جرعهنوش | علی احسانزاده
ببخشید اگر تلخ شد گمان نشود که به دنبال تخریب و تضعیف فرماندهان عزیز نیروهای مسلح هستیم حملات دیشب
ما عادت کردهایم روی زیبای تاریخ را ببینیم و با نوعی تخدیر، خود را آرام کنیم.
در حالی که واقعیات تلخی در همان صفحات روشن و زیبا وجود دارد که دانستنشان حیاتی است.
بارها باید این را تکرار کرد:
انسانها علف هرز نیستند که بهسادگی برویند و تکثیر شوند و غمی از نابودیشان به دل ننشیند.
هزاران مقدمه و سبب باید جمع شوند تا از میان میلیونها انسان، یکی بشود قاسم سلیمانی، یکی بشود #سید_حسن_نصرالله، یکی بشود احمد متوسلیان، یکی بشود ابراهیم زکزاکی و ...
نگاه اتوبوسی به انسانها نداشته باشیم
اینها انسانهای پرورشیافتهاند.
و تنها کسی که فرایند پیچیدهی پرورش یک انسان را دیده باشد، عمق این امر را درک میکند.
روی تلخ تاریخ زندگی پیامبر خاتم (صلوات الله علیه و آله) آنجاست که شهادت چند یار ایشان (بهخصوص حمزه و جعفر علیهماالسلام) سبب میشود تا صفحه را پس از رحلت آن حضرت برگردانند.
یعنی از دست رفتن دو سه نفر #انسان سبب شکست یک نهضت بزرگ است لااقل در مقطعی مهم از تاریخش.
و سبب شکست امیرالمومنین علیهالسلام هم شاید به همین امر بازگردد؛ شهادت عمار و مالک و ذوالشهادتین و ابنتیهان و محمد بن ابیبکر و اویس قرنی و هاشم مرقال و ... .
حتماً نمیتوان شهادت پیران و جوانانی که میدانداران انقلاب اسلامی بود را در میدانیافتن جریان نفاق و کُندشدن حرکت و بعضی انحرافات نادیده گرفت و بیاثر پنداشت.
مگر یک شهید صدوقی به سادگی جبران میشود؟ مگر پس از شهادتش تا حال که چهل و چند سال از آن میگذرد، دارالعباده مثل او را یافته است؟
یک بهشتی، یک مطهری، یک آوینی، یک چمران، یک و یک و یک ...
مگر جبران این فقدانها آسان است؟
چرا با تاریخ و با واقعیات شوخی میکنیم؟
مگر #سید_حسن_نصرالله جبران میشود؟
داغ او، مگر با دیدار صاحبمان تسلی نخواهد یافت...
اللهم عجل...
@jorenush