هدایت شده از جرعه ناب
يـا صـاحبَ الـعصرِ أدرِكْـنا فليس لنا
وِرْدٌ هـنـيٌّ ولا عـيـشٌ لـنـا رَغَـدُ
طـالت عـلينا لـيالي الإنـتظارِ، فـهل
يـا ابـنَ الـزكيِّ لِـلَيلِ الإنتظارِ غَدُ ؟
فـاكْـحُلْ بـطـلعتِك الـغَرّا لـنا مُـقَلاً
يـكاد يـأتي عـلى إنـسانِها الـرَّمَدُ
ای صاحب زمان مارا دریاب که برای ما نه زندگی خوشی است ونه اب خوشی از گلوی ما پایین می رود
شبهای انتظار برما طولانی شد ای پسر امام حسن عسکری آیا انتظار پایان می پذیرد
چشمان دردمند مارا به جمال زیبای خود نورانی کن که مردمک چشم را بدون تو درد فرا گرفته است.
@jorenab
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
ملعون است ملعون است كسى كه پس از من بدخترم
فاطمه (عليها السّلام)ستم كند و حقش غصب كند و او را بكشد و آنگاه فرمود:اى
فاطمه مژدهگير كه تو را نزد خدا مقام پسنديدهايست كه در آن براى دوستان و شيعيانت شفاعت كنى و پذيرفته شود،
« مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ يَظْلِمُ بَعْدِي فَاطِمَةَ اِبْنَتِي وَ يَغْصِبُهَا حَقَّهَا وَ يَقْتُلُهَا ثُمَّ قَالَ يَا فَاطِمَةُ اَلْبُشْرَى فَلَكِ عِنْدَ اَللَّهِ مَقَامٌ مَحْمُودٌ تَشْفَعِينَ فِيهِ لِمُحِبِّيكِ وَ شِيعَتِكِ فَتُشَفَّعِين»
( بحار الأنوار، ج ۷۳، ص ۳۵۴)
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_چهارم
#درس_دهم_بخش_دوم
ب: تفاوت محتوایی:
بیعت با یزید به منزله پذیرش موروثی بودن سلطنت بود یعنی خلافت بعد از پیامبر اکرم صلی الله به سلطنت تغییر میکرد و بیعت امام حسین علیه السلام می توانست مهر تأییدی بر این تغییر باشد.
خلافت یزید مخالف صلحی بود که امام حسن علیه السلام با معاویه داشت زیرایکی از مفاد آن پیمان نامه عدم تعیین جانشین بود و بیعت کردن حضرت مخالفت با پیمان صلح امام حسن علیه السلام محسوب می شد.
ج: تفاوت آثاری:
1. تایید فسق و فجور یزید که علناً شرب خمر میکرد
2. تکذیب سخنان گذشته خود مبنی بر فاسد بودن دستگاه خلافت
3. پذیرفتن ولایتعهدی یزیدواین به معنای نابودی اصل امامت بودزیرا تا قبل از یزید بحث موروثی بودن خلافت در جامعه اسلامی مطرح نبود
مهم ترین نکته ای که توجه به آن لازم است این است که مردم به فسق و فجور عادت کرده بودند و امام حسین علیه السلام سعی کرد تا مردم را بیدار نماید لذا در زیارت اربعین آمده است: امام حسین علیه السلام خونش را در این راه ریخت تا مردم را از نادانی و گمراهی نجات دهد
تأثیرات قیام امام حسین علیه السلام
1. بیداری مسلمانان؛ بعد از قیام امام حسین علیه السلام ، قیام های متعددی مانند قیام توابین و قیام مختار و... صورت گرفت.
2. آشکار شدن فساد دستگاه اموی به گونه ای که آلوسی از بزرگان اهل سنت در کتاب تفسیر روح المعانی ذیل آیه ۲۳ سوره مبارکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم مینویسد: هیچ شکی در فسق و کفریزید نیست و غزالی که می گوید: یزید را لعن نکنید شاید که توبه کرده باشد، خود غزالی هم مستحق لعن است.
3. گسترش شناخت اهل بیت، زمانی که امام سجاد علیه السلام وارد شام شد و با برخی از افراد شامی مناظره می کرد آنها بعد از شناخت اهل بیت علیهم السلام سوگند میخوردند که تاکنون اهل بیتی غیر از بنی امیه برای پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم نمیشناختند.
4. شناخت عدم جدایی اهل بیت از قرآن، زمانی که به امام سجاد علیه السلام گفته شد الحمد لله الذی قتلکم، امام علیه السلام فرمود: آیا قران می خوانی؟ وقتی گفت بله فرمود: آیا این آیه شریفه را خواندی «قل لا اسألکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» ما آن قربی هستیم که مودتشان واجب است.
5. برجسته شدن نقش زن در جامعه، قبل از قیام امام حسین علیه السلام هیچگاه نقش زن به عنوان رهبر گروه در جامعه شناخته شده نبود ولی بعد از قیام حضرت و رهبری اسرا ء توسط حضرت زینب سلام الله علیها این نقش برجسته شد خصوصا وقتی وارد مجلس یزید شد که فرمانروای حدود ۱۷ کشور کنونی بود با کمال صلابت سخنرانی نمود و حتی فرمود: تو حقیرتر از آنی که من با تو سخن بگویم. و سخنان حضرت نقش تعیین کننده ای در افشای فساد حکومت یزید از یکسو و آزادی اسراء از سوی دیگر داشت .
6. مشخص شدن اسلام اصیل از غیر اصیل، چنانچه جناب حُر وقتی شب دهم دچار اضطراب می شود و از او پرسیده می شود چرا چنین هستی می گوید من خودم را بین بهشت و دوزخ مخیر میبینم این به خوبی نشان میدهد که مرز اسلام راستین از اسلام دروغین با این قیام آشکار شد.
7. عامل مهم تبلیغ اسلام اصیل ؛ائمه علیهم السلام اصرار فراوانی بر حفظ یاد قیام امام حسین علیه السلام داشتند لذا در اکثر ایام غم و سرور یاد امام حسین علیه السلام و زیارت آن حضرت سفارش شده است و این که دارای ثواب است و این برای آن است که اختلاف بین حق و باطل آشکار گردید.
@jorenab
سوال:
حدیث کِساء از حیث سند و دلالت چگونه است؟
جواب :
۱-اصل داستان کِساء امر مسلمی است اینکه نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام و امام حسن و امام حسین علیهما السلام را تحت کِساء جمع کرد و فرمود
«اللهم هؤلاء أهلی فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا»
خدایا اینان اهل بیت من هستند از آنها پلیدی را دور کن و آنها را پاک گردان
در منابع معتبر شیعه و سنی آمده است
به عنوان نمونه کتب شیعی مانند
دلایل الامامه طبری ص۲۱
مجمع البیان طبرسی ج۸ص۵۵۹
و منابع اهل سنت مانند
صحیح مسلم ج۱۵ص۱۹۰
مسند احمدج۷ص۴۱۵
۲-آن چیزی که به عنوان حدیث کِساءمطرح است در منابع معتبر ذکر نشده است و مرحوم شیخ عباس قمی نیز آنرا در مفاتیح ذکر نکرد بلکه دیگران بدان اضافه کردند
۳- آنچه در این حدیث وجود دارد خالی از غلو است و همچنین در آن چیزی که مخالف اعتقاد شیعه باشد وجود ندارد
۴-به نظر می رسد آنچه در آخر این حدیث هست که هرکس خبر مارا در محفلی بگوید مراد ذکر و یاد اهل بیت علیهم السلام است که در کتب روایی روایات درین باره وجود دارد
چون
اولا: یاد اهل بیت علیهم السلام مصداق آشکار تعظیم شعائر الهی است
مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَاِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛(حج:۳۲)
هر كه نشانهای خداوند را بزرگ بدارد، آن از تقوا و پرهیزگارى دلهاست
ثانیا در روایت آمده است
یكدیگر را ملاقات كنید و از احادیث ما بگویید؛ چرا كه حدیث ما جلابخش قلوب است. همانا دلها، چونان شمشیرها، زنگار میگیرند؛ جلا و صیقل دلها به ذكر حدیث است
عن رسولُ الله(صلى الله علیه وآله): تَذاكَروا وَتَلاقُوا و تَحَدَّثُّوا فَاِنَّ الْحَدِیثَ جَلاَء الْقُلوُبِ. إِنَّ القُلوبَ لَتَرینَ كَمَایَرینَ السَّیْف جَلاَؤُها الْحَدِیثُ.
( بحارالانوارج۱ص۲۰۲)
۵-به نظر نمی رسد خواندن حدیث کِساءاز نظر شرعی مشکلی داشته باشد
هرچند بهتر است به عنوان خبری که از معصوم نقل شده بدان نگاه نشود
بلکه به عنوان یک رویداد تاریخی که ذکرفضائل اهل بیت علیهم السلام است خوانده شود
@jorenab
امام صادق علیه السلام
خداوندا از تو خواستارم در تمامى كارها نيرومند و توانايم نمائى،و به تو پناه مىبرم از رسوائى دنيا و شكنجۀ آخرت.
« اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَافِيَتَكَ فِي أُمُورِي كُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْيِ اَلدُّنْيَا وَ عَذَابِ اَلْآخِرَةِ »
معاني الأخبار ج ۱، ص ۳۹۴
@jorenab
#دعای_کمیل_قسمت_دوم
عزت ،عظمت بزرگواری و ارجمندی
قرآن کریم می فرماید: عزت از آن خداست
« مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا»
( سوره مبارکه فاطر، آیه ۱۰)
هر کس به دنبال عزت است بداند عزت از آن خداست
حضرت امیر علیه السلام می فرماید: هر کس عزت را جز از راه حق بجوید خار گردد.
آنگاه می فرماید: این عزت بالاصاله از آن خداست و خدا به هر کس بخواهد عزت را عطا می کند.
«قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتُنزِعَ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
( سوره مبارکه آل عمران، آیه ۲۶)
خدایا: ای که مالک هستی می باشی، هر کس را بخواهی سلطنت میبخشی و هر کس را بخواهی عزیز می کنی و هر کس را بخواهی ذلیل میکنی
اصلا: عزت از آن خداست و به هر کس که بخواهد خواهد داد از طرفی چون خداوند رحیم است و رحمت او همه هستی را فرا گرفته است .
« اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ»
خداوند از در رحمت به بندگان خود عزت و ارجمندی خواهد داد.
پس در آیه دیگر به کسانی که خداوند عزت میدهد را بیان می کند « وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ » ( منافقون، آیه ۸)
عزت برای خداوند و رسول و مومن است.
بنابراین انسان یا باید پیامبر باشد که در بین مردم عزیز گردد یا مومن
و میدانیم تمام تلاش انسان برای رسیدن به این مقام است که میخواهد عزیز گردد.
آنگاه حضرت به نکته دیگری توجه میدهد: و آن اینکه کسی گناه کرد آیا چنین کسی را میتوان عزیز دانست؟
آیا خداوند چنین کسی را عزیز میکند یا خیر؟
لذا عباراتی بیان میکند. و گناهان را ابتدا می شمارد سپس همه را یک جا بیان میکند و از خدا میخواهد که همه را ببخشد برای اینکه گناهانی که انسان انجام میدهد هر چه بزرگ باشد به اندازه تمام هستی که نمی رسد در حالی که رحمت الهی تمام هستی را در بر میگیرد
لذا به ما یاد دادند که بگوییم« اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ ذَنْبِي عِنْدَكَ عَظيماً فَعَفوى أعظمُ مِنْ ذَنْبِي اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلاً أَنْ أَبْلَغَ رَحْمَتَكَ فرحمتك أهل أن تَبْلُغَنِي وَتَسَعَنِى لِأَنَّهَا وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ » خداوندا اگر گناهان من نزد تو بزرگ است عفو تو بزرگتر از گناهان من است خدایا اگر من این قابلیت را ندارم که به رحمت تو برسم رحمت تو این سعه را دارد که مرا در بر بگیرد چرا که رحمت تو همه هستی را پوشش می دهد.
هستی عالم به رحمت بسته است.
نور افلاک از همین جا جسته است.
آنچه در ظاهر و یا در پرده است.
رحمت حق اندران گسترده است
رحمتت بینم به هر جا رو به پیش
زانکه کردی واجبش بر نفس خویش
@jorenab
امام صادق( علیهالسلام)
پروردگارا از تو مىخواهم،از هر خيرى كه آگاهيت آن را فرا گرفته،نصيبم سازى،و از هر گزندى كه علمت بر آن احاطه دارد به تو پناه می برم
« اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ كُلِّ شَرٍّ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ»
(معاني الأخبار ج ۱، ص ۳۹۴)
@jorenab
گناهی که بعداز آن فرصت یافتم دو رکعت نماز بخوانم واز خداوند در خواست اصلاح کنم مرا اندوهگین نکرد
وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: مَا أَهَمَّنِی ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ
بَعْدَهُ حَتَّی أُصَلِّیَ رَکْعَتَیْنِ وَ أَسْأَلَ اللَّهَ الْعَافِیَةَ.
(حکمت۲۹۹)
می گویم
یعنی اگر خداوند توفیق نماز و درخواست عافیت را برای من هموار کرد پس مرا خواهد بخشید
چون در جای دیگر می فرماید وَ مَنْ أُعْطِیَ التَّوْبَةَ لَمْ یُحْرَمِ الْقَبُولَ
اگر به کسی توفیق توبه داده شد از پذیرش توبه محروم نمی شود
مرحوم رضی رحمه الله می فرماید این بیان نورانی از آیه شریفه٫ ادعونی استجب لکم)اخذ شده است
واین کلامامام علیه السلام به معنای آن است یکی از کفاره های گناه. خواندن نماز و درخواست اصلاح وتوبه است
و روشن است با توجه معصوم بودن امام علیه السلام. بیان این سخن برای این است که کفاره بودن نماز را بیان نمایند
(حکمت۱۳۵)
@jorenab
#سلسله_بحث_امامت_بیست_و_پنجم
#درس_یازدهم_بخش_اول
امام سجاد علیه السلام
امام علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام در 5شعبان سال 38(یا 15 جمادی الاولی 36) در مدینه به دنیا آمد ودر 25 محرم سال 95 در سن 57(یا 59) هجری قمری توسط هشام بن عبدالملک مسموم وبه شهادت رسید وپیکر مطهر آن حضرت در مدینه ودر قبرستان بقیع دفن شد است حضرت در طول امامت خویش با توجه به شرایط خفقان که توسط یزید ایجاد شد ونا امیدی که بخاطر شهادت امام حسین علیه السلام بر جامعه شیعه حاکم بود از عناصر متعددی برای حفظ واحیاء اسلام ناب استفاده نمود که در اینجا به برخی اشاره میشود
اول- عنصر تبلیغ
حضرت بعد از آزادی از اسارت وقبل از رسیدن به مدینه سعی نمود از عنصر شعر برای تبلیغ آنچه بر جامعه اسلامی رفته است استفاده نماید لذا به شخصی به نام بشیر فرمود پدرت شاعر بود آیا شما از شعر چیزی میدانی گفت بله فرمود برو خبر آمدن مارا به مردم مدینه اطلاع بده
بشیر می گوید سوار بر اسب شدم هنگامی که مسجد النبی رسیدم صدا به گریه بلند کردم وچنین سرودم
يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ بِهَا-
قُتِلَ الْحُسَيْنُ فَأَدْمُعِي مِدْرَارُ-
الْجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلَاءَ مُضَرَّجٌ-
وَ الرَّأْسُ مِنْهُ عَلَى الْقَنَاةِ يُدَارُ-
( بحار ج 45، ص 147)
ای مردم مدینه دیگر مدینه جای ماندن نیست زیرا حسین کشته شد که اشک من چنین جاری است
پیکر او در کربلا به خاک وخون غلتید وسر مقدسش بالای نیزه شهر به شهر گردانده شد
آنگاه گفت این علی بن الحسین است که با عمه وخواهرها در آستانه شهر فرود آمد ومن فرستاده او هستم
همین نکته باعث هجوم مردم به سوی حضرت شد و حضرت در آنجا حقایقی تاریخی کربلا وآنچه برآن گذشت را بیان کرد
@jorenab