✡ خیبر، قلعهای شکست ناپذیر
1⃣ پس از شکست #یهود در مدینه، چهارمین خاکریز یهود، علیه پیامبر (ص) وارد نبرد شد. یهود در #خیبر به تجمع نیرو پرداخت و خیبر را که در شمال مدینه قرار داشت، به پایگاهی برای توطئه و حرکتهای نظامی علیه پیامبر (ص) مبدل ساخت. #یهودیان_خیبر، شمال مدینه را ناامن ساخته و مانع گسترش اسلام در آن مناطق بودند.
2⃣ پس از شکست بنیقریظه، یهودیان خیبر و قبایل همپیمان آنان، با اطمینان به نیرو و امکانات خود، به ویژه قلعهی شکستناپذیر خیبر، نقشهای برای حمله به مدینه طرح ریزی کردند.
3⃣ مسلمانان دریافته بودند که جز با قطع ریشهی فساد، #توطئههای_یهود پایان نخواهد یافت. پس از صلح حدیبیه و آسوده شدن خاطر مسلمین از جبهه شرک، سپاه مسلمانان به فرمان پیامبر (ص) از مدینه به سوی خیبر رهسپار شد.
4⃣ عملیات خیبر در آغاز محرّم سال هفتم هجرت بود. عملیات نظامی در ماههای حرام از نظر اسلام ممنوع، اما دفاع جایز است. حرکت پیامبر (ص) در ماه محرم، یعنی ماه ممنوعیتِ هجوم، از #دفاعی بودنِ حرکت حکایت دارد؛ در حالی که تاریخ، حرکت پیامبر (ص) را هجوم معرفی میکند!
5⃣ خیبر دارای دژهای مستحکم و امکانات نظامی فراوانی بود و به پشتوانهی همین امکانات، یهودیان گمان به شکست پیامبر (ص) داشتند و کمترین چیزی را که انتظار میکشیدند، تضعیف و کندسازی حرکت اسلام بود.
6⃣ یاران پیامبر (ص) یک یک دژها را فتح کردند و گاه برای گشودن یک قلعه، روزها جنگیدند. با رسیدن مسلمانان به آخرین قلعه، به نام نزار، عملیات متوقف شد. این قلعه در قلّهی کوه بود و دیوار بلندی داشت که در زیر آن خندقی کنده شده بود و عبور از آن ناممکن مینمود.
7⃣ پس از تلاش فراوان و نافرجام مسلمانان برای دستیابی به قلعه، پیامبر (ص) پرچم نبرد را به دست علی بن ابیطالب (ع) سپرد و آن حضرت پیروزی را برای مسلمانان به ارمغان آورد. او درِ قلعه را با دستان پرتوان خویش کند و آن را سپر قرار داد و بر روی خندق انداخت تا رزمندگان از آن عبور کنند.
✍ نویسنده: حجةالاسلام مهدی طائب
📖 متن کامل مقاله بههمراه مستندات:
👉 http://jscenter.ir/judaism-and-islam/jewish-intrigue/3656
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ جنگهای خلفا و منفعت یهود از آن
1⃣ یک نوع از جنگهای عصر خلفا، جنگهای خارجی با هدف #کشورگشایی بود. نخستین مسألهای که بایستی دربارهٔ آن بحث شود، موضع ائمه (ع) در برابر فتوحات خلفا است.
2⃣ سیرهٔ پیامبر (ص) نشان میدهد که آن حضرت در تمام دوران ١٣سالهٔ مکه، اجازهٔ درگیری نمیداد و تنها در پی پرورش شخصیتهای ناب اسلامی بود و پیوسته با بیان معارف عالی اسلام، در پی نشر اسلام بود. حتی پس از آنکه پیامبر (ص) در مدینه مستقر شد و تشکیل #حکومت داد، جنگهای ایشان وجههٔ #دفاعی داشت و تا آنجا که خطری متوجه اسلام نبود، وارد جنگ نمیشد.
3⃣ علی (ع) نیز در اندیشهٔ تربیت افراد بود و هرگز به کشورگشایی نمیاندیشد؛ لذا به محض اینکه حکومت را بهدست گرفت، اینگونه جنگها را تعطیل کرد.
4⃣ هیچیک از #فتوحات_خلفا مورد تأیید ائمه (ع) نبود. لذا در تاریخ ردّی از شرکت ایشان در این جنگها نخواهید یافت، درحالیکه اگر این نبردها به نفع اسلام بود، حتماً در آن پیشقدم میبودند.
5⃣ آن فتوحات اصلاً در صلاح و نفع اسلام نبود؛ اگر نگوییم که به ضرر اسلام و مسلمین انجام یافت. موارد بسیاری در تاریخ آمده که علی (ع) از همراهی با آنان در این جنگها پرهیز میکند و پاسخ رد به آنان میدهد.
6⃣ علاوه بر اینکه #جهاد_ابتدایی بایستی به اذن امام معصوم و یا نائب (خاص یا عام) او باشد، و الا باطل است و ائمه اجازه شرکت در این نبردها را نمیدادند.
7⃣ وقتی اصحاب امام صادق (ع) با ایشان مشورت میکردند که #بنیامیه در دیلمان با کفار میجنگند، آیا اجازه میدهید در جنگهای آنان شرکت کنیم؟ حضرت اجازه نمیفرمودند و میگفتند: ما در جنگ ایشان شرکت نمیکنیم.
8⃣ دلیل این ادعا که علی (ع) این جنگها را قبول نداشتند، این است که حضرت آن جنگها را تعطیل کردند و خود در آن جنگها شرکت نکردند. امام صادق (ع) نیز دربارهٔ این جنگها فرمودند: «بهخدا سوگند، اگر این جنگها به خیر و صلاح بود، هیچکس در شرکت در آن جنگها نمیتوانست از ما پیشی گیرد.» داعی در این جنگها عمر بود و عمر نیز داعی به باطل بود.
9⃣ البته در اینجا پرسشی مطرح میشود و آن اینکه چرا حضرت گاهی به آنان مشاوره میداد؟ پاسخ آن است که اگر مسلمانان شکست میخوردند، دشمن مدینه را میگرفت و در این صورت خطر متوجه #اصل_اسلام بود. حضرت در این موارد برای حفظ اسلام آنها را راهنمایی میکرد.
📖 متن کامل مقاله بههمراه مستندات:
👉 http://jscenter.ir/judaism-and-islam/jewish-intrigue/5507
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter