تبیینِ چه چیز؟
در پیرامون موضوع #جهاد_تبیین مانند بسیاری دیگر از موضوعات مطرحشده از سوی رهبر انقلاب، سوءبرداشتهایی پدید آمده که بعضاً منجر به انحراف این موضوع از مسیر و غرض اصلی شده است.
شوربختانه هنوز هستند کسانی که رفتار متداول خود را با تغییری در عنوان، ذیل خواستهی امام امت تعریف میکنند و به لوثشدن و تهیشدن این مفاهیم فاخر و پرمغز کمک میرسانند.
نباید گذاشت که #جهاد_تبیین نیز به سرنوشتی چنین دچار شود و از جایگاه اصیل خود فروکاسته شود.
تبیین همواره راهبرد اساسی جبههی حق در پیشبرد مقاصد معرفتی و بنیادین اجتماعی بوده است.
آنچه امروز این امر را در جایگاه #فریضهی_قطعی_و_فوری نشانده، و آن را به #جهاد_عظیم_این_روزگار مبدل ساخته دو امر است:
یکی شکل مواجههی دشمن با حق و حقیقت در این زمان و جنگی که در آن ذهن و دل مخاطب را مورد بمباران قرار داده است،
دوم، وضعیت تعیینکنندهای که تاریخ جهان در آن قرار دارد.
با توجه به این دو امر، تا اندازهای میتوان هدف و رویکرد جهاد تبیین را فهمید.
#انقلاب_کبیر_اسلامی، در زمانهای پدیدار شد که #زرسالاران جهانی، #نظام_سلطه را پس از چهار قرن غارت و جنایت، بر سراسر جهان گسترده بودند، و فرهنگ و تمدن مادی میرفت تا دین را بهکلی از میان بردارد.
انقلاب اسلامی گشایشی در افق این جهان بود تا مردم خسته از این ظلمت فراگیر را بار دیگر به سوی نور راهبنماید.
اکنون و در #گام_دوم این انقلاب، جهان در مرحلهی #پیچ_تاریخی قرار گرفته و در آستانهی تحولی مبارک است.
تاریخ گواه است که هرگاه حقیقتطلبان پای بر گلوی جبههی باطل بگذارند و شیاطین احساس خطر کنند، تمام قوای خود را فرا میخوانند و تمام مکرشان را به کار میبندند تا #مالک_اشتر ها از خیمهی #معاویه ها پای پس کشند و جنود ابلیس عمری دوباره بیابند.
امروز هم که جهان در شُرف رویگردانی از تمدن مادی و تسلیم به حقیقت است، جنود ابلیس فشار را به اوج رساندهاند.
با کدامین ابزار؟
با راهبردهای کهنی همچون #تحریف و تزویر و دروغ و ترس و #نومیدی و تفرقه و غفلت و شهوات و ...
و با تازهترین جنگافزارهای مدرن.
نهایت تلاش خود را به کار میگیرند تا حقایق را وارونه جلوه دهند و #ارادهها را از حرکت به سوی افق نورانیِ پیش رو بازدارند،
تا اندکی دیگر نفَسِ نحسشان ادامه یابد و پیروزی نور به تعویق افتد.
راه مقابله چیست؟
روشن کردن حقیقت بر مردم و ارائهی #نشانههای_امیدآفرین،
نشاندادن زوال عمر شیاطین،
تبیین استواری منطق حق و سعادتآفرینی آن،
مقابله با نفوذ #جنود_جهل؛ #نومیدی و #ترس و #شبهه و #غفلت.
پس عرصههای #جهاد_تبیین عبارتند از:
۱. تبیین ظلمتی که انقلاب اسلامی در برابر آن طلوع کرد و مقابله با تطهیر چهرهی منحوس #استعمار و #پهلوی -عامل استعمار در ایران-
۲. تبیین #مفاهیم_عالی_اسلامی به عنوان نقشهی جامع برای جهانی که در پسِ این #تحول محقق خواهد شد و سعادت دنیوی و اخروی انسانها را تامین خواهد کرد
۳. نشاندادن #صعود_چهلساله و راه پرافتخاری که این انقلاب تا کنون پیموده و در پی آن، تبیین توانایی و تمکّن انقلاب اسلامی از رسیدن به آن نقشهی جامع
۴. نشاندادن ضعف و فضاحت روزافزون تمدن مادی غرب و ناتوانی این تمدن از تحصیل سعادت برای انسان و نیز علائم #افول و زوال قریبالوقوع آن
۵. تبیین لوازم تحقق #تمدن_نوین_اسلامی و بایستههای دستیابی به آن هدف.
بنابراین، محور اساسی #جهاد_تبیین، #انقلاب_اسلامی و مسیر پیش روی آن است و چنین نیست که مسائلی پراکنده و غیرمرتبط با یکدیگر را بتوان ذیل عنوان #جهاد_تبیین جمع کرد.
@jorenush
بسم الله النور
🔸تا سیهروی شود هرکه در او غش باشد (۱)
از زمانی که خبر اتفاقات #حظیره منتشر شده، جریان #فتنهطلب این خط خبری را دنبال کردهاند:
#تندروها مراسم بزرگداشت #شهید_صدوقی را به #آشوب کشیدند و سخنرانی را #ناتمام گذاشتند.
آیا این روایت صادقانه است یا #تحریف واقعیت؟
پیش از این، روایت خود را از آن حادثه نوشتهام. (https://eitaa.com/jorenush/142) اکنون میخواهم گزارشی تحلیلی و دقیقتر از آن ارائه دهم و نظری بر مبانی داشته باشم تا روایت صادقانه از مغرضانه شناخته شود.
چنانکه در گزارش پیشین آوردم، سخن #مسیح_مهاجری مقدماتی داشت و نتایجی. او مقدمات خود را گفت و تصریح کرد که از این مطالب #نتیجه میگیرد که ... . و نتایج را یکیک برشمرد.
کسانی که با سخنوری آشنایند یا اقلاً پای سخن سخنوران نشستهاند میدانند که یک سخنرانی مذهبی از خطبهی اولیه، بیان مقدمات، نتیجهگیری و دعای پایانی تشکیل میشود.
مهاجری در آن شب، همهی این اجزاء را به کمال ادا کرد و ناگاه منبر را وانگذاشت. او بیش از سی دقیقه بدون هیچ مزاحمتی سخن گفت و از بیان روایت و مثالزدن و قصهگفتن و بیان خاطره نیز فروگذار نکرد. او چنان سخن را طول داد که برخی حضار که بنا بر عادت مجالس سنتی یزد، توقع سخنانی کوتاهتر داشتند، برخاسته و رفتند.
پس سخنرانی مهاجری، #ناتمام رها نشد.
شاهد این مدعا، صوت سخنرانی آن شب است که بهزودی تقدیم میشود.
اما آیا آشوبی رخ داد؟
گاهی ممکن است کسی یا کسانی از سر مخالفت با شخص سخنران، از ابتدا به قصد برهمزدن مجلس او اقداماتی انجام دهند، بدون آنکه به محتوای سخنان او توجهی کنند.
و این اقدام، میتواند حرکاتی خارج از آداب مجلس خطابه باشد.
این چنین اقدامی، برهمزدن مجلس سخنرانی و ناپسند و محکوم است؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز در مواردی متعدد از آن نهی کردهاند؛ مواردی چون شعار دادن علیه سید حسن خمینی در مراسمات سالگرد رحلت امام خمینی یا هجمه به علی لاریجانی در ۲۲ بهمن ۹۱ در قم.
اما آیا سوال و اعتراض همواره چنین است؟
منحصر کردن واکنش مستمعان نسبت به سخنان خطیب، به یکی از دو صورتِ "سکوت مطلق" و #آشوب، خود، مغالطهای است که راه صواب را که همانا شنیدن منتقدانه و #پرسشگری_آزاد مبتنی بر #ادب است، به فراموشی میسپرد.
رهبر معظم انقلاب در این باره چنین نوشتهاند:
"من عمیقا متأسفم که برخی، میان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزهگویی و کفرگویی»، طریق سومی نمیشناسند و گمان میکنند که برای پرهیز از هر یک از این دو، باید به دام دیگری افتاد. حال آنکه انقلاب اسلامی آمد تا هم «فرهنگ خفقان و سرجنبانیدن و جمود» و هم «فرهنگ آزادی بیمهار و خودخواهانهی غربی» را نقد و اصلاح کند و فضایی بسازد که در آن، #آزادی_بیان، مقید به «#منطق و #اخلاق و #حقوق معنوی و مادی دیگران» و نه به هیچ چیز دیگری، تبدیل به فرهنگ اجتماعی و حکومتی گردد و حریت و تعادل و عقلانیت و #انصاف، سکهی رائج شود."
حال با این تفصیل، آیا نباید پرسشگری مودبانه و منطقی را پس از آنکه خطیب کلام خود به کمال رسانید، از حقوق مستمعان دانست؟
و آیا آنچه گذشت چیزی جز طرح چند پرسش ساده با حفظ قواعد منطق و ادب بود؟
و آیا سیرهی شهید مظلوم آیتالله بهشتی- که مهاجری مدعی پیروی اوست- جز شنیدن سخنان و حتی اعتراضات مخاطبان ولو از فراز منبر بود؟
ملاحظهی دیگر آنکه، آیا خطیب نباید در کلامش از قواعد #منطق و #اخلاق پیروی کند و #حقوق مستمعین- که از مهمترین آنها حقِ شنیدن سخن صواب و نه تدلیس و مغالطه و اغواگری از سخنران است- را مراعات نماید؟
و آیا اگر کسی پس از کمالیافتن بیان خطیب، دانست که از فراز منبر، سخن ناحق به مخاطبان القاء میشود، نباید به اعتراض مودبانه و منطقی سخن رانَد؟ و باید #تبیین حقیقت و سپس #نهی_از_منکر را به کناری نهَد؟
https://eitaa.com/jorenush/145
ببخشید اگر تلخ شد
گمان نشود که به دنبال تخریب و تضعیف فرماندهان عزیز نیروهای مسلح هستیم
حملات دیشب دل همهی مستضعفان را شاد کرد و بابت آن خدا شکر میکنیم و از فرماندهان عزیز جداً متشکریم
خدای ناکرده ناشکری نشود
هدف، نشاندادن افق انقلاب است
در هنگامهای که #کندروی و #تحریف انقلاب عادت برخی خواص و رسانهها میشود و سمّ این آفت به اکثر خودیها هم سرایت میکند، باید کمی تلخ و تند بود تا حرکت انقلاب تا اندازهای صیانت شود.
این کار به این تندی از جایگاه رهبری چندان مناسب نیست، دلیلش در جای خود. پس نگوییم این جلوزدن از امام است.
اگر خدا خواست متنی در ستایش و تبیین ضرورت تندروی معقول خواهم نوشت
@jorenush