eitaa logo
جرعه ناب
654 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
213 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام #جرعه_ناب توسط ادمین اداره می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ هادی روحانی نماینده ولی فقیه در استان مازندران در شب دوشنبه بتاریخ ۷۰/۹/۱۰در مدرسه امیرالمومنین علیه السلام در شهر مقدس قم در جلسه ای که بود نقل کرد: یک آقا سید معمم از اهالی شهر نیشابور به منزل ما آمد در خلال صحبت متوجه شدم عروه الوثقی را خوب می فهمد بحار را خوب می فهمد وسایل الشیعه را خوب می فهمد خلاصه دیدم ادم با سوادی است گفتم :کجا درس خوانده ای ؟ گفت: هیچ جا وقتی تعجب مرا دید قصه اش را اینطور برایم نقل کرد من کشاورز بودم و همینطور خادم حسینیه و سواد هم نداشتم روزی مشغول شیار کردن زمین بودم بعداز مدتی گاو خسته شد همینطور من گاورا از زیر خیش در اوردم منم دراز کشیدم خوابم برد دیدم آقا امام حسین علیه السلام بخوابم آمد شناختم سلام کردم بعداز جواب سلام فرمود بخوان گفتم چی بخوانم من که چیزی بلد نیستم اقا من سواد ندارم حضرت شعری را به من اموخت انقدر تکرار کرد تا حفظ شدم وقتی بیدار شدم رفتم سراغ قران دیدم می توانم بخوانم رفتم سراغ تفسیر دیدم خوب می فهمم همینطور دیدم کتابهای فقهی را خوب می فهمم اقا به من عنایت کرده است به او گفتم آیا الان آن شعر را بلدی گفت آری وآن شعر این است یا قو م بدانید که سبط ثقلینم من زاده زهرا شه لب تشنه حسینم @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ هادی روحانی نماینده ولی فقیه در استان مازندران در شب دوشنبه بتاریخ ۷۰/۹/۱۰در مدرسه امیرالمومنین علیه السلام در شهر مقدس قم در جلسه ای که بود نقل کرد: یک آقا سید معمم از اهالی شهر نیشابور به منزل ما آمد در خلال صحبت متوجه شدم عروه الوثقی را خوب می فهمد بحار را خوب می فهمد وسایل الشیعه را خوب می فهمد خلاصه دیدم ادم با سوادی است گفتم :کجا درس خوانده ای ؟ گفت: هیچ جا وقتی تعجب مرا دید قصه اش را اینطور برایم نقل کرد من کشاورز بودم و همینطور خادم حسینیه و سواد هم نداشتم روزی مشغول شیار کردن زمین بودم بعداز مدتی گاو خسته شد همینطور من گاورا از زیر خیش در اوردم منم دراز کشیدم خوابم برد دیدم آقا امام حسین علیه السلام بخوابم آمد شناختم سلام کردم بعداز جواب سلام فرمود بخوان گفتم چی بخوانم من که چیزی بلد نیستم اقا من سواد ندارم حضرت شعری را به من اموخت انقدر تکرار کرد تا حفظ شدم وقتی بیدار شدم رفتم سراغ قران دیدم می توانم بخوانم رفتم سراغ تفسیر دیدم خوب می فهمم همینطور دیدم کتابهای فقهی را خوب می فهمم اقا به من عنایت کرده است به او گفتم آیا الان آن شعر را بلدی گفت آری وآن شعر این است یا قو م بدانید که سبط ثقلینم من زاده زهرا شه لب تشنه حسینم @jorenab