد بیراه می گی از خواب بیدار بشوند متاسفانه اتفاق نمی افته فقط از تو متنفر می شوند غافل ازینکه اگر دعوایی هست حتی حرف بدی هست وقتی به خودت فقط میگن بیرون نمی گن یعنی میخوان بیدارت کنند
اما متوجه نمیشیم ازاون فرد متنفر میشبم
تمام دشمنی با پیامبران و اهل بیت همبن بود
خواستند مردم بیدار کنند عقل زیر خروار خاک فرو رفته را ببرون بکشند
يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ
( نهج البلاغه خطبه یک)
اما اونااز پیامبر و اهل بیت متنفر شدند وبا پیامبر واهل بیت جنگیدند
حواسمون باشه در زندگی کسی به ما حرف تلخ می زنه اگر فقط به ما می گه جایی اظهار نمی کنه خیرمون رو میخواد حداقل گوش کنیم
@jorenab
#تلنگر
درسی از داستان حضرت یوسف
۱-در داستان حضرت یوسف میخوانیم برادران قرار بود اورا بکشند
اقْتُلُوا یُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا
(یوسف:۹)
یکی گفت اورا نکشید بندازید داخل مخفیگاه چاه شاید کاروانی که می گذرد اورا پیدا کند و نجات دهد
قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ( یوسف۱۰)
۲-کاروان هم اورا از چاه نجات داد
وَجَاءَتْ سَیَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَی دَلْوَهُ (یوسف:۱۹)
۳-وقتی حضرت یوسف را خواستند در گیر گناه کنند گفت خدایا مرا به زندان بفرست تا نجات پیدا کنم
قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ
(یوسف :۳۳)
۴-خوب خداوند اورا از مرگ نجات داد
خداوند اورا از چاه نجات داد
خداوند اورا از گناه نجات داد
حالا برای نجات از زندان که خودش گفت خدایا مرابه زندان بنداز باید سراغ فرد دیگری می رفت ؟؟
۵-وقتی حضرت یوسف دید یکی از زندانیان نجات پیدا می کند به او گفت پیش صاحبت از من یاد کن وبی گناهی مرا به او یاداوری کن
وَقَالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْکُرْنِی عِندَ رَبِّکَ
(یوسف :۴۲)
۶-وقتی جناب یوسف از یک زندانی در خواست وساطت کرد نتیجه این شد که
الف-شیطان یاد او را نزد آقایش از خاطر وی برد (آن مرد فراموش کرد که قضیه جناب یوسف را با حاکم بیان کند)
ب-و از این رو، (یوسف) چند سال(=گفته شده هفت سال) در زندان باقی ماند
فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ
https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
#تلنگر
بعضی تجربه های تلخ در زندگی مانند رفتن بالای کوه را می ماند
درست است که توان انسان را می گیرد و موجب رنجش وخستگی انسان می شود اما افق دید انسان را وسیع تر می کند
https://eitaa.com/jorenab
#تلنگر
✅گویند فردی که شغلش پاک کردن فاضلاب بود روزی به بازار عطر فروشی رفت وقتی بوی عطر به مشامش خورد بیهوش شد و افتاد مردم اطرافش را گرفتند که چه شد این فرد غش کرد
عاقلی آنجا بود گفت کسی می داند شغل این فرد چیست
گفتند فاضلاب پاک می کند
گفت فوری مقداری کثافات فاضلاب بیاورید وقتی اوردند او انرا نزدیک صورت این فرد گرفت
وقتی بوی فاضلاب را شنید بهوش آمد و انجارا ترک کرد
از آن عاقل علت را پرسیدند گفت او یک عمری بوی فاضلا ب شنید بوی عطر اورا از پا در اورد
❗️حالا نقل بعضی انسانهاست که عمری به خوتحقیری و ضعف فرهنگی و بودن با افراد حقیر گرفتار شدند حالا نمی توانند با افراد دارای فرهنگ دارای عزت نفس و متشخص همراهی کنند
❗️امیرالمومنین علیه السلام می فرماید سلونی قبل ان تفقدونی هرچه می خواهید از من بپرسید
من راه های آسمان را بهتر از راه های زمین بلدم
یک نفر در جمع برخاست و از حضرت پرسید مرا از موهای سرم خبر بده
📕بحار الانوار ج۱۰ص۱۳۵
یعنی او بیشتر ازین نمی فهمد شما هرچه تلاش و سعی بکنید او تمام فهمش همین است زیرا در فقر فرهنگی رشد کرده است
🆔@jorenab
#تلنگر
دوستی میگفت خونه مادر بزرگم رفتم اخرسال بود گفتم بروم خانه تکانی کنم
دیدم خیلی از وسائلی که انجاست کهنه است و اصلا قابل استفاده نیست هرکدام را خواستم بندازم میگفت این ننداز بدرد میخورد میگفتم
برای چی میگفت حالا ممکنه بدرد بخورد
بهش میگفتم مادرجان اینها بدرد هیچ چی نمیخوره عتیقه هم نیست که ارزش داشته باشه اخه یک حصیر کهنه و پاره بدرد کجا میخورد
اما گوشش بدهکار نبود
فهمیدم در ذهن خود ازاین وسایل کهنه چنان وسایل زیبا وبا ارزش ساخت که نمی تواند از انها دل بکند
❗️گاهی چیزی در ذهن ما رسوب می کند ممکن است کاری از گذشته باشد یا فکری باشد تا دور انداخته نشود جا برای چیزهای جدید فکر جدید کار جدید نیست
باید بدنبال مشورت با دیگران بود واهل پرس و جو بود تا نقاط قوت وضعف در سه حوزه گفتار و کردار و افکار مشخص شود تا رشد نمود وگرنه مثل یک حصیر کهنه ای می شویم که همه می دانند بدرد جایی نمی خوریم اما خیال می کنیم در حال انجام کار مفید هستیم
@jorenab
#تلنگر
روزی مسجد نشسته بودم بایک پیرمرد خوش مشرب و خوش صحبت مشغول گپ و گفتگو شدم در لابلای حرفاش خاطره ای رو نقل کرد برای من جالب بود
گفت مرحوم پدرم در بازارمغازه خیاطی داشت و معمولا روزهای پنجشنبه چندتا یک قرانی و ده شاهی داخل کاسه کوچکی می گذاشت که فقیری یا درویشی می آمد بهش بدیم
روزی درویشی آمد خیلی زیبا مدح مولا علی علیه السلام را می خواندو ما مشغول گوش کردن بودیم من خوشم آمد پاشدم یکقرانی رو از کاسه گرفتم به درویش دادم وقتی درویش پولش را گرفت رفت بابام مرا دعوا کرد چرا زود پولش را دادی ما داشتیم گوش می کردیم
در روایات هم داریم گاهی خداوند اجابت دعایی را به تاخیر می اندازد تا صدای بنده اش را بشنود
همانا خداوند اجابت دعای مؤمن را به تأخیر میاندازد؛ زیرا دوست دارد بیشتر صدای بندهاش را بشنود،
فِقْهُ الرِّضَا، ع: إِنَّ اللَّهَ يُؤَخِّرُ إِجَابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقاً إِلَى دُعَائِهِ وَ يَقُولُ صَوْتٌ أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ
(مستدرک الوسائل ج۵ص۱۹۴)
@jorenab
#تلنگر
گاهی انسان خودشان را سرگرم امور کوچک و کم اهمیت می کند و انرژی و توان خویش را از دست می دهد دیگر نمی تواند به امور اصلی خویش بپردازد
در حالی که انسان باید توان مدیریت انرژی و زمان را داشته باشد برای کار کوچک به اندازه خودش وقت بگذارد وخودش را درگیر امور کوچک و کم اهمیت نکند مثلا خودش را فدای یک فرد یا یک گروه نکند بلکه برای هر فرد به انداره ارزش و لیاقتش وقت بگذارد یا برای کاری به اندازه نقش آن در زندگی و پیشرفت وقت بگذارد و اگر امکانش هست آنرا به دیگران واگذار کند
لذاامام على عليه السلام می فرماید : كسى كه به زوايد بپردازد، هدف مطلوب خود را از دست بدهد
مَنِ اشتَغلَ بالفُضولِ فاتَهُ مِن مُهِمِّهِ المَأمولُ .[غرر الحكم :ح 8633.]
@jorenab
#تلنگر
انسان باید قدر خویش را بداند و از طرفی با هم نشینی با افرادی که در شان او نیستند خودشان را نابود نکند
واز طرفی دچار غرور وتکبر نشود وخودش را برتر از دیگران نبیند
فرق غرور و شناخت شان وجایگاه درین است که
در غرور انسان به دنبال تحقیر دیگران و برتر نشان دادن خودش است
اما درمورد جایگاه و شان این است که به دیگران کاری ندارد بلکه محاسبه می کند بودن با این شخص یا گروه تا چقدر می تواند برای رشد وتعالی من مفید باشد و مرا به سوی خداوند متعال سوق دهد
یا خدای نکرده شان و جایگاهی دارد را ازبین می برد لذا بودن با افراد دون پایه و حقیر انسان را در سطح پایین نگه می دارد و توان از انسان می گیرد پس باید از آنها فاصله گرفت
امام على عليه السلام : رحمت خدا بر آن كس كه اندازه خويش را بشناسد و از حدّ خود فراتر نرود
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : رَحِمَ اللّه ُ امرَأً عَرَفَ قَدرَهُ و لَم يَتَعَدَّ طَورَهُ .[غرر الحكم :ح 5204 .]
@jorenab
#تلنگر
عده ای بظاهر اظهار علاقه می کنند و خودشان را دوست نشان می دهند اینها مثل کاکتوس می مانند بظاهر گل میدهد اما اگر به انسان نزدیک بشوند انسان را نابود می کنند ازین افراد باید دوری کرد چون جز گرفتاری چیزی برایت ندارند
کاکتوس فقط بدرد نگاه کردن آنهم از دور می خورد
اینجور آدم ها گاهی حتی بدرد نگاه از دور هم نمی خورند
مراقب آدم های کاکتوس مانند زندگی خود باشید
@jorenab
#تلنگر
جزمعصومین همه ممکن است دچار لغزش و اشتباه بشوند
باید سعی کرد و تلاش کرد و از خداوند خواست که دچار لغزش نشویم واگر چنین اتفاقی افتاد مهم اینه برگردیم
درسته لغزش باعث میشه موقعیت های مهم را از دست بدیم اما نا امید نباید شد باید برگشت
عمار هم که باشی عاشق امیرالمومنین علیه السلام هم باشی که مولای متقیان علیه السلام هم رویت حساب ویژه بازکند و از نبود تو ندای ( أَیْنَ عَمَّارٌ )سر بدهد
بازهم ممکنه دچار لغزش شوی
اشتباه کنی
« أبي بكر حضرمي مي گويد امام محمد باقر (ع) فرمود : همه مردم مرتد شدند ( از دستورات پیامبر برای اطاعت از ولی و امام خویش یعنی امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بر گشتند) غير از سه نفر أبوذر وسلمان و مقداد .
پرسيدم عمار چگونه بود ؟
فرمود : اندكي منحرف شد سپس بر گشت
. و اگر مي خواهي كسي را بشناسي كه هيچ شك نكرد او مقداد است
رجال الكشی عَلِیُّ بْنُ الْحَكَمِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی بَكْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام ارْتَدَّ النَّاسُ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ قَالَ قُلْتُ فَعَمَّارٌ قَالَ قَدْ كَانَ جَاضَ جَیْضَةً ثُمَّ رَجَعَ ثُمَّ قَالَ إِنْ أَرَدْتَ الَّذِی لَمْ یَشُكَّ وَ لَمْ یَدْخُلْهُ شَیْ ءٌ فَالْمِقْدَادُ
(بحارالانوار ج۲۲ص۴۴۰
معجم رجال خویی ج۴ص۳۱۶)
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
#تلنگر
جزمعصومین همه ممکن است دچار لغزش و اشتباه بشوند
باید سعی کرد و تلاش کرد و از خداوند خواست که دچار لغزش نشویم واگر چنین اتفاقی افتاد مهم اینه برگردیم
درسته لغزش باعث میشه موقعیت های مهم را از دست بدیم اما نا امید نباید شد باید برگشت
عمار هم که باشی عاشق امیرالمومنین علیه السلام هم باشی که مولای متقیان علیه السلام هم رویت حساب ویژه بازکند و از نبود تو ندای ( أَیْنَ عَمَّارٌ )سر بدهد
بازهم ممکنه دچار لغزش شوی
اشتباه کنی
« أبي بكر حضرمي مي گويد امام محمد باقر (ع) فرمود : همه مردم مرتد شدند ( از دستورات پیامبر برای اطاعت از ولی و امام خویش یعنی امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بر گشتند) غير از سه نفر أبوذر وسلمان و مقداد .
پرسيدم عمار چگونه بود ؟
فرمود : اندكي منحرف شد سپس بر گشت
. و اگر مي خواهي كسي را بشناسي كه هيچ شك نكرد او مقداد است
رجال الكشی عَلِیُّ بْنُ الْحَكَمِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی بَكْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام ارْتَدَّ النَّاسُ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ قَالَ قُلْتُ فَعَمَّارٌ قَالَ قَدْ كَانَ جَاضَ جَیْضَةً ثُمَّ رَجَعَ ثُمَّ قَالَ إِنْ أَرَدْتَ الَّذِی لَمْ یَشُكَّ وَ لَمْ یَدْخُلْهُ شَیْ ءٌ فَالْمِقْدَادُ
(بحارالانوار ج۲۲ص۴۴۰
معجم رجال خویی ج۴ص۳۱۶)
@jorenab
#تلنگر
فرض کنیدبرای کاری نیاز به کارگر دارید
می روید سراغ کارگری به او می گویید چقدر مزد می گیری
میگوید متفاوت است سیصد هزار تومان هست چهار صد هزار تومان است پانصد هزار تومان است
شما میگویید بیا امروز برای من کارکن من پانصد هزار تومان بهت مزد می دهم
وقتی کارش تمام شد علاوه بر پانصد هزار تومان که باهم قرار گذاشتید صدهزار تومان اضافه می دهید می گویید اینهم بخاطر زحمتی کشیدی
وقتی میخواهد از پیش شما برود یک جعبه پرتغال هم به او می دهید
آیاچنین کارگری می تواند از شما گله کند؟ چون
اولابالاترین مزد را به او دادید
ثانیا بیشتر از قرارداد به او پرداخت کردید
ثالثا اضافه برآن یک جعبه پرتغال هم به او دادید
علاوه بر همه اینها می گوید خودت را خسته نکن نمی خواهم به تو سخت بگذرد
حال آیه شریفه را بخوانیم
لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ (نور:۳۸)
می فرماید
اولا خداوند آنان را به بهترین اعمالی که انجام داده اند پاداش دهد،
ثانیا و از فضل خود بر (پاداش) آنها بیفزاید.
ثالثا و خداوند به هرکس بخواهد بی حساب روزی می دهد
در مورد سخت نگرفتن هم می فرماید
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
بقره:۱۸۵
خداوند، آسایش شما را می خواهد، نه زحمت شما را.
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
#تلنگر
دوستی میگفت خونه مادر بزرگم رفتم اخرسال بود گفتم بروم خانه تکانی کنم
دیدم خیلی از وسائلی که انجاست کهنه است و اصلا قابل استفاده نیست هرکدام را خواستم بندازم میگفت این ننداز بدرد میخورد میگفتم
برای چی میگفت حالا ممکنه بدرد بخورد
بهش میگفتم مادرجان اینها بدرد هیچ چی نمیخوره عتیقه هم نیست که ارزش داشته باشه اخه یک حصیر کهنه و پاره بدرد کجا میخورد
اما گوشش بدهکار نبود
فهمیدم در ذهن خود ازاین وسایل کهنه چنان وسایل زیبا وبا ارزش ساخت که نمی تواند از انها دل بکند
❗️گاهی چیزی در ذهن ما رسوب می کند ممکن است کاری از گذشته باشد یا فکری باشد تا دور انداخته نشود جا برای چیزهای جدید فکر جدید کار جدید نیست
باید بدنبال مشورت با دیگران بود واهل پرس و جو بود تا نقاط قوت وضعف در سه حوزه گفتار و کردار و افکار مشخص شود تا رشد نمود وگرنه مثل یک حصیر کهنه ای می شویم که همه می دانند بدرد جایی نمی خوریم اما خیال می کنیم در حال انجام کار مفید هستیم
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
#تلنگر
یک ضرب المثل مازندرانی هست که (پِلا دَکِته می_برنجی که توش مو افتاده)
گاهی یک غذای خوشمزه را با لذت می خوری ناگهان مویی در آن پیدا می کنی هم غذایی خوردی زهرما ر میشود وحالت بد می شود هم غذای مونده را پس می زنی و اگر مجبور باشی بخوری دیگه هیچ لذتی نمی بری چون بحث یک تار مو نیست اینکه چه جوری وارد غذا شده تمییز بوده یا نه بازم ممکنه باشه و... حال ترو خراب می کنه
گاهی یک اتفاق بسیار ساده و بظاهر بی ارزش یک ارتباط صمیمی یک دوستی عمیق رو بهم می ریزه چون فقط اون اتفاق ساده نیست فکرت هزار جای دیگه می ره
یاد بگیریم دنیا آنقدر ارزش نداره یک ارتباط خوبی که حالتون خوب می کنه به خاطر چیزهای بسیار ساده و بی ارزش از بین بره
اگر دوست هستید واقعا دوستی کنید
یا مکن با پیل بانان دوستی
یا بنا کن خانه ای در خور پیل
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
#تلنگر
درجنگل های مازندران درختی وجود دارد که به آن انجیری میگویند
درختی بسیار محکم که وقتی آتش میگیرد هم گرمایی بسیار خوبی دارد و هم دوام زیادی و اگر چیزی از آن بماند بصورت ذعاال در میاد که بااشاره ای دوباره اتش میگیرد لذا تا آخر می سوزد هرچند ممکن است گُر نگیرد و شعله ای آن چنانی نداشته باشد
برگها و شاخه هایش اینگونه نیست وقتی آتش بگیرد شعله زیادی دارد اما فوری فروکش می کند وبخشی می سوزد مقداری هم نسوخته باقی می ماند
لذا نه دوام دارد نه می توان برای گرم شدن به آن تکیه کرد
دوستی بعضی نیز مانند درخت انجیری دائمی و پر حرارت است و برخی نیز مانند برگ ها و شاخه های ان ابتدا زود شعله می گیرد پرحرارت است اما فوری فروکش میکند و دیگر خبری از محبت و دوستی نیست
گاهی ارتباط ما با خداوند واهل بیت علیهم السلام در حد مواقع خاص مثل ماه رمضان و محرم است لذا با حرارت عزاداری میکنیم توسل پیدا میکنیم
درحالی که این ارتباط باید همیشه باشد بگذار ارتباط کم باشد اما دائمی باشد چون به تعبیر حضرت امیرالمومنین علیه السلام کار خیر حتی کم باشد اما دایمی باشد بهتراست ازینکه شدید باشد و زود تمام شود
قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أرْجى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ.
نهج البلاغه حکمت ۲۸۷
@jorenab
#تلنگر
وقتی آرد و آب هنوز کاملا باهم مخلوط نشده باشند بدست می چسبد و کار سخت می شود
اماوقتی ورز بخورد وکاملا باهم مخلوط شدند دیگر نه بدست می چسبد نه به طشت
تا وقتی دل انسان باخداوند همراه نشده باشد به امور مادی می چسبد خودش را می بیند از خودش تعریف می کند. مال و فرزند و موقعیت و جاه برایش ارزشمند می شود و آنها را رها نمی کند
اما وقتی دل را با یاد خداوند جلا دهد و خودش را به خدا سپرد دیگر نه خودش را می بیند تا امور مادی را
تمام تلاشش آن است که خداوند را راضی کند
@jorenab
#تلنگر
عربها یک ضرب المثل دارند
اِستَحجَر الطين
گِل مثل سنگ سخت شد
گل تا وقتی گل هست می شود به شکل دلخواه دراورد اما وقتی مثل سنگ سخت شد دیگر کاری نمی شود کرد چون اگر فشار زیادی آورده شود می شکند
گاهی بعضی ها با دل انسان بازی می کنند از محبت ها سو استفاده می کنند. وقتی طرف مقابل برای دوستی رفتارهای ناپسند را نادیده می گیرد خیال می کنند همیشه همین شکل می ماند اما اینطور نیست
دل بر اثر رفتارهای غلط سفت و سخت میشود دیگر پذیرش ندارد و از خیر دوستی می گذرد
مواظب دل دوستان باشیم چرا که
اٍستَحجَر الطين
@jorenab
#تلنگر
با یک سو تفاهم و به چیزی که علم نداریم و فقط شنیدیم با آبروی کسی بازی نکنیم
ممکن است. معلوم شود اشتباه بوده است با عذرخواهی که کار درست نمی شود چون آبروی انسانی برده شد
وقتی درون جوی آب ماهی هست و آب را ببندید ماهی ها میمیرند بعد بخواهید آب را باز کنید چه سودی به حال ماهی مرده دارد
گفتمش آب رفته باز آید
ماهی مرده را چه سودکند
@jorenab