شهادت با زبان روزه🕊️
🌷شهید رضا کارگر برزی
*🌷همسرش← روزی رضا یک مرتبه جلوی بچهها گفت:«اجازه میخواهم که کف پاهایت را ببوسم💫تا آمدم پای خود را جمع کنم، کف پایم را بوسید🍃سپس گفت:«این عمل را انجام میدهم تا بچهها نیز یاد بگیرند.🌷رضا علاقه بسیاری به حضرت آقا داشت🌙هرکجا که میرفت، هدیه برای من تصویری از حضرت آقا میآورد🌙همرزم← رضا پس از درگیری از ناحیه سینه و پهلو با سه گلوله قناسه زخمی شد🥀بچههای رزمنده رو سوار وانتی میکنن و به بیمارستانی که در اون نزدیکی بوده میرسونن🏥رضا پشت وانت بوده و سر یکی از مجروحین را هم روی پاش گذاشته🍂بعد به بیمارستان میرسند، مجروحین را با برانکارد به بیمارستان میبرند🍂اما رضا با پای خودش به بیمارستان میره که از شدت خونریزی داخلی که بخاطر از بین رفتن جگر کبد و شکستن استخوان سینهاش بوده🥀به شهادت میرسه🕊️آقا "رضا" به خانوادهاش گفته بود «من اسیر نمیشم،پیکرم برمیگرده و سالم به نزد شما میام🕊️او به قولش عمل کرد و با دهان روزه🌙در ماه شهادت مولایش علی(ع)🏴 با تیر به سینه و پهلو🥀مانند مادرش حضرت زهرا(س) شهید و پیکرش سالم به وطن بازگشت*🕊️🕋
#شهید_رضا_کارگر_برزی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🥀🕊https://eitaa.com/jtgjhg 🕊