#بر_کرانه_غدیر_یک
#شناخت_امامت
نکته ای که توجه به آن لازم است آنکه آیا لازم است واقعه ایکه هزار و اندی سال ازآن میگذرد بازخوانی و مورد بررسی مجدد قرارگیرد ؟
برای روشن شدن جواب باید توجه داشت آنچه در آن عصرو درآن مکان روی داد، میتواند چند احتمال داشته باشد .
اول – یک مسئله سیاسی بوده و گروهی درآن مکان جمع شدند و فردیرا به عنوان خلیفه انتخاب کردند و گروه دیگر هم آنرا نپذیرفتند .
دوم – عده ای معتقد بودند حضرت رسول ( صلی الله علیه وآله و سلم ) برای خویش جانشینی انتخاب نموده اما این جانشین از سوی مردم مورد استقبال قرار نگرفت و آنان خود برای خویش خلیفه انتخاب کردند.
سوم- گروهی عقیده داشتند برای جانشینی حضر ت ، کسی هست که افضل ازدیگران و به این مقام شایسته تراست و باید زمام امور را بدست گیرد اما درمقابل عده ای ضمن پذیرش افضلیت وی، دیگران را که پایینتربودند مقدم کردند ([1]).
چهارم – حضرت رسول اکرم( صلی الله علیه وآله و سلم ) دین اسلام رابرمردم عرضه کرد واین برای همیشه پابرجاست «وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغ»([2])و ازآنجاکه دستورات قران کریم محتاج به کسی است که تفسیرو تطبیق و اجرای آنرا برعهده بگیرد بعد از رسول خدا بایدکسانی باشند تا این وظیفه مهم را انجام دهند ازینرو ؛
اولا باید مانند خود پیامبر معصوم باشند تا قول و فعل و تقریر آنها برای مردم حجت باشد
ثانیا به حقایق دینی بطور کامل احاطه داشته باشند تا تحریف و عدم تحریف دین چه لفظی و چه معنوی را بشناسند و حتی جلوی تفسیر ناروا ازدینرا بگیرند.
ثالثا همانگونه که نبی اکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) با عنایت خاصه الهی و معیت ویژه خداوندی هدایت شده، تا بتواند رهبری مردم را برعهده بگیرد اینان نیز چنین ویژگی داشته باشند .
رابعا ازآنجا که نبی اکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) مجرای فیض الهی است و هم مظهررحمانیت خداوند است ([3]) و هم مظهر رحیمیت خداوند ([4]) چنین انسانی نیز می بایست دارای چنین خصوصیتی باشد زیرا خلیفه باید نشانی ازمستخلف عنه داشته باشد چون باید بجای او تصمیم بگیرد و به جای او عمل کند .
شیعه معتقد است بحث جانشین رسول گرامی اسلام بسیار برتر و بالاتراز یک مسئله سیاسی است هرچند چنین امری میتواند در دل آن گنجانده شود و معتقد است جانشین حضرت ،امامان معصومی هستند که به دین دست نخورده و کامل احاطه تام دارند
د :یا علی تو بمنزله کعبه هستی و باید بسوی تو بیایند نه اینکه تو بسوی آنان بروی « وَ أَنْتَ بِمَنْزِلَةِ الْكَعْبَةِ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِي»([5])
یعنی اهل بیت عصمت و طهارت بسان علاماتی هستند که بوسیله آنان مردم مؤمن از غیر مؤمن بازشناخته می شوند و میزان ایمان و دین مردم می باشند پس محبت آنها نشانه ایمان و دشمنی با آنان نشانه کفرو نفاق است « يا علىّ لا يحبّك الّا مؤمن و تقىّ و لا يبغضك الّا منافق و شقىّ.» ([6])
ازینرو هرگاه کسی مانع اهل بیت عصمت و طهارت برای شناساندن دین حقیقی به مردم شود ظلم به خلق الهی روا داشته و مستحق لعن خواهد بود.
پس سخن از یک مسئله سیاسی و یک واقعه تاریخی صرف نیست بلکه سخن از چگونگی پیروی از کسانی است که دین حق را می شناسند و انسان را بسوی اوهدایت می کنند و هرگاه انسان ازفرمان آنان سر پیچی کند دچار خسران خواهد شد و هرکس از آنان پیروی کرد نجات خواهد یافت همانطورکه درنص صریح و روشن نبی مکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) آمده است و اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه نموه است که هرکس از آنان پیروی کرد نجات می یابد همانگونه که هرکس برکشتی نوح نشست نجات یافت وهرکس ننشست غرق شد حتی اگر پسر نوح باشد « إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِي أُمَّتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ فِي قَوْمِهِ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَرَكَهَا غَرِق»([7])
) انعام : 92[2]
)انبیاء : 107[3]
) توبه : 128[4]
) وسایل الشیعه ج 11 ص 32 ح14165[5]
وسائل الشیعه ج 2 ص 319 ح 22 43[6]
احتجاج ج1 ص 157[7]
https://eitaa.com/jorenab