✡ صفد ؛ شهر کابالا
1⃣ شهر #صفد (صفت) به انگلیسی: safed به عبری: צפת در کنار شهرهای #قدس (اورشلیم)، #الخلیل (حبرون) و #طبریه، یکی از چهار شهر مهم مقدس #یهود میباشد.
2⃣ عدهای نام صفد (صفت) را به معنای عطا یا وثاق میدانند. عدهای نیز بهدلیل وجود بناهای سفیدرنگ در این شهر نام صفد را بهمعنای «سفید» میدانند.
3⃣ شهر صفد در شمال #اسرائیل، نزدیک مرز لبنان و نزدیک شهر طبریه و دریاچه طبریه در فلسطین اشغالی قرار دارد.
4⃣ نام صفد اولین بار در کتاب داوران از مجموعه کتب تواریخ از مجموعهی #کتاب_عهد (تنخ) آمده است:
✍ بعد مردان یهودا، به همراهی مردان شمعون، به جنگ کنعانیانِ شهر صَفَت (صفد) رفتند. آن شهر را بهکلّی ویران کردند و نامش را حُرما گذاشتند.» (داوران فصل 1 آیه 17)
5⃣ صفد شهری کوهستانی بوده و ارتفاعش از سطح دریا حدود 900 متر است. از شمالغربی توسط کوهی احاطه میشود که ارتفاع آن بین 600 تا 820 متر میباشد و از شمال و شمالشرقی به کوه کنعان ختم میشود که ارتفاع آن بیش از 950متر است. در جنوبشرقی صفد منطقهی کوهستانی ظاهریه بالا قرار دارد. کوههای سر به فلک کشیدهی غرب صفد از بلندترین کوهها در فلسطین اشغالی است. آب و هوای صفد نیز مدیترانهای میباشد.
6⃣ در دوران #جنگهای_صلیبی شهر صفد به تسخیر نیروهای صلیبی در آمد و سپس توسط مسلمین بازپس گرفته شد. در همین دوران #شوالیههای_معبد باید با یهودیان ساکن صفد دیدار نموده باشند. ظاهراً در این دوران جامعهی کوچکی از یهودیان در این شهر زندگی مینمودند كه در #جادوگری دستی داشته و در رمزگشایی کتب #جادوی_سلیمان با #شوالیهها همکاری كردهاند.
7⃣ در قرن 13 در سفاراد (اسپانیا) #موسی_لئونی ، #کتاب_زوهر (ظُهَر) را نوشت که کتاب اصلی #کابالیستها تا کنون میباشد. در آن دوران اسپانیا مرکز اصلی #کابالا (قبالا) بود.
8⃣ در قرن 16 که صفد تحت تسلط امپراطوری عثمانی بود، کابالیستهای #سفارادی به صفد در خاک عثمانی سفر نمودند و از آن دوران تا کنون شهر صفد به عنوان پایتخت #کابالای_یهود میباشد.
9⃣ مطمئناً یکی از علتهای سفر کابالیستهای سفاراد، این بود که در شهر صفد عدهای از هممسلکان #میزراحی (شرقی) آنان زندگی مینمودند.
🔟 صفد از شهرهایی است که کوههای مرتفع آن محل مناسبی برای #سیر_و_سلوک کابالیستها و ساخت معابد آنان میباشد. هرساله بسیاری از کابالیستها از سرتاسر جهان برای زیارت به شهر صفد سفر میکنند و بعضاً دورههای سیر و سلوکی را (نظیر اربعینات) در این شهر میگذرانند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ کتاب زوهر (1)
1️⃣ در اواخر سده 13، با تدوین #کتاب_زوهر تصوف رازآمیز #کابالا بهصورت یک نظام فکری و عملی منسجم شکل نهایی خود را یافت. این کتاب را #موسی_لئونی در سالهای 1280-1286 نوشت. «زوهر»، بهمعنی «درخشش» و «جلال»، با واژههای مشابه در زبان عربی خویشاوند است.
2️⃣ کتاب زوهر نوشتههایی است در تفسیر و تأویل #تورات و سایر کتب مندرج در #عهد_عتیق به زبان آرامی. این کتاب به شیوه متون عرفانی رایج در دنیای اسلام تدوین شده که از زبان نماد و تمثیل و داستانهای رازآمیز برای بیان عقاید خود بهره میبردند.
3️⃣ موسی لئونی برای معتبر کردن کتاب خود، آن را به گذشتههای دور، به حاخامی بهنام #شمعون_بن_یوحای منتسب کرد که گویا در سده دوّم میلادی میزیست: شمعون بن یوحای از چنگ رومیها میگریزد، به مدت 13 سال در غاری پناه میگیرد، در این مدت به عبادت و تفکر میپردازد و سرانجام رازهای هستی بر او آشکار میشود. موسی لئونی منکر تدوین این کتاب بود و ادعا میکرد یک زن یهودی و دخترش برخی دستنوشتههای قدیمی را در اختیار او نهادند و وی در میان آنها کتاب زوهر را یافت.
4️⃣ اصالت این کتاب از همان ابتدا مورد تردید قرار گرفت و از جمله زن و دختر فوق منکر داستان موسی لئونی شدند. مضمون کتاب و اشارات تاریخی آن نیز قدمت منتسب به آن را مردود میسازد. برای نمونه، بسیاری از شخصیتهایی که در کتاب زوهر از آنان یاد شده معاصر شمعون بن یوحایِ فوقالذکر نبودند. امروزه محققین، اعم از یهودی و غیریهودی، تردیدی ندارند که کتاب زوهر در فاصله سال های 1270 تا 1300 توسط موسی لئونی تدوین شده.
5️⃣ انتشار کتاب زوهر یکباره نبود. ابتدا برخی یهودیانِ نامدار در آثارشان به بخشهای کوتاهی از زوهر، بهعنوان یک اثر کهن و معتبر و نایاب که گویا تنها در دسترس برخی خواص است، استناد کردند و همگان را تشنه آن نمودند. بهتدریج و در یک دوره نسبتاً طولانی فصلهایی از کتاب زوهر در محافل کابالی آشکار شد. در سده 16 نُسَخ دستنویس زوهر در کانونهای فرهنگی اروپا پخش شد و سرانجام در سالهای 1558-1560 به چاپ رسید.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ معناشناسی درخت در عرفان کابالا (۴)
1⃣ اولین اشارات در خصوص اینچنین جایگاهی برای #درخت در آثار #موسی_لئونی نویسندهٔ #کتاب_زوهر به چشم میخورد. او از این ویژگی و جایگاه درخت برای توضیح جهان کابالا در تمثیل درخت زندگی استفاده مینماید.
2⃣ در آموزههای #کابالا درختان نهتنها جایگاه نفوس و ارواح انسانی هستند، بلکه خودشان نیز «نفس مجرّده» دارند. این عقیده در شرح احوال حاخام #ناخمن_برسلاوی توضیح داده شده است. او روزی در سفر، برای اقامتِ شب مسافرخانهٔ چوبی را برمیگزیند. حاخام ناخمن در دل شب با صدای بلند شروع به گریه میکند بهنحوی که صاحب مسافرخانه و همراهان حاخام متوجه حالت غیرعادی او میشوند. همگی گرد او میآیند تا علت را جویا شوند.
3⃣ حاخام قبل از هر سخنی کتابی را بیرون میآوَرَد و با چشمان بسته آن را باز میکند و سپس جملهٔ نوشتهشده در صفحه را میخواند: «قطعکردن درخت پیش از موعد، همانند کشتن یک نفس است.» حاخام از صاحب مسافرخانه سؤال میکند: آیا چوب دیوارهای مسافرخانه از درختانی است که پیش از موعد قطع شده است؟ صاحب مسافرخانه تأیید میکند. حاخام توضیح میدهد: من در مکاشفهام با بدن کسانی که کشته شده بودند احاطه شده بودم. بسیار ترسیده بودم. حالا میدانم آنها روح درختان بودند که برای من گریه میکردند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter