eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
686 ویدیو
202 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (3) 1⃣ همچنین بُروز و به‌طور کل رسمیت یافتن ابرقدرتی ایالات متحده امریکا (United States of America) را می‌توان محصول فرایند (World War II) دانست. 2⃣ که به‌نوعی ویژه با افول قدرت سنتی بریتانیای کبیر (Great Britain) و همچنین نابودی رسمی توان تمدنی آلمان نازی (Nazi Germany) و ایتالیای فاشیسم (Italian Fascism) در اروپا و امپراتوری ژاپن (Empire of Japan) در آسیا همراه گردید. 3⃣ و عرصه‌ی جهانی را به‌نحوی قابل تأمل در اختیار کابوی‌های امریکایی قرار داد و موجب شد تا بتوانند در فراغتی با شکوه، در عرصه‌ی جهانی به تعریف و تبیین (American Way of Life) و (American Dream) مبادرت ورزند. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (4) 1⃣ البته دو ابرقدرت ظهوریافته در فرایند جنگ‌های جهانی اول و دوم، به‌صورتی خاص فضای جنگی حدوداً پنجاه ساله را بر عرصه‌ی بین‌المللی حاکم نمودند؛ 2⃣ جنگی با عنوان (Cold War) که موجب شد تا در طول دهه‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، نوع متمایزی از فرایند جابجایی‌های فرهنگی و تمدنی در سطح جهانی بوقوع بپیوندد؛ 3⃣ جابجایی‌های فرهنگی و تمدنی ویژه‌ای که شاید بخش محدودی از آن را بتوان در شکل‌گیری احزب عربی سوسیالیستی از سال ۱۹۴۷ میلادی به بعد در منطقه‌ی خاورمیانه و یا تشکیل حکومت‌های مجهولی همچون عربستان در سال ۱۹۳۳ میلادی و رژیم غاصب در سال ۱۹۴۸ میلادی و نظایر آن در آسیای شرقی و آمریکای جنوبی مشاهده نمود؛ همچون واقعه‌ی کودتای سال ۱۹۷۳ میلادی در شیلی و یا جنگ ویتنام و… 4⃣ و در این میان نیز به عنوان ابزاری قدرتمند در اختیار قرار داشت و ابرقدرت‌های مطرح آن روزگار، اقدام به انعکاس تمایلات و تمنیّات خود از جهان حال و آینده می‌نمودند. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (5) 1⃣ اگر چه رسماً در سال ۱۸۹۵ میلادی یعنی حدوداً بیست سال قبل از آغاز جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ میلادی) متولد شد، اما با این همه در سال‌های پس از جنگ جهانی اول بود که سینما نطق گشود. 2⃣ در سال ۱۹۲۷ میلادی جای خود را به سینمای صدادار داده و این ابزار مهم رسانه‌ای به عاملی اصلی جهت پیشبرد اهداف قدرت‌های مطرح عصر خود مبدل گردید. 3⃣ و این همه در حالی صورت گرفت که مابین اول و دوم، سینما هم از لحاظ فیلم‌برداری و به‌طور کل موضوعات تکنیکی و هم از جهات مفهومی و داستان‌گویی و روایت‌سازی، پیشرفت‌های زیادی كرد. 4⃣ این امر موجب شد تا تمامی قدرت‌های دخیل در فرایند تحولات جنگ جهانی دوم، به‌نحوی محسوس از این ، کمال بهره را گرفته و دوشادوش درگیری سربازان در جبهه‌های متنوع خاکی و آبی و هوایی، جبهه‌ی جنگ دیگری را بر پرده‌ی نقره‌ای سینمای جهان رقم زنند. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (6) 1⃣ و این‌گونه بود که حجم قابل‌توجهی از آثار سینمایی در فاصله‌ی جنگ جهانی دوم، یعنی از سپتامبر ۱۹۳۹ میلادی تا سپتامبر ۱۹۴۵ میلادی، در سینماهای جهان به نمایش درآمد؛ 2⃣ آثار سینمایی ویژه‌ای همچون فیلم سینمایی دختر شماره ۲۱۷ (Girl No. ۲۱۷) که توسط ابرقدرت نوظهور شوروی ساخته می‌شد، 3⃣ و یا فیلم‌هایی نظیر سینمایی شکلات و سربازان (Chocolate and Soldiers) که امپراتوری ژاپن به تهیه و تولید آن مبادرت می‌ورزید، 4⃣ و یا آثاری مانند یکی از جت‌های ما گم شده است (One of Our Aircraft is Missing) که توسط امپراتوری بریتانیای کبیر تولید می‌شدند، 5⃣ و به تقابل با آثار سینمای آلمان نازی، یعنی فیلم‌هایی همچون سربازان فردا (Soldiers of Tomorrow) و خدمه دورا (The Crew of the Dora) 6⃣ و همچنین آثار سینمای ایتالیای فاشیسم یعنی فیلم‌هایی مانند سه خلبان (The Three Pilots) در عرصه‌ی جنگ رسانه‌ای می‌رفتند. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (7) 1⃣ طی جنگ جهانی دوم به‌خوبی نشان داد که به‌عنوان یک رسانه‌ی کاملاً حرفه‌ای، می‌تواند نقشی موثر در تحولات برعهده گرفته و به‌نحوی غیرقابل توصیف، نقش (offensive) و (Defense) منحصر به‌فردی را در عرصه‌ی تحولات جنگی سرزمینی و فراسرزمینی خود ایفا نماید. 2⃣ این در حالی است که بی‌تردید می‌توان محصول فرایند را رسمیّت یافتن ابرقدرتی ایالات متحده امریکا در معادلات بین‌المللی و آغاز عصر جهان دو قطبی دانست. 3⃣ عصری که پیش از آن با پیداش (Eastern Bloc) بر محور ابرقدرتی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شده بود و با تثبیت ابرقدرتی آمریکا در فرایند جنگ جهانی دوم و تشکیل (Western Bloc) به‌رهبری این کشور و مبتنی بر (Marshall Plan) در جهان شکلی ویژه پیدا نمود. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 🌐 درباره‌ی طرح مارشال: 👉 goo.gl/37FPY3 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (8) 1⃣ به‌خوبی نشان داد که چگونه را می‌توان نقطه‌ی عطف تاریخ ملت‌ها دانست؛ 2⃣ چگونه ملت‌ها به‌واسطه‌ی جنگ مضمحل و نابود می‌شوند و چگونه اسباب ظهور و بروز تمدنیِ ملت‌هایی دیگر در جنگ‌ها رقم می‌خورد و از این جهت است که می‌توان فاتح اصلی جنگ جهانی دوم را ایالات متحده امریکا دانست؛ 3⃣ کشوری که در طول جنگ هیچ‌گاه مورد هدف مستقیم کشوری قرار نگرفت و جُز واقعه‌ی مشکوک (Attack on Pearl Harbor)، حتی گلوله‌ای به مرزهای سرزمینی آمریکا شلیک نگشت؛ 4⃣ با این همه پیروز نهایی میدان جنگ، ایالات متحده بود و توانست به‌نحوی فرصت‌طلبانه بر گرده‌ی تمدن‌های موجود اروپایی، ابرقدرتی خویش بر جهان را رقم زند؛ 5⃣ ابرقدرتیِ ویژه‌ای که شاید اصلی‌ترین عامل در بروز آن بر دوش رسانه‌ها و بالأخص صنعت سینمای آمریکا و بود. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 🌐 روایت ویکی‌پدیا از حمله به پرل هاربر: 👉 goo.gl/3zLpJ8 🌐 نگاهی متفاوت به واقعه‌ی پرل هاربر: 👉 goo.gl/ZZdcLQ 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (9) 1⃣ البته باید توجه داشت که ی جهان به‌صورتی گسترده و پویا در عرصه‌ی جنگ جهانی دوم وارد شد. 2⃣ هنرمندان سینمایی نیز فعالیت طاقت‌فرسایی را در طول سال‌های متحمل گردیدند تا تعهد هنری را در راستای مقاصد تمدنیِ مطلوب خویش بروز دهند. 3⃣ در این میان به‌طور ویژه سینمای کشورهای دخیل در فرایند ، طی سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ میلادی، حدود ۳۵۰ اثر سینمایی شاخص را تولید و به مخاطبان خود در سراسر جهان عرضه داشتند. 4⃣ که البته بیش از نیمی از این تعداد آثار متعلق به صنعت می‌باشد. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (10) 1⃣ ی آمریکایی برای فتح‌الفتوح در عرصه‌ی جنگ جهانی دوم و رسمیت بخشیدن بر ابرقدرتیِ خود، بیش از آن‌که از باروت و مهمات جنگی کمک گیرند، انبوهی از را روانه‌ی اذهان جهانیان ساخته و فضای ذهنی ساکنان جهانی را به تسخیر خود درآوردند؛ 2⃣ به عبارتی دیگر آمریکایی‌ها برای رسمیت دادن بر ابرقدرتی‌شان، اگرچه در طی دوران ، هم سود سرشاری را از فروش تسلیحات برای خویش حاصل نموده و هم تسلیحات کشتار جمعی خود را به‌صورتی کاملاً عملیاتی افتتاح کردند؛ 3⃣ اما در این میان نقش اصلی در ترسیم ابرقدرتیِ ایالات متحده در عرصه‌ی بین‌الملل محصول فعالیت هوشمندانه‌ی ی آمریکایی و بالاخص ی این کشور بود. 4⃣ توانست با ارائه‌ی آثار هنری، ذهنیت جامعه‌ی جهانی را بر باورپذیری ابرقدرتیِ این کشور متحول سازد و در عین حال به چنین باوری را القا نماید که بر تمام جهانیان برتری دارد. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ صنعت سینما و حاکمیت موضوع جنگ (11) 1⃣ البته باید توجه داشت که جنگ جهانی دوم برای و بالأخص ی جهان همچنان ادامه داشته و الهام‌بخش بسیاری از سینماگران در تولید آثار خود بوده است؛ 2⃣ اما شاید در این میان صنعت سینمای آمریکا را بتوان اصلی‌ترین نهاد در حفظ و پاسداشت میراث این جنگ خانمان‌سوز دانست. 3⃣ با رویکردی ویژه، همچنان به تولید آثار شاخصی همچون (Letters from Iwo Jima) و (The Thin Red Line) و (Red Tails) و ده‌ها اثر دیگر مبادرت می‌ورزد که هریک در صدد القای مقاصد رسانه‌ای مختص به خود هستند. 4⃣ البته در این میان ترسیم یکی از اصلی‌ترین کارویژه‌های صنعت سینمای امریکا بعد از جنگ دوم جهانى بوده که طی هفتاد سال هیچ‌گاه به فراموشی سپرده نشد. 5⃣ [این یهودنوازی] همچنان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اولویت‌های رسانه‌های آمریکایی در آثار شاخصی همچون (The Pianist) و (Schindler’s List) و… ظهور و بروز می‌یابد. ✍ دکتر موسی اسماعیل‌نژاد 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/Vu5uZS ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ ریشه‌ی بحران ریال (1) 1⃣ در توضیح علل التهابات اخیر به محدودیت‌هایی که اخیراً به زیان ایران در به‌وجود آمده یا به عامل روانیِ جدی شدنِ احتمال خروج آمریکا از اشاره می‌شود. این موارد تنها می‌توانند توضیح دهند که چرا التهابات اخیر بازار ارز در مقطع زمانی فعلی روی داده و نه مثلاً یک سال قبل. اما این پرسش که اساساً چرا تا این حد متزلزل است و هر چند سال یکبار ارزش آن با شدت بسیار زیاد در مقابل ارزهای خارجی سقوط می‌کند صرفاً با اتکا به موارد ذکرشده قابل توضیح نیست. 2⃣ ناگزیر بودن سقوط ارزش ریال در مقابل در اوج دورانی که مسئولین دولت حسن روحانی ظفرمندانه از مهار نرخ ارز به‌عنوان دستاورد خود سخن می‌گفتند امری واضح و دانسته بود. به‌عنوان مثال، آقای دکتر محمدحسین ادیب در شهریور 1395، در مصاحبه‌ای گفتند: «رشد نجومی نقدینگی بزودی با یک سکته مالی در اثر افزایش نرخ ارز پایان می‌یابد. همه‌ی سودی را که بانک‌ها از ابتدای دوران روحانی به سپرده پرداخت کرده‌اند بزودی با افزایش نرخ ارز پس گرفته می‌شود». 3⃣ عامل اصلی مهار در دوران روحانی نه با آمریکا و انعقاد برجام، که بالابردن بود تا نقدینگی در بانک‌ها محصور شده و بازار ارز را ملتهب نکند. اما از آنجایی که بالابردن سود سپرده خود به رشد نقدینگی بیش‌ازپیش دامن می‌زند، نرخ رشد نقدینگی در دوران روحانی حتی در مقایسه با دوران پرالتهاب احمدی‌نژاد نیز بالاتر بود. 4⃣ به‌عبارت دیگر ریشه‌ی التهابات بازار ارز ایران نه‌تنها برطرف نشد که تشدید نیز گشت. ریشه‌ی این التهابات بحران است که خود حاصل عدم توازن بین رشد بخش واقعی اقتصاد ایران و رشد نقدینگی است. بخش واقعی اقتصاد ایران با ژیان حرکت می‌کند و تولیدشده توسط نظام بانکی با فضاپیما. فاصله‌ی ایجادشده مابین این دو که ناشی از تفاوت سرعت حرکت آنها است شبحی است که خود را هر چند سال یکبار در قالب سقوط ارزش ریال نمایان می‌کند. 5⃣ اگر بخش‌های واقعی و سالم اقتصاد ایران ظرفیت جذب و پذیرش بخش عمده‌ی نقدینگی خلق شده توسط را داشته باشند، در اثر عوامل ثانویه چون جنگ روانی ترامپ، نقدینگی بازار ارز را ملتهب نکرده و ارزش ریال سقوط نمی‌کند. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ ریشه‌ی بحران ریال (2) 1⃣ اما چه شد که در ایران به وضع سرسام‌آور سال‌های اخیر دچار گشت؟ عموماً پول ایران را در دو سطح پول‌پایه و نقدینگی به بحث می‌گذارند که اولی مستقیماً توسط خلق شده و دومی توسط کل شامل بانک‌های خصوصی و دولتی. نگاهی گذرا به روند رشد این دو مؤلفه‌ی پولی نشان می‌دهد سال‌های ابتدایی دهه 1380 نقطه‌ی عطفی است که نرخ رشد نقدینگی با شتابی فزاینده از نرخ رشد پول‌پایه پیشی می‌گیرد. یعنی تا پیش از آن، این دو مؤلفه‌ی پولی کم‌وبیش همگام با یکدیگر افزایش می‌یافتند ولی به ناگاه نقدینگی با سرعتی بیش از سرعت خلق پول‌پایه ایجاد می‌شود. 2⃣ چه اتفاقی در آن سال‌ها رخ داده که چنین نتیجه‌ای را موجب شده است؟ عده‌ای تشکیل دولت احمدی‌نژاد را، که از نظر زمانی تقریباً مقارن با این تحول است، به‌عنوان علت آن ذکر می‌کنند. اما این تقارن زمانی را تنها در صورتی می‌توان به رابطه‌ی عِلّی-معلولی بدل کرد که تشکیل دولت احمدی‌نژاد تغییری بنیادین در نظام بانکی ایران را موجب شده باشد. 3⃣ زمینه‌سازی برای بزرگترین تحول ساختاری در نظام بانکی ایران، که توان اثرگذاری فوق را داشته باشد، در سال‌های پایانی دهه 1370 صورت پذیرفت. اجرای این تحول در سال 1380 آغاز شد و اول خرداد 1384، یعنی دو ماه پیش از تشکیل دولت احمدی‌نژاد، این تحول تازه وجاهت قانونی یافت! این تحول چیزی نیست جز راه‌اندازی که الگوی نوینی برای مدیریت پول در ایران پایه گذاشت. وجه ممیزه این الگوی نوین با الگوی پیشین مشارکت بخش خصوصی در تولید نقدینگی است. به‌عبارت دیگر با راه‌اندازی بانکداری خصوصی، نظام جمهوری‌اسلامی ایران حق انحصاری خود برای را با بخش خصوصی شریک شد. 4⃣ این تفاوت ساختاری کاملاً علت پیشی گرفتن نرخ رشد نقدینگی از نرخ رشد پول‌پایه را توضیح می‌دهد. برای درک این موضوع می‌بایست حداقل به سه نکته مرتبط توجه کرد: 🔸اولاً، تا پیش از این بانک مرکزی و نهادهای دولتی می‌توانستند بسیاری پارامترها از قبیل یا را به صورت دستوری به بانک‌ها، که آن زمان همه دولتی بودند، دیکته کنند. در الگوی جدید چنین چیزی ممکن نیست و بانک مرکزی نیازمند مکانیسم‌های پیچیده‌تری برای کنترل این پارامترها است که مستقیماً بر رشد نقدینگی اثرگذار هستند. 🔸ثانیاً، رابطه‌ی مستقیمی وجود دارد بین نقدینگی خلق شده توسط یک بانک و سودی که آن بانک به‌عنوان یک بنگاه اقتصادی کسب می‌کند. در نتیجه، بانک‌های خصوصی که بنابه‌تعریف به دنبال کسب بیشتر هستند، ذاتاً تمایل به افزایش هرچه‌بیشتر نقدینگی دارند. 🔸ثالثاً در الگوی جدید، بانک‌های دولتی حتی اگر بخواهند هم نمی‌توانند در تعیین پارامترهای مهمی چون نرخ بهره و سود سپرده مستقل از بانک‌های خصوصی و مطابق با مصالح دولت عمل کنند زیرا ورشکسته خواهند شد. 5⃣ به طور خلاصه، آنچه موجب پیشی گرفتن نرخ رشد نقدینگی از نرخ رشد پول‌پایه شده، رقابت بانک‌ها بر سر خلق نقدینگی است. چنین رقابتی در نظام‌های بانکی دیگر کشورهای دنیا نیز وجود دارد لیکن الزاماً چنین نقدینگیِ سرسام‌آوری را موجب نشده است. حتماً توضیحات فنی قابل قبولی برای چرایی تفاوت اثر بانکداری خصوصی بر رشد نقدینگی در کشورهای غربی، به‌عنوان مثال، با ایران وجود دارد. اما به‌راحتی قابل‌تصور است که پیاده کردن مکانیسم‌های جاافتاده برای کنترل نقدینگی، هرچه باشند، مانع فنی ندارند. بنابراین مانع را می‌بایست در بُعد موضوع جویا شد. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ ریشه‌ی بحران ریال (3) 1⃣ به‌طور خاص باید دید چه تفاوتی است بین نسبت و در ایران با همین نسبت در دیگر کشورهای دنیا که ، افسارگسیختگی نقدینگی را موجب نشده است. در کشورهای غربی که الگوی بانکداری خصوصی حداقل طی چندین دهه‌ی گذشته مطلقاً افسارگسیختگی مشابهی در خلق نقدینگی به بار نیاورده است، برجسته‌ترین بانکداران گرچه عمدتاً سِمَت رسمی در حکومت ندارند ولی قدرت برتر و بلامنازع سیاسی محسوب می‌شوند تا جایی که صاحب‌منصبان در سطوح عالی سیاسی یا مهره‌ی ایشان هستند یا ناگزیر از این‌که در هماهنگی با ایشان عمل کنند. 2⃣ در مورد ایران ولی وضع سراسر متفاوت است. با وقوع انقلاب‌اسلامی در سال 1357، بخش عمده‌ی افرادی که در سطوح عالی قدرت رسمی قرار گرفتند نه برکشیدگان نظام بانکی که پیروان سیاسی آیت‌الله خمینی (ره) بودند. البته به تدریج برخی مناصب مهم و کلیدی در سطوح بالای قدرت رسمی توسط عوامل ، که تحت سیطره‌ی بزرگترین بانکداران جهان است، فتح گردید. لیکن هنوز برخی مناصب به‌ویژه بالاترین سطح قدرت رسمی، که اختیارات حیاتی و سرنوشت‌سازی در امور نظامی و سیاست‌خارجی را شامل می‌شود، در اختیار افرادی است که مشخصه‌ی اصلی‌شان تعلق‌خاطر به انقلاب‌اسلامی است. 3⃣ ولی بانکداری خصوصی در ایران نتیجه‌ی سفر یک هیئت بلندپایه‌ی به ایران در تیرماه 1378 بود که آقای عبدالله شهبازی سازماندهی آن را کار «کمپانی مالی ، از سرشناس‌ترین کمپانی‌های وابسته به سرویس اطلاعاتی بریتانیا» می‌دانند و نقطه‌ی کانونی عظیمی که «در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی سِر دلال و کارگزار اصلی آن در ایران بود و در جهان به عنوان مهم‌ترین کانون اقتصادی و مالی شناخته می‌شود». مهم‌ترین بانک این شبکه عظیم جهانی بانک «اچ. اس. بی. سی.» است که مدیر شعبه‌ی دُبی آن، یعنی ، را در سال 1380 به عنوان اولین ایران تاسیس نموده و 11 سال نقش مدیرعامل آن را ایفا نمود. 4⃣ نتیجه آن‌که بانکداری خصوصی در ایران توسط متنفذترین تأسیس شده که انقلاب‌اسلامی در تعارض تام با آن به پیروزی رسیده است. همین نکته، تفاوت بنیادینِ بانکداری خصوصی در ایران است با بانکداری خصوصی در دیگر کشورهایی که این کانون مالی-سیاسی در بالاترین سطوح قدرت رسمی خود را تثبیت نموده. به‌عبارت دیگر اگر شدت التها‌ب‌آفرینی بانکداری خصوصی در ایران تا این حد از بسیاری کشورهای غربی بالاتر است، علتِ آن تعارضی است که بین وفاداران به انقلاب‌اسلامی در نظام حاکم بر ایران با متنفذترین کانون قدرت جهانی که بلاشک تحت سیطره‌ی بانکداران جهان‌وطن و هم‌پیمانان ایشان است، وجود دارد. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ ریشه‌ی بحران ریال (4) 1⃣ با توجه به این تعارض بنیادین: 🔸اولاً راه‌اندازی در ایران برای بدون داشتن عواملی که نقش کارگزار این شبکه‌ی عظیم فراملی را درون جمهوری‌اسلامی ایران ایفا کنند میسر نبوده است. 🔸ثانیاً، خروجی سیاسی این تحول بنیادین در نظام پولی ایران جز به سود همین شبکه‌ی جهانیِ قدرت نمی‌تواند باشد. 2⃣ یکی از انواع خروجی سیاسی این تحول، برکشیده شدن مدیرانی در بخش دولتی است که یا مستقیماً عامل این شبکه‌ی جهانیِ قدرت هستند یا با عوامل ایشان نوعی هم‌پیمانی دارند. به‌عنوان مثال، که سال‌ها از مدیران بانکی بخش دولتی بوده است و در زمان ریاست او بر بانک صادرات اولین تاریخ جمهوری‌اسلامی در این بانک رقم خورده است، به‌همراه از اعضای هیئت‌مدیره بوده درست در همان زمانی که این بانک به‌عنوان اولین بانک خصوصی ایران تاسیس گردید. و امروز شاهد هستیم که سیف به بالاترین جایگاه مدیریتی در ایران برکشیده شده است. 3⃣ نقش این‌گونه افراد به‌ویژه از این جهت حائز اهمیت است که اساساً بانکداری خصوصی در ایران با نقض صریح اصل 44 راه‌اندازی شد. از سال 1380 تا سال 1384 که چهار بانک خصوصی به نام‌های «کارآفرین»، «اقتصاد نوین»، «سامان» و «پارسیان» در ایران آغاز به کار نمودند، مطلقاً هیچ توجیه حقوقی برای بانکداری خصوصی، که توسط اصل 44 قانون اساسی منع شده است، وجود نداشت. فقط در سال 1384 است که با تصویب «سیاست‌های کلی اصل 44» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، بانکداری خصوصی وجاهت قانونی یافت. 4⃣ با توجه به منع قانونی ذکرشده، راه‌اندازی بانک خصوصی در بازه زمانی 1380 تا 1384 علی‌القاعده می‌بایست تصمیمی پرمخاطره برای هر سرمایه‌گذاری باشد. چطور سرمایه‌گذاران و مؤسسان چهار بانک فوق چنین ریسک بزرگی را پذیرفتند؟! جز این نیست که مؤسسان این چهار بانک به‌نحوی و از طرقی، که الزاماً در دسترس هر سرمایه‌گذاری نیست، از قانونی و عادی‌شدن بانکداری خصوصی در آینده‌ی نزدیک اطمینان‌خاطر داشته‌اند. با توجه به نقش برجسته‌ی ، دولت و مجمع‌تشخیص مصلحت نظام در زمینه‌چینی برای قانونی‌شدن بانکداری خصوصی، می‌بایست به دنبال پیوندهایی بود که در این نهادها با سرمایه‌گذران اصلی و اعضای هیئت‌مدیره‌ی این چهار بانک وجود داشته است. ✍ مجید مکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter