اظهارات جنجال نماینده مجلس، علیه وزیر صمت و تیم اقتصادی دولت در صحن علنی مجلس 🔹از مدعی‌العموم و سازمان بازرسی کشور میخواهم به تخلفات و اقدامات غیرقانونی فاطمی امین در وزارت صمت ورود کند/ سفره‌های مردم روز به روز کوچک‌تر میشود.

📹 🇮🇷👆🏻👆🏻نماهنگ " یاد آر روزهای خدا را" 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: جریان باطل راهبردش کتمان ایام‌اللّه است، یا کم‌رنگ کردن این‌جور حوادث است. جریان باطل راهبردش این است که نگذارد این‌جور روزها، این‌جور حادثه‌ها زنده بمانند، نورافشانی کنند. از نظر جبهه‌ی باطل این ایّام غالباً کتمان میشوند یا انکار میشوند، حتی به انکار هم میرسد. روز بیست و دوی بهمن کتمان میشود، روز سیزده آبان، روز نوزده دی، روز نه دی، روز بیست و نه بهمن ــ قضیه‌ی تبریز ــ روز تشییع شهید سلیمانی، روز تشییع شهید حججی، اینها همه ایام‌اللّه‌اند؛ اینها را میخواهند کتمان کنند.

بشماااار😁😍😄 🆔 @mersad_iranii

🔹مزدوران رسانه ای غرب، سقوط هواپیمای نظامی آمریکا در افغانستان که حامل افسران ارشد SIA بود و تصویر افسر آمریکایی که در آتش کباب شده را چند روز بعد از ترور سردار سلیمانی، سانسور می کنند، اما باید گفت این یک اتفاق مهم بود.

🎥👆🏻👆🏻♨️عصر یخبندان واقعی در عصر تفوق متوهمانه قدرت تکنولوژی... 🎞تصاویر آخرالزمانی از آمریکا پ ن : یادم میاد یه وقتی چندتا خود تحقیر حقیر آنچنان قدرت افسانه ای تکنولوژیکی آمریکا را ستایش می‌کردند که گویی هیچ قدت طبیعی و فرا طبیعی جهان خلقت توان شکستنش را ندارند. و این قدرت تکنولوژی آمریکایی بر تمام‌جهان هستی غلبه دارد. چی شد؟؟ 🧠⚔علوم و جنگ شناختی

سخن من:وقوع انقلاب اسلامی درایران سرآغاز دوره ای جدید از تاریخ جهان است.انقلاب در نقطه ای ازجهان حادث شد که کمترین احتمالات برای وقوع آن درذهن ناظران سیاسی وجود نداشت.کارتر رئیس جمهوروقت آمریکا ،کمترازیکسال پیش از وقوع انقلاب اسلامی،حکومت خودکامه پهلوی را با ثبات تصور می نمود.رخدادچنین انقلابی،باریشه های عمیق فکری وفرهنگی اسلامی،بدون برخورداری ازعقبه های نظامی یاسیاسی وسیع،گسترده وپرقدرت وعدم وابستگی به قدرت های خارجی،وارائه الگوی حکومتی مبتنی برآموزه های دینی،از زمان تثبیت وترسیم چشم اندازهای سیاسی،فرهنگی،اقتصادی واجتماعی وباتقابل جدی با هرنوع نگرش سلطه طلبانه و...از ویژگی های اختصاصی ومتمایزی با انقلابات مشابه معاصر بود که برای دشمنان انقلاب اسلامی،طراحی واجرای راهکارهای متناسب کنترلی ومقابله ای را دشوار ساخت.انقلاب اسلامی مدل حکومتی مبتنی برجهان بینی خاصی را ایجاد کرد که ارزش ها وایده آل های نظام سلطه را در همه ابعاد وزمینه ها به چالش کشید وبراین اساس مسیری کاملا متفاوت ومتمایز از روندهای جهانی رابرگزید.وباعدم تبعیت از مکاتب کمونیستی،لیبرالیستی و...خواهان ترویج رویکردی جدید ومتفاوت والبته متضاد با این مکاتب ونظام های سیاسی مبتنی بر آنان شد.نکته ای که در دستگاه فکری وعملیاتی نظام سلطه قابل قبول نبود وآنها را برآن داشت تا باتوسل به هرابزار وسیاستی انقلاب اسلامی ایران را دچار چالشی راهبردی کنند.درواقع،وجود حکومتی دینی باتاکید بر صدور پیام انقلاب خویش درضدیت با نظام سرمایه داری وارزش های سکولاریستی،خطری جدی برای امروز وفرداوآینده اهداف وآرمان های نظام های سیاسی غرب ایجاد کرد،ازاین رو در طول بیش ازچهاردهه،مبارزه نافرجام خود با این انقلاب وارکان نظام سیاسی واجرای عملیات نفوذ سیاسی،اجرای طرح های متعدد ترور وکودتا،اجرای جنگ عریان نظامی وتهدیدات دائمی سنتی وتحریم اقتصادی ،و با توسل به راهبردهای متفاوت ومتعدد وتا امروزهمواره سعی داشته تا انقلاب اسلامی را به سمت زوال وفروپاشی و نظام جمهوری اسلامی ایران را به سمت استحاله سوق دهند.براین اساس،راهکارها وروش های فرهنگی،اجتماعی و...که از آن به جنگ نرم ویا تهدید نرم یادمی شوددر دستور کار نظام سلطه قرار گرفته است.گفتنی است اعمال قدرت نرم عبارتست از وادار نمودن حریف به تمکین از اراده مهاجم،دراثر بکارگیری کمترین میزان قدرت سخت!هرچنددرچهارچوب جنگ نرم،بکارگیری مولفه های قدرت سخت اولویت مستقیم ندارند،لیکن در دید دشمنان ودر سناریوهای ترکیب قدرت نرم،طراحی نمایش ها وقدرت نمایی های نظامی،اقتصادی،سیاسی واجتماعی نیز مفید وگاه ضروری ارزیابی می شوند.البته تا امروز فلش کلی وجهت تلاش های دشمن به سمت درهم کوبیدن مبانی شکل گیری وحدوث انقلاب اسلامی بوده است.در این بخش لازم وضروری است به پارادایم ها وسرخط هایی که برای در هم کوبیدن این مبانی از گذشته تعقیب شده وتااکنون نیزادامه یافته است اشاره ای اجمالی بنمایم:مبارزه با اسلام گرایی فردی واجتماعی وسیاسی،ترویج اباحه گری سیاسی،اخلاقی واجتماعی،تقدس زدایی از دین ومولفه های دینی،عادی سازی حرمت شکنی ها وتوهین به مقدسات وضروریات دین،تکذیب مبانی عقلی یا دینی حکومت دینی،ناکارامد معرفی نمودن حکومت دینی ورهبری نظام اسلامی در اداره جامعه،تلاش برای تغییر سبک زندگی،تغییرباورهای اجتماعی،تحول در روابط اجتماعی،ایجاد شکاف وفاصله اجتماعی وساختاری میان مردم وانقلاب،مشروعیت زدایی از رهبران انقلاب اسلامی ونهایتا ایجاد تعارض ارزشی ملت/حاکمیت و ایجاد تحولات زیر بنایی در جامعه برای تقابل موثر با انقلاب اسلامی واستحاله بنیادین آن به لحاظ هستی شناسی ومعرفت شناسی .که از این نکته در نگاه راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه الله تعالی)به عنوان"اختلال در معرفت های انقلابی ودینی"یاد شده است.معظم له در تشریح سیاست ها واهداف زیربنایی نظام سلطه برای ایجاد تغییرات دامنه دار وتحول در ارزش هاوباورهای جامعه با اشاره به این سیاست بنیادین دشمن،می فرمایند:"آمریکا در تلاش است تا با شبکه سازی وفعالیت درداخل ملت وباجذب عناصر ونیروهای موثر،جامعه را به سمتی هدایت کند که مطلوب آنهاست.تغییرباورها،تغییرآرمانها،تغییرنگاهها،وتغییر سبک زندگی،اهداف مهمی هستند که دشمن با استفاده از ابزارها وامکانات مختلف خود درتلاش است به آنها دست یابد تا از این طریق شیوه تفکر خود رادر جامعه ایران نهادینه سازد".آنچه ازاین فرآیند حاصل می شود حرکت واقدام بر اساس الگویی است که برای طراحان راهبردهای موثر وویژه در ترکیب قدرت نرم استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی با عنوان سیاست نفوذ اجتماعی نیز قابل تعریف است،که در این زمینه طرح های خطرناک وتهدید آفرینی به منظور ایجاد گسست اجتماعی بر مبنای فاصله گیری از آرمانها واهداف انقلاب اسلامی

ایران در دست اجراست.دشمن در پیگیری این هدف به دنبال ایجاد تغییر دید یا تغییر نگاه جامعه است،هدفی که ازآن می توان با عنوان " استحاله انقلاب اسلامی " یاد نمایم.پر واضح است استحاله وتحول درونی انقلاب اسلامی با تمرکز بر جامعه وباورهای ملت بویژه جوانان امکان پذیر است به همین خاطر فعالیت های دشمنان ابعاد ومتغیرهای مختلفی مانند "تغییر رفتار مذهبی گروه های اجتماعی بویژه نوجوانان وجوانان وپوشش دختران و زنان را باکشف حجاب ،ترویج آنارشی گری خیابانی و لمپنیزم خشن،ابتذال جنسی،تحول در نوع مطالبات والگوهای رفتاری جامعه جوان،تِغییر در سبک زندگی،تحمیل وتبلیغ عریان ارزش ها ونمادهای سکولاریستی" و...را در قالب پروژه نفوذ اجتماعی با ابعاد امنیتی گسترده را مد نظر قرار داده اند که در صورت عدم شناخت ومقابله صحیح ازسوی مراکز تصمیم گیر وتصمیم ساز می تواند برای ارزش ها وهنجارهای دینی وآرمان های انقلابی وحاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران هزینه ها وخطرات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد،شایان ذکر است که در این مسیر ابزار رسانه وفضای مجازی مانند همیشه،بازوی اصلی اعمال قدرت نرم وعرصه ظهور بازی سازی ها وسناریوهای مختلف دشمنان در عرصه های فرهنگی_اجتماعی وسیاسی_خبری بویژه در حوادث اواخر شهریورماه امسال است وتا زمانی که رسانه های بومی تقویت نشده و،بویژه شبکه های خارجی رها وآزادانه در فضای داخلی کشور قدرت مانور داشته وبه صحنه سازی وبهانه ها ی اغتشاشگران پوشش وضریب دهند چشم انداز روشنی در پیروزی بر عملیات روانی وفکری واجتماعی درکوتاه مدت متصور نخواهد بود.... @hamidvalipour_sokhaneman

سخن من:یکی از موضوعاتی که درچنددهه اخیر به عنوان یک تهدید مهم در ایران مطرح شده پدیده "نفوذ"است.نفوذ از ابعاد مختلفی برخوردار است.تغییر ودستکاری شاکله و ساختارهای اجتماعی به مدد نفوذ،نیز از اهداف قدرت های سلطه گر می باشد.یکی از مهمترین گروه های اجتماعی که نظام سلطه برای نفوذ در ساختار اجتماعی ایران اسلامی برآن متمرکز شده است،"جامعه زنان ایران" است.براساس شواهد ویافته های موجود،هم اکنون اتاق فکرهای غربی به عنوان عاملان اصلی سیاست های نظام سلطه، با انجام فعالیت های گسترده ،پروژه ی "نفوذ اجتماعی "از طریق "تغییر رفتار مذهبی زنان"رادربرای ایران اسلامی در دستور کار خود دارند.بخشی از سرخط های آشوب ها واغتشاشات اخیر که ابعاد امنیتی گسترده ای یافته ،به دلیل غفلت وفقدان توجه وعدم اشراف لازم متولیان امور ازسوابق و فرآیندهای شکل گیری این پدیده بسیارمهم در کشورمان بوده است.به نظر می رسدبخش اعظمی از علل ،زمینه هاودامنه دار شدن رخدادهای پیش آمده اخیرکه امروز برای جامعه، ارزش ها وهنجارهای دینی وحاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران هزینه هایی به همراه داشته است ماحصل تلاش های دراز مدت نهادهای فکری سیاسی امنیتی غربی برای ایجاد تغییرات فرهنگی واجتماعی در ایران اسلامی ازطریق به بکارگیری مولفه های نرم قدرت بوده که متاسفانه با بی توجهی مسئولان امور فرهنگی،اجتماعی و.. به چگونگی حضور دشمن وسرمایه گذاری آنان بر تغییر رفتار مذهبی زنان ایرانی منجربه تسهیل "پروژه نفوذ اجتماعی" شده است،نکته ای که در تمامی اشکال وفرآیندهاازطریق تغییر رفتارمذهبی جامعه ایرانی و بازتولید گفتمان لیبرالیسم غربی ومنافع نظام سرمایه داری ،ترجیحات وعلائق ومطالبات گروههای مختلف اجتماعی خاصه جامعه زنان وجوانان منطبق برآن درداخل کشورقابل مشاهده ومصداق یابی است.

سخن من: تغییر رفتار مذهبی زنان یکی از مجاری نفوذ اجتماعی در ایران است.از درون برنامه ها وفعالیت های دشمنان و بارصد اتاق فکرهای غرب می توان مصادیق رفتار مذهبی زنان را که آنها در صدد تغییر وتاثیرگذاری برآنها هستند استخراج کرد. تخریب شخصیت"زن ایده آل اسلامی"،حجاب اختیاری،ازدواج سفید،حق طلاق،گسترش بی بندوباری،حیازدایی،ارزش زدایی از ساحت زن،برابری جنسیتی،ترویج آزادی های نامشروع،ایجاد آگاهی های دروغین در زنان وترویج ارزش های مبتذل غربی در بین آنها را می توان از مصادیق طرح های تغییر رفتار مذهبی زنان در ایران دانست که مورد توجه اتاق فکرهای غرب قرار گرفته اند. اتاق فکرهای غرب در راستای تنازعات معنایی وگفتمانی بین اسلام وغرب تلاش می کنند تا پروژه نفوذ در ساختار اجتماعی ایران را پیش ببرند. بارزترین نمودهای این تلاش ها در سرمایه گذاری این مراکز بر تغییر رفتار مذهبی زنان ایرانی قابل مشاهده است ومهمترین مصداق های این رویکرد، در تلاش نهادهای غربی بر تغییر حجاب زنان ایرانی،گسترش بی بندوباری در خانواده،ترویج ازدواج سفید،طرح موضوع برابری جنسیتی،حق طلاق و..دیده می شود.تاریخ معاصر ما نیزهمواره عرصه تقابل دو گفتمان "غرب"و"اسلام" بوده ومسئله رفتار مذهبی زنان نیز به همین نسبت تحت تاثیر رقابت گفتمانی بین این دو قرار گرفته است،وباتوجه به اهمیتی که زنان در جامعه به طورعام ودر جامعه اسلامی به طور خاص دارند،مورد هدف پروژه نفوذ اجتماعی نظام سلطه قرار گرفته اند.واین پروژه یکی از بارزترین تلاش دشمنان برای نفوذ اجتماعی در ایران است. درچهارچوب گفتمانی غرب،با استفاده از مقولاتی همچون دموکراسی،آزادی،برابری جنسیتی وباصطلاح حقوق بشر تلاش می شود تا پوشش ورفتار مذهبی زنان در جوامع اسلامی وبه خصوص جمهوری اسلامی ایران مغایر با ارزش های دموکراسی وحقوق بشر غربی جلوه داده شود.غربی ها با رویکردی اسلام هراسانه سعی در غیریت سازی، برتربینی غرب وعقب مانده قلمداد کردن اسلام دارند. آنها تلاش می کنند اسلام را ناقض حقوق زنان وغرب را مدافع حقوق زنان جلوه دهند.در رژیم پهلوی نیز با توجه به وابستگی سیاسی به غرب،تلاش بسیاری برای ترویج ارزش های غربی ودر نهایت تغییر رفتار مذهبی زنان ایرانی شکل گرفت که بارزترین نمود آن در تلویزیون رسمی،صنعت سینما،روزنامه ها ومجلات قابل مشاهده بود وآن رژیم تمام تلاش خود را برای این تغییر رفتار زنان ایرانی بر اساس الگوی غربی به کار بست،اما موفقیت چندانی به دست نیاورد. در چهارچوب گفتمان رژیم وابسته سابق،رفتار مذهبی زنان همواره یکی از موانع پیشرفت وترقی زنان تصور می شد که باید با آن مقابله کرد. لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی وشالوده شکنی از سیاست های فرهنگی رژیم وابسته پهلوی به طور عام وسیاست های جنسیتی به طور خاص، توسط گفتمان انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه،تعریف شخصیت زن الگو وبهنجار به کلی تغییر یافت. در حالی که در گفتمان رژیم پهلوی زن مترقی ومدرن باید از سنت ها وارزش های دینی مانند پوشش وحجاب فاصله می گرفت،در گفتمان انقلاب اسلامی، پیشرفت ورشد زن با سنت،پوشش وحجاب هم نشین و رابطه ضروری برقرار شده بین برهنگی وبی بندوباری جنسی از یک طرف وترقی وپیشرفت از طرف دیگر بی اعتبار گردید و نهایتا پوشش وحجاب اسلامی تبدیل به ارزش شد. با این تحول بنیادین در سیاست های جنسیتی ایران، وروند روبه رشد وپیشرفت هاونقش آفرینی زنان در همه حوزه های اداره کشور،کشورهای غربی ودر راس آنها آمریکا،مقابله جدی خود را با سیاست های جمهوری اسلامی ایران در حوزه رفتار مذهبی زنان شروع کردند واین پروژه مقابله ایی در مراکز حاکمیتی،رسانه ای،علمی ودانشگاهی واتاق فکرهاب غرب ارزش واولویت دوچندانی پیدا کرد.وآنها مواجهه سخت را نامطلوب وراه حل نفوذ در ساختارهای اجتماعی وبراندازی جمهوری اسلامی ایران را مقابله نرم تلقی می کردند. @hamidvalipour_sokhaneman

سخن من: رفتارمذهبی زنان در ایران همواره در نظام های گفتمانی مختلف معانی متفاوت وبا منافع مادی وعلائق ایدئولوژیک کشورهای خارجی ونظام سلطه ارتباط وثیقی پیدا کرده است. مقابله نهادهای فکری وسیاسی غرب با رفتار مذهبی زنان در ایران وتلاش برای تغییر آن نیز با منافع نظام سرمایه داری وباز تولید گفتمان لیبرالیسم در سطح جهانی نسبت دارد."جوزف نای"استاد دانشگاه هاروارد،عضو برجسته مرکز وودرو ویلسون ومبدع نظریه قدرت نرم در مورد مواجهه نرم با ایران گفته است: "تغییرات فرهنگی واجتماعی ایران در دراز مدت به سمت مطلوب غرب در حرکت است وما نباید با اقدامات سخت وخشن وسریع سرمایه های خود را در ایران به باد بدهیم." "مارتین ایندایک" معاون سابق اجرائی رئیس جمهور آمریکا وعضو برجسته مرکز سابان برای سیاستگذاری آسیای غربی، سیاست آمریکا برای مقابله با ایران را "حجاب زدایی" از جامعه زنان ایران دانسته واظهارداشته است:"پروژه فعلی ما این است که حجاب را از زنان ایرانی بگیریم."! @hamidvalipour_sokhaneman

سخن من: اتاق فکرهای غرب،پوشش مذهبی زنان را به مثابه دال مرکزی گفتمان جمهوری اسلامی می دانند ودرصدد برآمده اندتا این باربه بهانه فوت مرحومه مهسا امینی با بی اعتبار کردن ومعنا زدایی از این دال مرکزی به هدف خود،یعنی"نفوذ اجتماعی"برسند!برخلاف نفوذ سیاسی واقتصادی،نفوذ اجتماعی غرب در ایران بسیار عمیق،پیچیده وناملموس است.علی رغم روشن بودن بخشی از اهداف پشت پرده پروژه نفوذ اجتماعی در جامعه زنان ایرانی از کانال تغییر رفتار مذهبی آنان،موشکافی دقیق این رخنه اجتماعی_اطلاعاتی با توجه به زنانه شدن بسیاری از تحولات در فضای جهانی حائز اهمیت ویژه ای است.مراکز فکری وابسته به غرب با طبقه بندی کردن مسیرهای نفوذ در کوچک ترین واحد اجتماع یعنی خانواده،ارزش های منحط غربی را به مرور از طریق آموزش گسترش می دهند تا جای خوب وبد وزشت وزیبا در زندگی زنان با سرعتی حداقلی ودر بازه زمانی چند نسل تغییر یابد.مسیر ایجاد این تغییر وتحول عظیم را می توان در دو حوزه دنبال کرد. بخشی ازآن برآمده از تغییر ذائقه مدیران وکارگزاران دولتی است .مدیرانی که از بینش اسلامی حداقلی برخوردار بوده وکماکان غرب را"قبله عالم"وکدخدای جهانی می خوانند واز ارزش های جامعه مدنی غربی چنان صحبت می کنند که گوئی غرب در کانون اخلاق وانسانیت ودیگر بخش های جهان به لحاظ ارزشی در حاشیه این کانون قرار گرفته اند.وبخش دوم این مسیر حاصل نفوذ نرم تفکر غربی در جامعه ایرانی وبین گروه های مختلف اجتماعی وازجمله دنیا طلبی وغفلت برخی خواص وبرجستگان جامعه است،یعنی دو مسیر نفوذ از بالا در بین مدیران ونفوذ در پایین در بین گروه های جامعه وصاحبان مرجعیت اجتماعی.اتاق فکرهای غرب بنا به علل مختلف تاریخی وروان شناختی،جامعه زنان را یکی از مهمترین گروه ها برای پیشبرد پروژه نفوذ در ایران در نظر گرفته اند‌.زنان کلید فتح جوامع وبهترین مسیر برای ایجاد تغییرات ماندگار اجتماعی محسوب می شوند.از تجربه تاریخی فتح آندلس اسلامی با سرمایه گذاری بر زنان تا تجربه ملی پیروزی انقلاب اسلامی ایران با از خود گذشتگی‌فداکاری وحمایت ایدئولوژیکی زنان کشورمان،زن کلید دار خصوصی ترین ومهمترین آرمان های جهانی بوده است وتغییر فکر او به تغییر خواست وتمایل یک نسل می انجامد.تغییر ذائقه زنان وزنانه شدن حوزه های مختلف زندگی در کشورهای هدف در پروژه نفوذ،سالهاست به عنوان عامل محرک مراکز فکری غرب برای نفوذ وتغییر رفتار مذهبی زنان عمل می کند.دشمنان در صددند با برجسته کردن موضوعات مربوط به زنان،تغییرات جنسیتی در ایران را در راستای پذیرش ارزش های غربی تحلیل کرده واز این فرآیند تلقی عام وجهانی به دست دهند.آن ها وضعیت کشورهایی را که در این فرآیند جهانی پذیرش ارزش های عام وجهان شمول ادغام نمی شوند واز خود مقاومت نشان می دهند،بحرانی وغیر طبیعی توصیف می کنند.طبق ادعای آنان یکی از ابعاد این ادغام جهانی ارزش زدایی از جامعه وحذف دین از ساحت جامعه است.به ادعای آنان زنان ایرانی نیز یکی از گروه های اجتماعی هستند که در این فرآیند عام وجهانی از رفتار خود ارزش زدایی کرده وبر اساس ارزش های ادعایی جهان شمول(ارزش های لیبرال_دموکراسی غربی)رفتار وآزادی مطلق را مطالبه می نمایند.هرگونه مقاومتی در برابر این موج جهانی باعث ایجادبحران می شود وبنابراین موانع ادغام جهانی را باید حذف کرد.با تحلیل سخنان مدعیان این گزاره های به ظاهر علمی این موضوع روشن می شود که گزاره های آن ها آمیخته به منافع مادی وعلائق ایدئولوژیک نظام غرب است.براین اساس فرآیند جهانی شدن همان جهانی سازی ارزش های غربی در پوشش ادعاهای علمی وحقوق بشری است.جوامعی که بخواهند این فرآیند غربی سازی را به چالش بکشند از جانب نظام سلطه مورد هدف انواع تهدیدات سخت ونرم وجنگ های ترکیبی قرار می گیرند وجمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که با شالوده شکنی از این روایت غربی، امروزمورد هجوم پروژه نفوذ غرب،در ابعاد اقتصادی،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی آن قرار گرفته است.آن ها با رصد مسائل ایران والقای وجود بحران های اخلاقی، اجتماعی وسیاسی متعدد در پی تضعیف وتخطئه ارزش های دینی_ملی_انقلابی وتسهیل فرآیند نفوذ اجتماعی در ایران هستند.این تلاش بی وقفه برای به چالش کشیدن انقلاب اسلامی ایران به عنوان رقیب منافع وارزش های خوددر دستور کارآن هاست وسخت در تلاشندباکادر سازی،شبکه سازی داخلی،تربیت نیرو در پوشش های ظاهرا موجه وبه دور از هرگونه شائبه جرم ،مدیریت بخش قابل توجهی از بدنه اجتماعی زنان را به دست گرفته وباحمایت مالی،معنوی،رسانه ای از پروژه های مهندسی ونفوذ اجتماعی در جامعه ایران وباهیجان آفرینی وتحریک دائمی احساسات دختران ونوجوانان وجوانان آنان را به دام انداخته وباراه اندازی آشوب ها واغتشاشات خیابانی با ایجادوتداوم نا امنی ونشان دادن بی ثباتی در کشورمان موجبات تضعیف کانون های مقاومت در منطقه،وهمزمان شکاف ساختاری میان حاکمیت ومردم