✡ لشکرکشی به شمالشرق ایران و مرگ کوروش
1⃣ از تمام روایات غیر از روایت گزنفون چنین استنباط میشود که #کوروش پس از تسخیر بابل، در شمال و شرق ایران به #سکاها پرداخته و حدود ایران را به سیحون رسانید، ولی در باب سرنوشت او، گفتههای مورّخین مذکور مختلف است.
2⃣ عدهای بر این باورند که کوروش در این جنگ فاتح شده و گروهی نیز معتقدند که کوروش در این جنگ شکست خورده و کشته شده است.
3⃣ #گزنفون اما واقعه را کاملاً متفاوت نقل نموده است. به بیان او، کوروش در پارس و به مرگ طبیعی درگذشته است!! تردیدی نیست، که گزنفون روایتی را اتخاذ کرده که با ستایش او نسبت به کوروش موافقت داشته باشد.
4⃣ اما #هرودوت اینطور عنوان نموده که روایات در باب مرگ کوروش مختلف بوده و او چیزی را که به حقیقت نزدیکتر میدانسته، نوشته است.
📖 پیرامون مرگ کوروش و مقبرهٔ او:
👉 http://jscenter.ir/slave-jews/cyrus/3841
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ بررسی صحت انتساب سد داریال به کوروش
1⃣ به زعم #ابوالکلام_آزاد، کوروش در سفرهایی که به شمال ایران انجام داد، سدّی را برای جلوگیری از تجاوزات اقوام مهاجم، بنا نمود. اما خود ایشان نیز معترفاند که شرح لشکرکشی کوروش، به تفصیل بیان نشده و تواریخ، ساختن سدّی که حملات #سکاها را متوقف نماید، به کوروش کبیر نسبت ندادهاند!!
2⃣ لذا ایشان برای اثبات مدعای خود، پارهای از قرائن را مستمسک قرار دادهاند؛ وجود تکواژه «کور» در نام ارمنی #سد_داریال و نیز در نام #رود_کر از شعبات «رود ارس» که از آن نواحی میگذرد، ایشان را به یقین رسانده که #کوروش سد داریال را بنا نموده است!!
3⃣ اما آیا این نحو از استدلال در حدّی از استحکام هست که ساختهشدن سدّی توسط #کوروش را بیهیچ شک و شبههای اثبات نماید؟! آنهم در شرایطی که #هیچ دلیل تاریخی برای اثبات این مدعا در دست نداریم. روشن است که استدلال جناب ابوالکلام پذیرفتنی نیست!!
4⃣ مروری بر #تاریخ_هخامنشیان مشخص میکند که صحّت بسیاری از جزئیات حیات کوروش، که حتی در تواریخ مدوّن بیان شدهاند نیز محل تردید است. حال چگونه در ارتباط با امری که در زندگی کوروش ثبت نگردیده (یعنی ساختن سدّ) میتوان به قطعیّت سخن گفت و ساختن سدّی را تنها با استناد به نام آن سدّ و یا نام رودی که در مجاورت آن سدّ در جریان است، در رابطه با کوروش اثبات نمود؟!!
5⃣ لذا جناب ابوالکلام نیز نتوانسته مسأله سدّ در داستان ذوالقرنین را چنانکه باید مورد بررسی دقیق قرار دهد، زیرا ادعای ایشان با استفاده از منابع تاریخی متقن و یقینزا قابل اثبات نیست. بلکه اساساً #هیچگونه منبع تاریخی برای اثبات مدّعای ایشان وجود نداشته و این امری است که خود ایشان نیز بدان اذعان کردهاند، زیرا اگر مدرکی در رابطه با این امر در اختیار داشتند، یقیناً ارائه مینمودند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ لشکرکشی کوروش به ارمنستان
1⃣ طبق نوشتههای #گزنفون علت حملهٔ کوروش به ارمنستان، استنکاف پادشاه ارمنستان از پرداخت #خراج و سپاه عنوان شده و نیز تأکید شده که #کوروش مبالغی را از مردمان این ناحیه دریافت نموده است.
2⃣ شخصیتی که در اینجا از #کوروش_کبیر ترسیم شده با توصیف قرآن از #ذوالقرنین در سفر به #بینالسّدین کاملاً متفاوت است. در قرآن میخوانیم که قومی که در بینالسّدین بودند به ذوالقرنین پیشنهاد دادند تا مبلغی را بهعنوان #خرج برای او قرار دهند ولی ذوالقرنین گفت آنچه پروردگارش به او عطا نموده برایش بهتر است و حاضر به اخذ هزینهای از مردم آن نواحی نشد. در حالیکه رویّهٔ کوروش کبیر کاملاً برعکس بوده و یکی از دلایل اصلی لشکرکشی او به نواحی کوهستانی شمال ایران، #اخذ_خراج بوده است.
3⃣ درنتیجه بررسی آثار گزنفون بهعنوان تنها #مدرک_تاریخی موجود برای حملهٔ کوروش به ارمنستان، حاکی از آن است که نمیتوان ماجرای «ذوالقرنین در بینالسّدین» و وقایع «کوروش در ارمنستان» را دو شرح از یک داستان تلقی نمود.
4⃣ ضمناً در نوشتههای گزنفون ذکر نشده که کوروش سدّی آهنین برای جلوگیری از حملات #سکاها ساخته باشد. بلکه به فرمان کوروش قلعهای در آن ناحیه ساخته شد. لیکن شواهد بسیاری در این داستان وجود دارند که براساس آنها نمیتوان این قلعه را مصداقی برای #سد_ذوالقرنین دانسته و #مردم_خالد را همان قوم #یأجوج_و_مأجوج بهشمار آورد.
5⃣ اول آنکه مردم خالد از اقوام سکایی نبوده و خود از سوی سکاها مورد حمله قرار میگرفتند، لذا نمیتوان آنان را یأجوج و مأجوج دانست. ضمناً براساس نوشتههای گزنفون، مردم خالد و #ارامنه با یکدیگر #صلح کرده و به اتفاق هم شروع به ساختن #قلعه نمودند. به اینترتیب در نوشتههای گزنفون شرّ اقوام مهاجم یعنی مردم خالد از طریق عقد قرارداد صلح دفع گردید؛ برخلاف داستان ذوالقرنین که شرّ یأجوج و مأجوج با ساختن سدّی عظیم مرتفع شد.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ علت نپرداختن گزنفون به ماجرای سد داریال
1⃣ #گزنفون ضمن شرح «لشکرکشی کوروش به ارمنستان» به صلح #ارامنه و #مردم_خالد که تا زمان خودِ او نیز باقیمانده، اشاره نموده است. گزنفون برای شرح وقایع این برهه از حیات کوروش، مشاهدات عینی و شنیدههای خود از مردم ایران را نیز بهکار گرفته است.
2⃣ رویّهٔ گزنفون این بوده که مشاهدات خود از ایران و آنچه تا زمان خود او (دورهٔ اردشیر دوم) حفظ شده بود، را ذکر میکرد. لذا اگر گزنفون مشاهدات دیگری در رابطه با ناحیهٔ ارمنستان میداشت، آن را هم بیان مینمود. بهویژه در رابطه با امری خطیرتر از ماجرای صلح ارامنه، یعنی ساختن سدّ عظیم داریال که مانع هجوم #سکاها شده است.
3⃣ اگر #کوروش را همان #ذوالقرنین و #سد_داریال را سد یأجوج و مأجوج بدانیم، بنا نمودن چنین سدّی، واقعهای است بس عظیم و بسیار مهمتر از اغلب جزئیاتی که گزنفون نقل کرده و در صورتیکه چنین امری رخ داده بود، در آثار گزنفون منعکس میشد.
4⃣ جناب ابوالکلام ادعا نموده که نام سد داریال در زمانهٔ ما نیز برگرفته از نام #کوروش است. آیا میتوان پذیرفت که سازندهٔ سدّ در زمان گزنفون که هنوز سلسلهٔ #هخامنشیان بر ایران حکم میرانده بر گزنفون معلوم نبوده باشد؟! در شرایطی که به ادعای جناب ابوالکلام نام این سدّ هنوز هم نشان از سازندهٔ آن یعنی کوروش دارد!! آیا میتوان پذیرفت مردم ایران در زمان گزنفون سازندهٔ سدّ را نشناخته و گزارشی به گزنفون در این رابطه ارائه نکرده باشند؟!!
5⃣ گزنفون درصدد تعظیم شخصیت کوروش و کارهای او بوده تا کتابی در تعلیم «صفات حسنه» و «آداب مملکتداری» بنگارد و چه فضیلتی بالاتر از ساختن سدّی که گروهی از مردم را از آزارهای اقوام مهاجم نجات دهد؟! گزنفون در جایجایِ نوشتههایش در صدد بیان تدابیر شایسته، دستاوردهای بزرگ و صفات نیکوی کوروش است.
6⃣ پس چرا گزنفون هیچ اشارهای به دستاوردی به عظمت و اهمیّت سدّ یأجوج و مأجوج، که صلح و آرامش را برای بسیاری از انسانها به ارمغان آورده، نکرده است؟! مگر نه آنکه این سنخ از وقایع تاریخی که حاکی از حُسن تدبیر و عظمت یک فرمانروا است، بهترین دستمایه برای گزنفون و کاملاً در راستای اهداف او برای نگارش سیروپدی است؟
7⃣ با این حال گزنفون به ساختهشدنِ چنین سدّی اشاره ننموده و همین امر سبب میشود تا به ادعای جناب #ابوالکلام_آزاد مبنی بر ساخته شدن سد داریال توسط کوروش با دیدهٔ تردید بنگریم. لذا ظنّ قوی آن است که کوروش چنین سدّی را بنا ننموده است.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
💎 الف) بررسی راههای هجوم سکاها به مناطق جنوبی
1⃣ بررسی حملات #سکاها در ادوار پیش از کوروش، راههای احتمالی هجوم این قوم به ایران را تبیین میکند. یکی از این حملات در دوران استیلای مادها بر ایران و در زمان هوخشتر انجام شد.
2⃣ بخشی از نوشتههای #هرودوت در اینباره به شرح ذیل است:
👈 مسافت بین دریاچه ماتید، رود فازیس و کلخید برای پیادهرو سالم ٣٠روز راه است، فاصلهٔ بین کلخید و ماد زیاد نیست و بین این دو مملکت فقط مردم ساسپیر سکنی دارند، ولی سکاها این راه کوتاه را گذاشته از راه بالاتر و دورتری آمدند، چنانکه کوههای قفقاز را از طرف راست خود داشتند.
3⃣ بهگفتهٔ پیرنیا: «هرودوت میخواهد بگوید، که راه کوتاه سکاها از کنار دریای آزوو به ولایت باطوم کنونی و از آنجا به آذربایجان بود، ولی آنها راه خودشان را دور کرده از کنار دریای خزر گذشتند. تجاوز مردمان شمالی به ایران در قرون بعد هم از تنگههای قفقاز، مانند دربند واقع در کنار دریای خزر و تنگه داریال واقع در گرجستان بود. از این بیان معلوم میشود که در آن زمان هم مردمان شمالی از همین تنگهها میگذشتهاند و راه دیگر، ولو اینکه نزدیکتر بود، اختیار نمیشد... بعض محققین [نیز] احتمال دادهاند، که سکاها از دهستان، گرگان، طبرستان و گیلان به طرف آذربایجان گذشتهاند و #کتزیاس هم چنین گوید. اگر این روایت صحیح باشد، باید گفت، که سکاها از دو طرف به ایران حمله کردهاند».
4⃣ با توضیحات فوق مشخص میشود که بنا به نقل هرودوت، سکاها از دربند (بابالابواب) در حاشیه #دریای_خزر به ایران حمله نمودهاند. از سوی دیگر اشاره شد که به اعتقاد کتزیاس سکاها از کرانههای شرقی خزر به ایران حمله نمودهاند. البته #تنگه_داریال نیز یکی دیگر از راهها بوده است.
5⃣ پس راه حملات سکاها، تنها محدود به تنگه داریال نبوده که با ساختن یک سدّ، شرّ این قوم (چنانکه جناب ابوالکلام گفتهاند) بهکلّی مرتفع گردد. زیرا این قوم به گزارش هرودوت از تنگه دربند و به بیان کتزیاس از گرگان و خراسان به ایران حمله نمودهاند!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
💎 ب) نمونههایی از حملات سکاها در اعصار پس از کوروش
1⃣ اسناد تاریخی ثابت میکند که تجاوزات #سکاها با روی کار آمدن #کوروش به پایان نرسید و پس از او نیز ادامه یافت. در ادامه به چند نمونه از این حملات اشاره میکنیم:
👈 یکی از این موارد به دورهٔ #داریوش_کبیر بازمیگردد. چنانکه در کتیبه بیستون نگاشته شده، داریوش جهت دفع شرّ سکاها به مملکت آنان لشکرکشی نمود.
👈 شدّت حملات سکاها بهحدّی بود که دو تن از پادشاهان اشکانی (مهرداد اول و فرهاد دوم) در جنگ با آنها کشته شدند و #مهرداد_دوم این قوم را به جای خود نشاند.
👈 در زمان #بهرام_پنجم قراردادی بین ایران و روم منعقد شد و دولت روم متعهد شد سالیانه مبلغی به دولت ایران برای نگاهداشتن پادگانهای قوی در دربند داریال قفقاز بپردازد تا از تجاوزات مردمان شمالی به حدود ایران و روم جلوگیری شود.
👈 در زمان سلطنت #کواذ از سلسله ساسانیان نیز هجوم قبایل هون، که از معبر داریال پیش آمدند، شاه را وادار کرد که به دفع مهاجمین پرداخته و آنان را مغلوب کند، ولی ده سال بعد یک قوم دیگر از اقوام هون موسوم به سابیر به ارمنستان و آسیای صغیر تاختند.
2⃣ این مثالها حاکیاست که اقوام مهاجم همچون #سکاها و #آلانها حملات خود را در سالهای پس از کوروش نیز ادامه دادند. جالبتر آنکه بسیاری از این حملات از همان #تنگه_داریال صورت پذیرفت! که با آیهٔ ٩٧ سورهٔ کهف [یأجوج و مأجوج نه قادر بودند از آن بالا روند و نه میتوانستند نقبی در آن ایجاد کنند] همخوانی ندارد! لذا اگر #سد_داریال همان #سد_ذوالقرنین بود، میبایست مهاجمین را در پسِ خود محبوس داشته، مانع تجاوزات آنان میگردید، در حالیکه چنین نشد!!
3⃣ از همهٔ اینها گذشته، بسیاری از گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که خودِ کوروش نیز در جنگی کشته شد که برای تأدیب سکاها و رفع تهاجمات آنان به وقوع پیوست و لذا خود او نیز ظاهراً قربانی حملات این قوم گردید و این موضوع تطبیقِ #کوروش_کبیر با #ذوالقرنین را ناممکن میسازد!!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
💎 نتیجهگیری
1⃣ گفتیم که #سد_ذوالقرنین در قرآن دارای دو مشخصه اصلی است: یکی دفع شرّ اقوام مهاجم و دیگری پابرجا ماندن تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی. اما #سد_داریال واجد هیچیک از این مشخصات نیست. زیرا #سکاها که از دید ابوالکلام و بسیاری از مفسّرین همان قوم #یأجوج_و_مأجوج بودهاند، در قرون پس از کوروش حملات خود از #تنگه_داریال را پی گرفتند.
2⃣ از سوی دیگر، غیر از تنگه داریال، راههای دیگری نیز برای حملهٔ سکاها به نواحی جنوبی وجود داشته و آنها میتوانستند در صورت مسدود شدن یک راه، از راههای دیگر حملات خود را از سر بگیرند. یعنی سد داریال از همان ابتدا نیز نمیتوانسته شرّ مهاجمین را بهطور مطلق دفع نماید. این نیز دلیل دیگری است تا نتوانیم سدّ مذکور را همان سد ذوالقرنین بدانیم.
3⃣ مضاف بر این، سد داریال برخلاف آنچه قرآن در رابطه با سد ذوالقرنین بیان نموده، تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی (قیامت) پابرجا نبوده و از استحکام آن کاسته شد، بهگونهای که در قرون بعد تدابیری در جهت استحکام آن اخذ گردید و جالبتر آنکه بهرغم همهٔ تدابیر باز هم حملات مهاجمین از این تنگه متوقف نشد. با این وجود چگونه میتوان سد داریال را همان سد ذوالقرنین دانست؟!!
4⃣ در اینجا باید به این نکته اشاره شود که حتی خود جناب ابوالکلام نیز از زمانهای هفتگانهٔ خروج یأجوج و مأجوج (سکاها) سخن بهمیان آورده و از مطالب ایشان برمیآید که برخی از حملاتی که از جانب این قوم به ایران صورت پذیرفت، مربوط به قرون پس از کوروش بوده است!
5⃣ نتیجه آنکه سد داریال فاقد اصلیترین ویژگیهای سد ذوالقرنین، یعنی دفع شرّ اقوام مهاجم و پابرجا بودن تا رسیدن وعدهٔ الهی است. بهنظر میرسد جناب #ابوالکلام_آزاد برای یافتن سد ذوالقرنین در میان ابنیه تاریخی به این موارد توجه ننموده است!!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✍ ردّ توجیه علامه طباطبایی (ره)
1⃣ مشاهده کردید که #علامه_طباطبائی از آنجا که هیچ سدّی را نیافتهاند که در طول سالیان متمادی، راه حملات اقوام مهاجم را مسدود نماید، تعبیر جالبی از آیهٔ ۹۸ سورهٔ کهف ارائه نموده و مراد از «دکّ» شدنِ سدّ و رسیدن وعدهٔ الهی را همان ظهور پیشرفتهای بشری دانستهاند!!!
💥 این بیان علامه از دو منظر قابل نقد است:
2⃣👈 #اولاً براساس آیات قرآن و آراء جمهور مفسّرین، مراد از «وعدُ ربّی»، همان قیامت کبری است و این برداشت با آیهٔ ۹۶ سورهٔ انبیاء و نیز با روایات باب «اشراط الساعة» مطابقت کامل دارد که به این مسأله قبلاً اشاره شد. این در حالیاست که برای استنباطی که مرحوم علامه از عبارت «وعدُ ربّی» ارائه نمودهاند، شاهد قرآنی و روایی وجود ندارد.
3⃣👈 #ثانیاً حتی اگر برداشت ایشان از آیهٔ ۹۸ سوره کهف را پذیرفته و وعدهٔ خداوند متعال را وعده به «ترقّی جوامع و اتساع طرق ارتباطی» تفسیر نماییم، باز همان اِشکال اولیه به قوّت خود باقی است. چرا که سازههایی چون #سد_داریال و #بابالابواب که مفسّرین آنها را بهعنوان سدّ ذوالقرنین بهشمار آوردهاند، حائز اصلیترین ویژگی #سد_ذوالقرنین نبوده و حتی در بدو امر نیز در دفع شرّ مهاجمین کارایی علیالاطلاق نداشتهاند.
4⃣ اساساً طُرُق احتمالی برای حملهٔ #سکاها به عرصههای جنوبی، ٣ راه بوده است: «تنگه داریال»، «دربند یا بابالابواب» و «کرانه شرقی دریای خزر». وجود راههای متفاوت برای حملهٔ سکاها بدان معنا است که با احداث یک سدّ، نمیتوان حملات را بهطور مطلق دفع نمود. زیرا مهاجمین میتوانستند از راههای مختلف به سرزمینهای جنوبی حمله کنند و علىالظاهر این کار را نیز انجام دادهاند، چنانکه در نوشتههای #کتزیاس و #هرودوت بدان اشاره شده است.
5⃣ بنابراین این سازهها نه در زمانهای گذشته و نه اکنون که با وقوع پیشرفتهای چشمگیر، امر ارتباط ملل تسهیل شده، مانعی مطلق برای حملهٔ اقوام مهاجم محسوب نگشته و از اینروی نمیتوان آنها را همان سد ذوالقرنین محسوب نمود.
6⃣ از سوی دیگر، مثالهایی که قبلاً در خصوص حملات #سکاها و #آلانها در اعصار پس از #کوروش ارائه گردید، حاکی از آن است که ابنیهای چون #سد_داریال و #سد_دربند، در آن ادوار که پیشرفتهای کنونی در امور ارتباطی حادث نشده بود نیز «دکّ» و ناکارآمد بودهاند!!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter