✡️ کابالیسم لوریایی
1️⃣ در همین 👆 زمان، ربّی #اسحاق_لوریا (1534-1572)، اندیشهپرداز جدید #کابالیسم پدید شد و کانون اصلی این مکتب در ایتالیا و در پیرامون لوریا تمرکز یافت. اسحاق لوریا به یک خاندان سرشناس #یهودی تعلق داشت که شاخههای آن در بسیاری از کشورهای اروپایی و اسلامی گسترده بود. اسحاق در نوجوانی به مصر رفت و مدتی در جزیرهای در نزدیکی قاهره که به عمو و پدرزنش تعلق داشت زیست. در این دوران بود که لوریا به اندیشهپرداز کابالی و یکی از رهبران اصلی این فرقه بدل شد.
2️⃣ اندیشههای لوریا در کنار #کتاب_زوهر یکی از دو منبع اصلی فکری #کابالا بهشمار میرود. هستیشناسی جدید کابالی و ترسیم جهان بهصورت «عین صوف» کار اسحاق لوریا است. اندیشه اسارت #زمزم (اخگر الهی) بهدست #سیترا_اهرا (نیروهای شیطانی) که بر سرزمین #کلیپت (خلافت/ اسلام) حکم میرانند در این مفهوم تبلور یافت. فرآیند دیالکتیکیِ رهایی زمزم، که #تیکون (نوزایی) نامیده میشود، نیز متعلق به لوریاست. مفهوم کابالی تیکون، که احتمالاً از «کَوْن» (شُدَن) در عرفان اسلامی اخذ شده، سراسر تاریخ #قوم_یهود را بهصورت فرایند مسیحایی در راه تحقّق #مأموریت_الهی ترسیم میکند.
3️⃣ در اندیشه لوریا، #زن جایگاهی خاص مییابد. مفهوم #شخینا در اندیشه کابالی پیشتر به معنی «تجلّی روحانی داوود» بود. در #کابالیسم_لوریایی، این مفهوم به نمادی مؤنث بدل شد. در ماجرای هبوط «انسان قدیم» (آدم کدمن)، که با هبوط قوم یهود انطباق مییابد، نیروهای شیطانی ملخ (ملک، پادشاه) را از شخینا یا صفیرا ملخوت (ملکه) جدا میکنند. تمامی تکاپوی پسین برای رسیدن به شخینا و وصل شدن به اوست. در مکتب لوریایی کابالا، هبوط آدم تنها بهدلیل گناه نیست؛ بلکه برای انجام مأموریت الهی معینی است و آن گردآوری اخگرهایی است که در سرزمین «خلافت» فروافتاده و اسیر آن شده اند.
4️⃣ پیروان لوریا او را «مسیح بن یوسف» میدانستند که راه را برای ظهور مسیح اصلی، «مسیح بن داوود» (سلطان موعود قوم یهود)، هموار کرد. بدینسان، کابالیستهای یهودی و محافل مسیحی متأثر از آنان، که کم نبودند، با انتظار ظهور قریبالوقوع مسیح بن داوود به سده 17 گام نهادند. در نیمه اوّل سده 17، کانون اصلی این #مسیحگرایی در بندر #آمستردام متمرکز بود و با الیگارشی ماوراء بحار هلند پیوند تنگاتنگ داشت. در این زمان، بخش مهمی از تکاپوی چاپخانههای آمستردام بر اشاعه آرمان #ظهور_مسیح و افسانه #اسباط_گمشده بنیاسرائیل متمرکز بود.
5️⃣ در دوران استقرار مرکز فرقه کابالا در آمستردام، فرایند تیکون، یعنی جنگ با #نیروهای_شیطانی (سیترا اهرا) مستقر در سرزمین کلیپت (خلافت)، بهشدت برجسته شد و جایگاه اصلی را در مکتب کابالا یافت. در این زمان، #کابالیسم بهشکلی آشکار به ایدئولوژی جنگ با #جهان_اسلام بدل شد، #شیطانشناسی به یکی از اشتغالات فکری دائم رهبران فرقه کابالا بدل گردید و رسالههای متعدد در این زمینه انتشار یافت.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ نفوذ یهودیان مخفی در کلیسای کاتولیک (٢)
1️⃣ وجود #پاپ_یهودی، برای کسانی که در ارتباط با تحوّلات کلیسا میباشند، غریبه نیست. آنچه در عمل رخ داد این بود که #یهود شروع به #نفوذ آرام و نامحسوس درون آن نمود، این مهم از راههای مختلفی، همچون نفوذ مردان روحانی که به درجات بالای کلیسا میرسیدند یا در قالب مشاوران عالی بسیاری از پاپها یا از طریق نزدیک شدن به دادگاههای پاپی، در قالب پزشک یا #خزانهداران کتابخانههای پاپ صورت میپذیرفت.
2️⃣ آنچه برای آنها اهمیت داشت، نزدیکی زیاد به #کلیسا و مردان آن بود؛ به آن سبب که کلیسا در قرون وسطا از تسلّط کامل و حاکمیت مطلق بر زندگی مسیحیان اروپا در تمامی زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و البتّه دینی و فرهنگی برخوردار بود.
3️⃣ کلیسا از انحصارات فراوانی بهره میبرد که به مردان کلیسا اجاره میداد حرف آخر را در برابر شاهان اروپا بزنند. از اینرو، تحمیل سیطره بر کلیسا، از اولویت بیشتری برای #یهود نسبت به سیطره بر پادشاهان برخوردار بود؛ زیرا زمام امور در آن زمان، در دست کلیسا بود.
4️⃣ این، روشِ یهودیان در طول تاریخ بوده است. از آنجا که در دستور کار آنان تفرقه میان مردم و دولتهای جهان قرار گرفته بود، هدف اصلی و مقصد نهاییای که مشتاقانه آن را دنبال میکردند، نزدیکی به مراکز تصمیمگیری در کشورهایی بود که در آن زندگی میکردند. آنان برای انجام رسالتشان از دو ابزار مهمّ #ثروت و #زن استفاده میکردند.
5️⃣ اگر ما #تاریخ_یهود را در کشورهایی که در آن زندگی کردهاند مورد بررسی قرار دهیم، این واقعیت را بهوضوح در آن مییابیم. اسلوب و روش دائمی آنان در اینباره، نزدیکی به «مناصب قدرت و تصمیمگیری» از میان پاپها، پادشاهان یا رؤسایجمهور بود.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ «قرمز شدن» به سبک هالیوود (٢)
💥 تخریب مادر و تقدیس هیولای درون
🎬 نقد و بررسی انیمیشن «قرمز شدن» Turning Red 2022
1️⃣ البته فیلم بهنحوی آشکار، نمادین است و تکتک عناصر و اجزای آن در خدمت ترسیم یک پازل نمادین دربارهٔ #معصومیت_دخترانه، شروع زنانگی، نفسانیّت و دست و پنجه نرم کردن با #غرایز در زمانهٔ حساس و بحرانی #بلوغ است.
2️⃣ «پاندای سرخ» در یک نمادپردازیِ نهچندان پیچیده، بهویژه با توجه به رنگ سرخ آن، نماد و نشان بیدار شدن #غرایز_جنسی در هنگامهٔ بلوغ است. تنها راه رهایی میلین از «پاندای درون» (که بروز بیرونی هم دارد) این است که در شب #ماه_خونین، طی مناسکی، طلسم او باطل شود و پاندای درون او را در یک سنگ یاقوتفام به دام بیاندازند.
3️⃣ مادر و مادربزرگ و سایر زنان خانواده تلاش میکنند او را برای این #مناسک آماده کنند، اما فکر و ذکر میلین و دوستانش، حضور در #کنسرت یک گروه پاپ نوجوانانه (شبیه گروههای #کی_پاپ) است که قرار است در همان شبِ اجرای مناسک در تورنتو برگزار شود.
4️⃣ در جریان تلاش میلین و دوستانش برای جور کردن پول بلیط این کنسرت با هدف دیدن اسطورههایشان، او بهنوعی #دلبستگی با #پاندای_درون خود میرسد. این در حالیاست که به گفتهٔ مادربزرگش، هرچه دلبستگی او به پاندا و درنتیجه بروز بیرونی آن بیشتر شود، بیرون راندنش در حین مناسک سختتر میگردد.
5️⃣ #کنسرت برای این دختران بهعنوان #نقطهٔ_رهایی (طلوع زنانگی) تصویر میشود، در حالیکه #مادر نماد #سنّت و مظهر «استبداد»ی است که باید از آن خلاص شد! حضور در کنسرت برای ایشان به هدف، معنا و انگیزهی زندگی تبدیل میشود. چرا؟ پاسخ را از زبان میلین خطاب به دوستانش میشنویم:
👈 «فردا وقتی به اون کنسرت میریم، #دختر بچهایم. وقتی بیرون بیایم، #زن شدیم!»
✍️ نویسنده: سهیل صفاری
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter