#خطبه_غرا_بیست_و_هشت
« أَمْ هَذَا الَّذِي أَنْشَأَهُ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ »
کلمه «شُغُف» جمع «شغاف» به معنای پرده دل ودر اینجا به معنای مشیمه (پرده ای که بچه در شکم مادر درآن قرار می گیرد ) است آیا از انسانی سخن بگویم که در ظلمات ارحام ومشیمه قرار دارد « يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاث »(زمر:۶)
مراداز ظلمت های سه گانه که در این آیه شریفه اشاره شده است ظلمت شکم وظلمت رحم وظلمت مشیمه می باشد واینکه حضرت « وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ»را ذکر نمود ذکر خاص بعداز عام است
« نُطْفَةً دِهَاقاً وَ عَلَقَةً مِحَاقاً » از نطفه ریخته وخون بسته که هنوز شکل نگرفته آفرید « خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِق »(طارق:۶)
« هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَة »(غافر:۶۷)
« وَ جَنِيناً وَ رَاضِعاً » این خون بسته تبدیل به جنین وسپس تبدیل به شیرخوار شد « ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا »
« وَ وَلِيداً وَ يَافِعاً » کلمه (یافع) به جوانی گفته می شود که به سن بلوغ واحتلام رسیده باشد سپس به کودکی وجوانی رسید
مرحوم ابن میثم می نویسد فرزندز مانی که شیر می خورد «رضیع» نامیده می شود وبعداز آن «ولید» گفته می شود وزمانی که بزرگ شد «یافع » می گویند ووقتی شارب وسبیل در آورد «غلام» گویند وزمانی که بزرگ شد «رجل » گفته می شود وبرای رجولیت سه مرحله است « شباب» کسی که رشد کامل رسیده باشد وبعدازآن «کهول» وبعدازآن نیز«شیخ» گفته می شود (ج۲ص۲۶۲)
« ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً »
بعداز رشد به او قلب حفظ کننده (عقل) وزبانی گویا وچشم بینا بخشید برای اینکه
الف-« لِيَفْهَمَ مُعْتَبِراً » تا بفهمد واز گذشتگان عبرت بگیرد وبا توجه به دلائل واضح وحدانیت الهی را درک نماید
ب-« وَ يُقَصِّرَ مُزْدَجِراً » از معصیت ونافرمانی الهی خود داری کند تادچار عذاب وسخط الهی نشود
« حَتَّى إِذَا قَامَ اعْتِدَالُهُ وَ اسْتَوَىمِثَالُهُ »زمانی که به مرحله رشد وکمال رسید وبه قوت وقدرت مقدر شده ( بین هیجده تا سی سالگی ) زسید
الف-«ُ نَفَرَ مُسْتَكْبِراً »کبر وغرور بر او مستولی گردید
ب-« وَ خَبَطَ سَادِراً » بی پروا احکام الهی را پایمال ساخت
ج- « مَاتِحاً فِي غَرْبِ هَوَاهُ » کلمه «غرب» به دلو بزرگ گفته می شود وماتح به کسی گفته می شود که بالای چاه ایستاده وآب می کشد وکسی که پائین چاه باشد وآب بکشد مایح گفته می شود هواهای نفسانی را از دلو بزرگ بیرون کشید وغرق در هوای نفسانی شد
« كَادِحاً سَعْياً لِدُنْيَاهُ فِي لَذَّاتِ طَرَبِهِ وَ بَدَوَاتِ أَرَبِهِ »تمام سعی وتلاش حودرا مصروف امور دنیائی کرد وغرق در لذات دنیوی شد وبه هوسهای ابتدائی توجه می نمود وتأملی نمی کرد
« ُثمَّ لَا يَحْتَسِبُ رَزِيَّةً »از هیچ گناهی إبا نداشت وهرگناهی بود مرتکب می شد واز خشم پروردگار نمی هراسید وگمان نمی کرد مصیبتی بر وی نازل گردد
« وَ لَا يَخْشَعُ تَقِيَّةً » واز خداوند پروا نداشت بخاطر غرق شدن در شهوات مادی ولذات دنیوی از خداوند نمی ترسید تا مرتکب عصیان نشود
https://eitaa.com/jorenab