#تکرار_امامت_امیرالمومنین_توسط_نبی_اکرم
۱-در دوره بیست و سه ساله بارها حضرت رسول الله (صلى الله عليه و آله) موضوع جانشینی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) مطرح ساخت که درکتب فریقین مسطوراست ([1])و برای آخرین بار در حجه الوداع بطور رسمی آنرا ابلاغ کرد آنهم بهنگام بازگشت تا حرف اول مسافران حج برای بستگان خود باشد لذا گفته شده وقتی حضرت این سخن را فرمود در شهر ها منتشر شد مرحوم علامه امینی این مطلب را از کتب متعدد اهل سنت نقل می کند « لمّا كان رسول اللَّه بغدير خُمّ نادى الناس، فاجتمعوا فأخذ بيد عليٍّ، فقال: «من كنتُ مولاه فعليّ مولاه»، فشاع ذلك و طار في البلاد»([2])
۲-زمانی که نبی مکرم اسلام (صلی ا لله علیه وآله وسلم )رسالت خویش را ابلاغ فرمود همانجا برای حضرت بیعت گرفت و آنان هم بیعت کردند یعنی از این سخنِ حضرت؛ امیر بودن علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) را فهمیدند و با همین عنوان با او بیعت کرده و بوی تبریک گفتند ([3])اما نمی دانم چه شد بعد ها گفتند شاید مراد حضرت رسول الله (صلى الله عليه و آله) ازکلمه« مولی »دوستی باشد
۳-وهرچند مگر اولین باربود که حضرت این سخن را فرموده است ؟علاوه بر اینکه در خطبه غدیریه حضرت رسول الله (صلى الله عليه و آله) قرائن فراوانی است که مرحوم علامه امینی ( رحمه ا لله ) حدود بیست و نه قرینه را با توجه به منابع اهل سنت ذکرمیکند ([4])
۴-می دانیم هرگاه کلمه ای مشترک بین چند معنا باشد و گوینده ای حکیم قصد استفاده آنرا داشته باشد باید قرینه ای ذکرکند تا مراد خود را مشخص سازد اگر واژه « مولی » مشترک بین چند معنا باشد پس حضرت رسول (صلى الله عليه و آله) می بایست بگونه ای حرف بزند تا مشخص شود کدام معنا را قصد کرده است لذا درکلام حضرت قرینه ای که نشان دهد مقصود چیست آمده است .
۵-حضرت ابتداء ازمردم اقرار گرفت آیا من بر شما از خودتان اولی نیستم ؟« فقال: «ألست اولى بكم من أنفسكم» گفتند چرا بعد فرمود هرکس من مولای اویم این علی مولای اوست« و قالوا: بلى، رفع بيد أمير المؤمنين عليّ عليه السلام و قال «فمن كنت مولاه فهذا علي مولاه »این کلام حضرت اشاره دارد به آیه ششم سوره مبارکه احزاب که می فرماید «النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِم » یعنی پيغمبر اولى و سزاوارتر به مؤمنان است از خود آنها (يعنى مؤمنان بايد حكم و اراده او را مقدم بر اراده خود بدارند و از جان و مال در اطاعتش مضايقه نكنند) .
۶-و در آیه سی و ششم همین سوره این اولویت را اینگونه معنا میکند «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا مُبِيناً»یعنی هيچ مرد مؤمن و زن مؤمن را سزاوار نيست كه وقتى خدا و رسولش امرى را صادر فرمودند، باز هم در امور خود، خود را صاحب اختيار بدانند، و هر كس خدا و رسولش را نافرمانى كند، به ضلالتى آشكار گمراه شده است .
۷-روشن است چنین معنایی نمی تواند با دوستی همخوانی داشته باشد ازینرو هیج انسان منصفی شک ندارد که مراد از«مولی» ولایت و سرپرستی است همانگونه که کسانی که در حجة الوداع بودند، همین معنا را فهمیدند .واین سخن نبی اکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم )برای مرتبه آخر بود که فرمود نه اینکه برای اولین بار باشد تا اگر کسی بهردلیلی بیان غدیر خم را نپذیرفت دراصل امامت بلافصل امیرالؤمنین تشکیک نماید.([5])
)برای اطلاع بیشتر ر. ک. المراجعات مراجعه 8[1]
)الغدیر ج1 ص 461 [2]
) عمرگفت بخ بخ لک اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه برای اطلا ع بیشتر ر. ک. الغدیر ج2 ص 383 -372[3]
)ر. ک. الغدیر ج2 ص 370 - 382[4]
) اصل این مطلب رااز سخنرانی مرحوم آیة الله معرفت (رحمه الله ) شنیدم[5]
https://eitaa.com/jorenab