eitaa logo
جرعه ناب
654 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
213 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام #جرعه_ناب توسط ادمین اداره می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
عبدالله بن عباس می گویددر اوائل خلافت عمر نزد او رفتم بعداز صحبتی گفت خیال می کنی خلافت حق پسر عمویت (حضرت علی علیه السلام )بود گفتم بله گفت نظر رسول الله همین بود ودر بعضی سخنانش گفته بود حتی می خواست در بستر بیماری بود بدان تصریح کند اما من بخاطر دلسوزی و احتیاط نگذاشتم رَوَی اِبْنُ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی عُمَرَ فِی أَوَّلِ خِلاَفَتِهِ........قَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ عَلَیْکَ دِمَاءُ الْبُدْنِ إِنْ کَتَمْتَنِیهَا هَلْ بَقِیَ فِی نَفْسِهِ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِ الْخِلاَفَةِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ أَ یَزْعُمُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَّ عَلَیْهِ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ عُمَرُ لَقَدْ کَانَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی أَمْرِهِ ذَرْوٌ مِنْ قَوْلٍ لاَ یُثْبِتُ حُجَّةً وَ لَقَدْ أَرَادَ فِی مَرَضِهِ أَنْ یُصَرِّحَ بِاسْمِهِ فَمَنَعْتُ مِنْ ذَلِکَ إِشْفَاقاً وَ حِیطَةً عَلَی اَلْإِسْلاَمِ شرح ابن ابی الحدیدج۱۲ص۲۱) ♦️بررسی قران کریم می فرماید اولا: نبی اکرم صلی الله علیه واله و سلم هرگز از روی هوای نفس حرف نمی زند و هرچه می گوید چیزی جز وحی (الهی) که بر او القا شده نیست وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی (نجم ۳-۴) ثانیا : نسبت به آنچه از طریق وحی دریافت داشته بخل ندارد و آنرا اعلام می کند وَمَا هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِینٍ (تکویر:۲۵) اگر حضرت رسول اعظم صلی الله علیه وآله و سلم می خواست به اسم امیرالمومنین علیه السلام تصریح کند جز وحی چیزی دیگر نبود حال سوال این است آیا خدا و رسول نسبت به دین دلسوزی نداشتند اما عمر داشت؟ پس در حقیقت عمر از چیزی جلوگیری کرد که امر وحیانی بود 🔶نکته: این خبر به خوبی نشان می دهد مراد از من کنت مولاه فهذا علی مولاه امر حکومت و سرپرستی بود نه دوستی زیرا در صورتی که برای دوستی بود معنا ندارد عمر بگوید حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله و سلم می خواست برای حکومت به اسمش تصریح کند من نگذاشتم 🔶نکته دیگر اینکه عمر می گوید حضرت رسول در برخی سخنانش تصریح داشته به مطلب ولایت حضرت علی علیه السلام لَقَدْ کَانَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی أَمْرِهِ ذَرْوٌ مِنْ قَوْلٍ پس اگر نگذاشتنددر بستر بیماری تصریح کند به این معنا نیست معلوم نباشد حضرت چه چیزی می خواست بگوید https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جرعه ناب
الیوم یئس الذین کفروا من دینکم (مائده3) تماميت ياس كفار حتما بايد به خاطر عامل و علتى بوده باشد كه عقل و اعتبار صحيح آن را تنها عامل نااميدى كفار بداند، و آن اين است كه خداى سبحان براى اين دين كسى را نصب كند، كه قائم مقام رسول خدا (ص) باشد، و در حفظ دين و تدبير امر آن و ارشاد امت متدين كار خود آن جناب را انجام دهد، به نحوى كه خلائى براى آرزوى شوم كفار باقى نماند، و كفار براى هميشه از ضربه زدن به اسلام مايوس شوند. آرى ما دام كه امر دين قائم به شخص معينى باشد، دشمنان آن مى‏توانند اين آرزو را در سر بپرورانند، كه با از بين رفتن آن شخص دين هم از بين برود، ولى وقتى قيام به حاملى شخصى، مبدل به قيام به حاملى نوعى شد، آن دين به حد كمال مى‏رسد، و از حالت حدوث به حالت بقاء متحول گشته، نعمت اين دين تمام مى‏شود، و اين بعيد نيست، كه جمله‏" حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ" تا خدا امر خود بياورد در آيه زير اشاره به همين معنا باشد، توجه بفرمائيد:" وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ، مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ، فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ، إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ"(البقرة: 109) و اين وجه خود مؤيد رواياتى است كه مى‏گويد آيه شريفه مورد بحث در روز غدير خم در مورد ولايت على (ع) نازل شد، يعنى روز هيجدهم ذى الحجه سال دهم هجرت، و بنا بر اين دو فقره آيه به روشنترين ارتباط مرتبط مى‏شوند، و هيچيك از اشكالات گذشته هم وارد و متوجه نمى‏شود. ترجمه تفسير الميزان ج‏5 ص 284- الميزان في تفسير القرآن ج‏5 ص 176 https://eitaa.com/MohammadGelayeri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در روایات فراوانی به شروع غذا با نمک اشاره شده است از جمله پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود: «ای علی! غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک پایان ده، چرا که هر کس غذای خویش را با نمک آغاز کند و با نمک پایان دهد، از هفتاد و دو نوع از انواع بلا که جذام، دیوانگی و پیسی از آن جمله است، به دور باشد  قَالَ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) لِعلِی (علیه السلام): «یا عَلِی! افتَتِح طََعامَک بِالمِلحِ وَ اختِم بِالمِلحِ، فَإنَّ مَنِ افتَتَحَ طَعَامَهُ بِالمِلحِ وَ خَتَمَ بِالمِلحِ، عُوفِی مِنِ اثُنَینِ وَ سَبعِینَ نَوعاً مِن أَنوَاعِ البَلاَءِ مِنهُ الجذَامُ وَ الجنُون وَ البَرَصُ»؛ (الکافی، ج۶، ص ۳۲۶) از طرف دیگر در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است مردی در خراسان نزد امام رضا (علیه السلام) بود. در این هنگام، نزد امام سفره‌ای گستردند که در آن سرکه و نمک بود. امام (علیه السلام) با سرکه آغاز کرد. آن مرد گفت: فدایت شوم! به ما فرموده‌ای که با نمک آغاز کنیم! فرمود: «این (سرکه) همانند آن (نمک) است. سرکه، ذهن را استحکام می‌بخشد و عقل را افزون می‌کند. إنَّ رَجُلاَ کانَ عِندَ الرَّضا (علیه السلام) بِخراسانَ. فَقُدَمَت إلَیهِ مائِدَةُ عَلَیها خَلٌّ و مِلحٌ، فَافَتَتَحَ (علیه السلام) بِالخَلَّ. فَقَالَ الرَّجُلُ: جُعِلتُ فِداکَ! امَرتَنا أن نَفتَتِحَ بِالمِلحِ! فَقالَ: «هذا مِثلُ هذا - یعنی الخَلَّ - و إنَّ الخَلَّ یشُدُّ الذِّهنَ و یزیدُ فِی العَقل»؛ (الکافی، ج۶، ص ۳۲۹) فقهای بزرگوار سعی کردند بین این روایات به نوعی جمع کنند مرحوم نجفی در کتاب (جواهر الکلام)بدون آنکه خودش نظری بدهد احتمالاتی را مرحوم حر عاملی در (وسائل الشیعه )بیان کرده است را می اورد که مرحوم حر عاملی سه احتمال مطرح کرده است ۱-بهتر است با نمک و سرکه شروع کند (هرکدام‌ دسترس بود ) ۲-هر کدام را انتخاب کند نمک یا سرکه خوب است ۳-بهتر است اول با نمک شروع کند (جواهر الکلام ج۳۶ص۴۷۱) بررسی: با توجه به اینکه روایت دلالت بر استحباب به شروع با سرکه از امام رضا علیه السلام است و حضرت در ایران تشریف داشتند ممکن است گفته شود برای برخی مناطق ممکن است ابتدا به نمک بهتر باشد و برای برخی مناطق اغاز غذا خوردن با سرکه ضمن آنکه ممکن است نمک برای برخی مضر باشد خوردن سرکه می تواند ضمن انکه تا حدودی شبیه به نمک در شستشوی دهن عمل کند موجب ضرر نخواهد بود پس هرکس با فراخور شرایط جسمی و اقلیمی با هرکدام آغاز کند به فرموده معصوم عمل کرده و ان شالله از بلایا مصون خواهد بود والله العالم https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ان زمان که طوفان حوادث ارامش از دریای دلم می رباید.و گرد ترس بر دلم می پاشد تنها غریق نجات دلی که به اسارت ترس گرفته شده اعتماد بر کریمی است که پرتو نور های کرامتش از میان ابرهای آسمان بر دریای دل تابیده و امواجش را گرم به امیدو اعتمادخود می کند دریای دل یوسف که گرفتار حوادث شد انچنان یوسف را در خود غرق نمود که یاد ازکرمِ معتمد ترینِ جهان برد و دل یوسف پیش از عقلش تسلیم زندان زلیخا شد .وانگاه که دریای دلش ارامش گرفت و با خالق خود خلوت نمود. نوبت به آشوب عقل و دل رسید که چه شد که گرفتار زندان مصر شدی ؟ ودستان شکوه به سمت ذات حق برداشت واینگونه از خدای خود شنید تو خود زندان را انتخاب كردي، آنگاه كه زمزمه قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ (یوسف:۳۳) سر دادی انگاه که گفتی پروردگارا! زندان را خوشتر دارم از آنچه مرا به سوي آن فرامي خوانند. چرا عافيت را خوشتر ندانستی از آنچه تورا به سوي آن فرامي خواندند هَلَّا قُلْتَ الْعَافِیَةُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ دریای دل خود به نورهای اعتماد حق تعالی روشن و گرم کنیم خود را در گرداب نادانی خود غرق نکنیم که خداوند حکیم ترین حکیمان است وبه اقتدای حرف مولا و پیشوایمان علی ابن ابی طالب (ع)دلمان را با توکل و اعتماد به حضرت حق قوی کنیم که ریشه قوی شدن دلمان دراین است (بحار الانوار م۱۲ ص ۲۴۷) () https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا