اربعین، بیداری و تمدن نوین اسلامی (1)
شهادت سیدالشهداء علیهالسلام در محرم ۶۱ هجری، دو پیامد مهم برای امت اسلامی در پی داشت، یا بگوییم: نتیجهی دو انحراف اساسی در جامعهی اسلامی بود:
اولی؛ #سکوت در برابر فراموشی عهد ولایت و پذیرش سلطنت جائرانهی موروثی،
و دومی؛ فراموشی تأکید قرآن بر دشمنی دشمنان.
این انحراف، یعنی نادیدهانگاشتن تولی به نظام ولایت حق و تبری از ولایت باطل، نقطهی اساسی در افول تمدن اسلامی بود؛ تمدنی که سه قرن بعد درخشیدن گرفت، ولی پیشران آن، دو میراث از رسول خدا (ص) بود؛ جهادگری و دانشجویی.
آن تمدن هرچند با فراز و نشیب، خود را نیمهجان تا نیمهی عصر قاجار کشید، ولی از همان ابتدا عامل زوال خود را به همراه داشت و آن، اصل #سلطنت_مغصوبه بود که در ذات خود، فسادآفرین و عدالتگریز بود.
پس از عاشورا، جز امام زینالعابدین و حضرت زینب علیهماالسلام، افرادی کمتر از انگشتان یک دست، دچار آن #غفلت_تاریخی و انحراف همهگیر نشده بودند؛ «اِرتدَّ النّاسُ بعدَ الحسینِ (ع) اِلّا ثَلَاثَةً: أَبُوخَالِدٍ الْكَابُلِيُّ وَ يَحْيَى ابْنُ أُمِّالطَّوِيلِ وَ جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِم».
و اینگونه، سال ۶۱ آغاز حرکتی تازه بود که علَم آن بر دوش سید ساجدین و زینب کبری بود؛ پرچم مقابله با غفلت و تلاش برای بیداری امت اسلامی و نجات آنان از ورطهی امواج سهمگینِ «بحر لُجّی.»
#الحسین_یجمعنا
#who_is_Hussain
@jorenush
اربعین، بیداری و تمدن نوین اسلامی (2)
تلاش حضرت سجاد برای احیای نظام امامت و بیداری امت، سیر هزار و چندین ساله یافت تا در واپسین سالهای قرن چهاردهم به بار نشست؛ #بیداری_اسلامی در #انقلاب_اسلامی ایران متبلور شد؛ بعدَ ما مُلأتِ الأرضُ ظُلماً و جَوراً.
راهکار این بیداری در طول قرون، مبتنی بود بر یادآوری فاجعهی سال 61 و تحلیل عوامل آن و ترسیم ممتد آن صحنه تا امروز و پیوستن قلوب مؤمنین به آرمان حسین بن علی (علیهماالسلام) و بریدن از خط دشمنان او.
حالا که این سیر، به تشکیل و تثبیت حکومت رسیده است، گام دوم آن آغاز شده است؛ وقت آن است که این بیداری، عمق یابد و جهانی شود و در نهایت، #تمدن_نوین_اسلامی را به بار آورَد. تمدنی که اینبار بر محور #ولایت #امام_عادل و #برائت از #ائمة-الکفر شکل میگیرد.
اربعین، متکفل توسعهی بیداری، #امتسازی و #جامعه_پردازی است، با همان روش؛ اجتماع محبان سید شهیدان و دیگر مناسک عزای او، همچون تمام این هزار و چندصد سال، قلبها را به او و هدف مقدسش میپیوندد و #ولایت بر مدار بایستهاش استوار میگردد، و نیز بغض از دشمنان او و #برائت میآفریند و پیوندها را از یزیدیان و آمریکاییان میگسلد.
اربعین، دست خدا است که آستین برون آمده تا امت اسلام را که تا بدینجا خدا را یاری کرده، #نصرت فرماید؛ نصرتی بر محور #حب_حسین و #بغض_آمریکا شکل گرفته است برای همهی #مستضعفان جهان که از #لیبرالیسم خستهاند.
راهپیمایی #اربعین، مناسک #تمدنسازی امت اسلامی است.
#الحسین_یجمعنا
#who_is_Hussein
@jorenush
دموکراسی بهمثابه گونهای از استعمار (۱)
کاندولیزا رایس وزیر اسبق خارجه آمریکا در دانشگاه قاهره گفته است: «کشور من عامل نابودی دموکراسی در خاورمیانه است! از ۶۰ سال پیش، یعنی از بعد از جنگ جهانی دوم.»
اما آیا اینچنین است؟
اگر دقیقتر بنگریم، آمریکا و پیش از او انگلستان، از دموکراسی بهعنوان تمهیدی بر استعمار بهره جستهاند.
استعمار، در سایهی شعار فریبای دموکراسی، از کشور هدف، اقتدارزدایی میکند. یعنی هر عنصر ثباتبخش در آن کشور را استبداد و دیکتاتوری معرفی کرده، و مردم را علیه آن میشوراند.
و از آنجا که دموکراسی عریان، لنگر ثبات ندارد، ناپایدارترین نوع حکومت بوده، بلکه عملاً هیچگاه در جهان محقق نشده است. آنچه در غرب تحت عنوان دمکراسی در حال اجراست، عناوینی دقیقتر چون پلوتودموکراسی دارد یعنی حکومتِ پول در پوششِ دموکراسی. چنانکه در آمریکا هیچگاه یک شخصیت برآمده از مردم و غیرمتکی به شرکتهای زرسالار، نمیتواند به ریاست جمهوری برسد. در فرانسه نیز بهشکلی خفیفتر. طرفه آنکه اکثر مردم ما امانوئل مکرون را نماد یک انتخابات آزاد میدانند و بر انتخاب یک جوان غبطه میخورند، در حالی که او یکی از اعضای خاندان ابرسرمایهدار یهودی و چندملیتی روچیلد است.
پس دموکراسی مطلق، امکان تحقق ندارد، ولی آمریکا پس از اشغال کشورهای منطقه، این نوع از حکومت را بر جای میگذارد. و جالب آنکه سادهلوحانی از خواص شیعی نیز آمریکا را ناجی عراق از دیکتاتوری صدام و مهیاکنندهی حکومت مردمی میدانند.
این نوع رفتار آمریکا را هم در عراق، هم در افغانستان و به گونهای در لبنان میبینیم. آیا آمریکا از استعمار دست شسته و مردمسالار شده است؟ نخیر؛ آمریکا میداند که دموکراسی مطلق دوام ندارد و کشور هدف، در نهایت به هرجومرج و استیصال کشیده خواهد شد، و اینجا باز آمریکاست که بهعنوان یک منجی از راه میرسد و با یک کودتا، مردمی که آمادهی پذیرش دیکتاتوری برای رهایی از هرجومرج شدهاند را با دیکتاتوری جدید نجات میدهد! و باز حاکمیت و استعمار خود را تا سالها بر آن کشور تثبیت میکند.
مشروطه با همین نقشه به رضا خان رسید، نهضت ملی همینگونه به دیکتاتوری مخوف محمدرضا منجر شد، انقلاب مصر با همین طرح به السیسی رسید و ...
البته همواره نقش سفارت انگلیس یا آمریکا در این طرح، محوری است.
@jorenush
دموکراسی بهمثابه گونهای از استعمار (۲)
راه علاج چیست؟
حدود ده سال قبل، در جریان انقلابات مردمی شمال آفریقا، اندیشمندان اهلسنت به این نتیجه رسیدند که ابتنای مشروعیت بر قدرت که محور اندیشهی سیاسی اهلسنت در طول قرون بوده، خطاست و در نتیجه الازهر، حکم به جواز قیام علیه حاکم جائر داد.
این، گامی بلند در بیداری اسلامی بود؛ ولی هنوز قدمهای دیگری باید برداشت تا بیداری جهان اسلام مسیری مستحکم بیابد.
یکی از مهمترین این ادراکات، فهم این نکته است که دموکراسی، برخلاف مردمسالاری دینی، لنگر ندارد و نمیتواند الگوی مناسبی برای حکومت باشد. و مسلمانان چارهای جز روی آوردن به مردمسالاری دینی ندارند.
برای این مقصود، باید به یک عنصر اقتداربخش درونی و مبتنی بر اندیشهی اسلامی روی آورد و آن را ضامن تحقق مردمسالاری و محافظ آن قرار داد.
در ایران، مردم در فرایندی چندصد ساله، ولایت مطلقهی فقیه را ضامن و لنگری برای مردمسالاری یافتند و نظام سیاسی خود را بر آن بنا کردند.
حال، مردم عراق، لبنان، افغانستان و هر کشور اسلامی و حتی غیر اسلامی که میخواهد از سلطهی استعمارگران سر بتابد، باید به این عنصر اقتدارآفرینِ مردمیِ ضددیکتاتوری بیندیشد و آن را بیابد.
اینکه آیتالله سیستانی نمیتوانند آنچنان که باید در عراق نقشآفرینی کنند، یکی به دلیل فقدان همین جایگاه قانونی است.
ناگفته نماند، کودتای ۱۳۸۸ نیز در پی اجرای همین نقشهی استعماری بودند، ولی امام خامنهای فرمودند «بنده زیر بار بدعتهای غیر قانونی نخواهم رفت». و این یعنی ولیفقیه حافظ مردمسالاری و نافی هرجومرج است.
دولت عراق و لبنان نیز، نباید به دام پذیرش این بدعتهای غیر قانونی بروند، و الا هر روز کسی یا گروهی تحریکشده یا سرخود در پی نفی حاکمیت و تغییر آن برمیآید و کشور روی آرامش را به خود نخواهد دید. و امنیت و آرامش، پایهی همهی پیشرفتهاست.
(اشاره: یکی از راهحلها برای کشورهای اسلامی، توافق بر پذیرش نظر و راهنمایی امام خامنهای است. همچنان که نظام سوریه، با هدایتگری ایشان از فتنهای سخت، جان به در برد.)
@jorenush